ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

یکدانه ای برای همه 5

اونا یا توی اتاق خواب سکس می کردن یا توی پذیرایی  اگه می خواستن این کارو بکنن . داداشا اومدن خونه و من بودم توی اتاق و در از داخل قفل بود ولی  از بالای در که یه پنجره شیشه ای داشت می تونستم بیرون رو دید بزنم .. آخخخخخخ فکر کنم می خواستند پیش مامان بخوابن . ظاهرا اتاق خواب واسشون خفه کننده بود . دو تا تخت یه نفره شونو آوردند و گذاشتند پذیرایی .. مامان بر گشت از یک عروس هم خوشگل تر .. مامان و سینا و سانا هر کدوم فقط یه شورت پاشون بود . حرفاشونو به خوبی نمی شنیدم . بعضی از حرفاشونو متوجه می شدم . سینا از پشت و سانا از جلو به مامان چسبیدند و سه تایی در حال رقص , قسمت وسط بدن خودشونو به طرف می چسبوندند و حال می کردند . سینا خم شد وگره شورت مامانو باز کرد . با این کارش شورت سر خورد و از پای مامان افتاد پایین .. اووووووفففففف چرا من نمی میرم . مامان من .. سحر دختر یکی یه دونه ات که بهت حال می داد . تو که به من می گفتی این کارا خوب نیست و با لز کردن همه چی حل حله . تو با داداشام ؟/؟! وااااایییییی اگه بابا بدونه چی میگه . هر سه تا تونو می کشه . کاش الان پیش بابا بودم و جریانو بهش می گفتم . هر سه تاتون برین بمیرین .. با این حال دستمم  خود به خود رفت لای شورتم و انگار که دوست داشتم این صحنه ها رو ببینم و حال کنم . سینا لب و دهنشو گذاشت رو کون مامان و سانا هم از جلو کوسشو می لیسید . یه دست مامان سیما  رو سر سانا بود و یه دست دیگه اش رو سر سینا . چشاشو باز و بسته می کرد .. فقط در یه صحنه دیدم شورت داداش سانا رو که روبروش قرار داشت کشید پایین و سینا هم حواسش جفت شد که باید شورتشو در آره . همینو فقط شنیدم که مامان میگه بچه ها وقتی مامانتونو لخت کردین خودتون هم باید لخت شین و حال بدین و حال کنین . -مامان مامان چه کون خوشبویی داری .. صداشونو برده بودن بالا مخصوصا پسرا که خیلی هیجان زده شده بودند . منم کنجکاو شده بودم که از این داداش دو قلو ها کدوم کیرشون کلفت ترو دراز تره . به نظرم اومد سینا یه خورده کیرش کلفت تر باشه . پیشونی سانا کمی بلند تر بود و این تنها تفاوت اونا بود که راحت می شد فهمید کدوم سیناست و کدوم سانا . داداشا یه دستی رو کیرشون کشیدن و اونو واسه مامان تیز کردند . من یه دختر هیجده ساله که فقط چند بار با مامانش لز داشته الان روبروم دو تا کیر بود که می خواست بره سراغ زنی که مادر من و اوناست . برای اولین بار می خواستم یک سکس رو در مرحله فینال ببینم . هیجان زده بودم . بالای چهار پایه قرار داشتم و مراقب بودم که جلب توجه نکنم . سینا و سانا جلو مامان زانو زدند . سینا کون مامان رو می بوسید و خوب متوجه نبودم که آیا زبونشو رو سوراخ کونش حرکت میده یا نه ولی سانا در حال کس  لیسی مامان سیما بود . مامان در حال ور رفتن با سینه هاش بود . صورت گرد و خوشگلش گل انداخته گر گرفته بود .. چند لحظه ازشون دور شد . یه روژ به لباش زد و گونه هاشو سرخ تر و خوشگل تر کرد تا پیش پسراش هوس انگیز تر به نظر برسه . . حالا آماده این بود که کس و کونشو تقدیم بچه هاش بکنه . سانا رفت زیر مامان دراز کشید و سینا هم از پشت کرد تو کونش .. دو تا جوون بیست ساله مجرد در حال گاییدن مامانی سی و نه ساله چه حالی می کردند و یه دختری هیجده ساله در حسرت و خشم و هوس در حال سوختن بود . دختری که فکر می کرد مامانش فقط با اون حال می کنه . سینا کف دستشو محکم می زد به کون مامان . کون سفیدشو سرخ سرخ کرده بود . اگه دست من بود با سیخ کباب داغ کون مامانو سرخ سرخش می کردم . عوضی .. داداشای بی تر بیت . چه طور به خودتون اجازه دادین که با مامان گلتون سکس کنین . عشق مادر یک عشق آسمانیه یک عشق پاک و بی نظیر . عشقی پاک و مقدس چطور تونستین این عشقو آلوده اش کنین . من اگه با مامان قاطی شدم به خاطر اینه که یک دخترم . دختر با مامان ایرادی نداره . اوخ اگه مامانو بار دارش کنین چی ؟/؟ یعنی  اون وقت من میشم عمه خواهرم ؟/؟ یا عمه برادرم ؟/؟ اووووووفففففف تصورش کشنده هست . ولی اون لحظه چیز دیگه ای که واسه من کشنده بود دو تا کیر بود و سوراخای مامان .. و کوس خیس من که نمی تونستم به هیچ صراطی آتیش خودمو خاموش کنم . واقعا نمی دونستم باید چیکارش کنم . داغون شدم . حشری و هوسی فقط به صحنه نگاه می کردم دیگه صداشونو هم نمی شنیدم . یه لحظه فریاد و ناله هاشونو شنیدم و این که هر دو با هم کیرشونو بیرون کشیدند و از جفت سوراخای مامان آبای کیر داداشای دوقلومو می دیدم که در بر گشت از کس و کون مامانند . دو تایی شون در یه لحظه کیرشونو فرو کردن تو دهن مامان و اون با لذت داشت اونا رو ساک می زد . .. از چهار پایه اومدم پایین . با هوس اشک می ریختم .  عشق و هوس تو, فقط مال من بود . میرم به بابا میگم . همه این جریانو به بابا میگم . بهش میگم تا خدمت مامان برسه . انتقام  سختی می گیرم . مادر! عشق من ! فرشته من ! تو قلب منو شکستی . احساسات منو جریحه دار کردی چرا با داداشام حال کردی . مگه دخترت بهت حال نمی داد . .... مگه کیر بابا سالار کمت بود ؟/؟ .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

2 نظرات:

hero گفت...

عالی بود !

ایرانی گفت...

با تشکر مجدد از هروی گل و خوبم کامروا باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر