ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 155

افسانه میای دیگه .. پس زودتر بیا منتظریم . کوروش خسته هست و می خواد بخوابه . هر وقت باشه بازم باید منو داشته باشی . افسانه زیبا تر از همیشه خودشو به من رسوند . -کتی جون محبت کردی واسم زنگ زدی .. -تنهایی مزه نمی داد . . افسانه به محض این که وارد شد مانتوشو در آورد و کاملا بر هنه روبروم قرار گرفت . چهره میکاپ شده شو هر کی می دید فکر می کرد که بزرگترین آرایشگرای دنیا ساعتها روش کار کردن ولی خوشگل خانوم فقط چند دقیقه با خودش ور رفته بود . -افسان جون یادت باشه این دفعه کتی جونو هم یه دستی به سر و روش بکشی -داداش میگی من زشت شدم ؟/؟ من خودم بلدم خودمو آرایش کنم . -کتی منظورم این نبود خواستم بگم چه اشکالی داره که از تجربیات هم استفاده کنین . نزدیک بود گند بزنم . کتی انگاری قصد بلند شدنو نداشت . هر چند  در کنار اون عشقبازی کردن با یکی دیگه واسم سخت نبود ولی مهندسی و فضولی کردنشو نمی تونستم تحمل کنم و بهتره بگم حسادت کردنشو . چون اخلاقشو می دونستم دوست داشت در هر کاری دخالت کنه بگه حرف حرف منه و اظهار وجود کنه .-کتی جون دلت نمی خواد بری بیرون یه هوایی بخوری -نه واسه بچه ام می ترسم -هوا که دلپذیره . -باشه بچه داخل شکم که این حرفا حالیش نیست -خواهر گلم اگه بخوام جلو ی روی گل تو کاری بکنم بی احترامی نشه -نیست که اون دفعه این کارو نکردی ؟/؟ واسه هر چیزی یه جوابی داشت .. تصمیم گرفتم که به حرکات کتی توجهی نکنم . . افسانه همون اول کیرمو گرفت تودستش و گفت عجب چیزی درست کردی .. کتی : افسان جون اگه تر و تازه و سر حال و قبراقه واسه اینه که الان چند دور توی کس من گشته و خوب آماده اش کرده تحویل تو دادم . افسانه تا رفت چیزی بگه فوری دستمو گذاشتم پشت سرش و صورتشو به صورتم چسبونده گفتم ساکت و تا اعتراض کنه بوسه داغ قبل از سکس رو شروعش کردم . خیلی دلم می خواست کون خوش تراششو  در حلقه دستم داشته و  ببوسمش و یواش یواش با حال کردن نرم برم جلو . کتی کمی خسته ام کرده بود . بیشتر از این که بخوام لذت ببرم دوست داشتم لذت بدم  . تا افسان جونم راضی باشه . -افسان حواست باشه داداشم خیلی خسته هست . .. افسانه هر کاری کرد لباشو از رو لبام بر داره و یه چیزی بگه اجازه ندادم . اونو به شکم خوابوندم . هر چند براش خوب نبود ولی سعی کردم بهش فشار نیارم . سرمو گذاشتم رو کونش و یه دستمو گذاشتم جلو دهنش و یکی دیگه رو هم رو کسش قرار دادم . کاش یه دست دیگه داشتم و با سینه های درشتش بازی می کردم . ولی می دونستم که اگه بخواد حرف بزنه شر به پا میشه . . خیلی کیف می داد پس از چند ماه زنی رو که دوستش داری و اونم بهت عشق میده و واست شلاق خورده رو بکنی  خودمو خم و ساندویچی کردم تا بتونم سوراخ کونشو لیس بزنم . -داداش یادم نمیاد این کارو واسم کرده باشی .. -کتی زیاد حرف نزن من این کارو واسه تو هم کردم . برو یه دوش بگیر . یه قدمی بزن این دور و برا . واسه بچه ات خوبه -نه داداش ماههای اول استراحت بهتره و ماههای آخر پیاده روی . -پس کاری به کار ما نداشته باش . نوک زبونمو که از رو سوراخ کون افسانه برداشته چهار تا انگشتمو کردم توی کس وانگشت شستمو کردمش توی کون . چه لذتی داشت اینجوری پنج تا انگشتو مث پنج تا کیر فرو کردن توی سوراخ . -کوروش -جووووووون -کی میشه تو بری توی دوران استراحت و بتونی خونه پیش من باشی .. -افسانه یادت باشه که منم هستما . در واقع من همسر اولشم . .. اصلا نفهمیدم کی دستمو از جلو دهن افسانه برداشته بودم . واسه این که حرفشون کش پیدا نکنه گفتم خب تا نخستین پسرام به سن تکلیف برسن میشه دوازده سیزده سال دیگه . اون موقع من هزاران هزار شایدم صد ها هزار و بلکه میلیونها  کمک پیدا می کنم . ولی این امکان نداره همون هزاران نفر بیشتر با عقل جوردر میاد . شایدم زیر صد هزار تا . آخه مگه من می تونم چند تا کس بکنم . تازه همه شون هم که به بار نمی شینه ومعلوم نیست چند تاش پسر باشه .  یعنی من باید تا دوازده سال دیگه همین جور یک ریز تلاش کنم ؟/؟ دیگه کیری واسه آدم نمی مونه -کوروش جون خسته ای ؟/؟ اگه خسته ای کارت ندارم -نه خوشگل من . حواسم رفت جای دیگه .. دور و بر کس افسانه و قسمتی از رون پاش کاملا از هوس خیس شده بود و داشت تعارف می کرد که اگه خسته ای بذار بعد . -کوروش جون اگه دلت می خواد می تونی کیرتو فرو کنی توی کونم . بااین که  کسم خیلی می خاره ولی دوست دارم که عزیز دلم حال کنه و ازم راضی باشه .. -عزیزم همون کونتو زیارت کنم و فرو کنم توی کست برام کفایت می کنه . ببینم کوچولوی من چطوره . می بینم خوب پهلوهات سفت شده شکمت هم یواش یواش داره میاد بالا . اشتباه کردم نباید بهت اجازه می دادم شکمتو بذاری رو تشک . به بچه ام فشار میاد .. -داداش خبر بچه منو این جوری نمی گرفتی .. به حرفش اعتنایی نکرده کیرمو فرو کردم توی کس افسانه .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر