ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 104

ارسی ارسی عزیزم بمال بمال .. اون موهاتو بمال به کسم . بالاخره باید که یه جایی به دردم بخوره . وقتی که بهش گفتم کسم از تماس با موهای سرش بی نهایت حال می کنه تلاش خودشو زیاد تر کرد و موهای سرشو اول به نرمی بعد با سرعت و فشار زیاد تری روی کوسم می کشید -نهههههه ارسلان عزیزم .. چه جوری می کشی که داری منو می کشی . عالیه عالیه داری خوابم می کنی . لذتش تمومی نداره . پاهامو تا جایی که می شد بازش کردم و اون بازم به کارش ادامه می داد البته با این کارش نمی شد ارضا شد ولی یهو منو می رسوند به جایی که دلم می خواست این کیف ادامه داشته باشه .. هوسم به اوج رسیده بود . دوست داشتم هر چی مرد اون دور و بره بیان سراغم و بهم جون بدن نفس بدن عشق بدن . هوس بدن و از بدن نادیا لذت ببرن  . کمرمو  پهلوهامو توی دستشون داشته باشن و تا اون حدی که دوست دارم  کیف کنن و منو سر کیف بیارن . در لحظاتی که موهای سر ارسلان در حال کیف دادن به کسم بود افشین براش زنگ می زنه .. -عزیزم کیه ؟/؟ -افشینه ..-ببینم می دونم  خیلی دوست داری دوستت بیاد این جا . از بس دل رحم و دلسوز و مهربونی . واسه همین خصلتهای مردونه توست واسه همین معرفتته که خیلی زود بهت راه دادم . عیبی نداره اگه دلت می خواد و دوست داری بهش بگی بیاد بگو بیاد . می دونم دلت نمی خواد تنهایی بخوری . اونو طوری میون زمین و هوا قرار داده بودم که با این که می دونستم دوست داره اول مدتی رو به تنهایی با من حال کنه و منو بگاد ولی با همه اینا به افشین گفت که می تونه بیاد . .. جووووووون دو تایی چه کیفی می داد . در ساحل دریا .. هرچند اینجایی که بودم و در حال سکس هیچ دیدی نسبت به ساحل و دریا نداشتم ولی بعدش می تونستم برم و قدم بزنم . بهتر از این نمی شد . وقتی افشین وارد اتاقی شد که من و ارسلان در حال سکس بودیم دهنش وا مونده بود از این که چه جوری دوستش موهای سرشو کرده توی کسم و منم چه با لذت و هوس دارم باهاش حال می کنم ولی من بیشتر تعجب کردم چون اون کاملا لخت خودشو انداخته بود وسط . اومد بالای سرم و از پهلو شروع کرد به بوسیدن لبام . -نادیا خوشگله خوشگل خانوم واقعا اومدی و محفل ما رو روشن کردی . -ارسلان فکر نمی کنی نادیا جون خوشگل ترین و خوش بدن ترین دختری بوده که پاش به این طرفا باز شده -نه تنها بهترینی بوده که اینجا اومده بلکه خوش گل ترینی بوده که تا حالا دیدمش . من خودمم اینو بهش گفتم . -بچه ها تعارف رو بذارین کنار و به اصل کار برسین .افشین جون تو هم دوباره برو لبامو ببوس . سینه هامو ول نکنین . من عشق می خوام هوس می خوام لذت می خوام . ارسی دیگه صبر نکرد من قمبل کنم تا هم اون و هم افشین در یه لحظه کیر هاشونو بفرستن توی تن من . -بنال  نادیا . هر چی دوست داری جیغ بکش هوستو بریز بیرون . نشون بده که حال می کنی تا ما هم حال بکنیم -داداش ارسلان هر چی میگه راست میگه . نادیا جون عشق کن . اینجا همه خودمونی هستیم . هر چی جیغ بکشی و کسی هم بشنوه گیر نمیده .. -عوضش ممکنه چند نفر دیگه هوس کنن که بیان کیرشونو بکنن توی کس و کون من . -نه دیگه من و داداش ارسی که با هم جیکیم  حسابمون جداست . -می دونم شما چقدر با هم تفاهم دارین ولی افشین جون من دلم می خواد همین جوری که ارسلان هواتو داره تو هم هواشو داشته باشی . چون یه حسی بهم میگه که معرفت ارسلان بیشتره . ولی تو هم بی معرفت نیستی .. -داش افشین یه چیزی رو بهت بگم که این نادیا خانوم قدرت جادویی داره خیلی چیزا رو حدس می زنه .اشتباه نمی کنه . پس خوب به حرفاش دقت کن .. مثل این که این من بودم که باید ساکت می شدم . خودم به افشین می گفتم که ساکت باشه در عوض اونو به حرف می گرفتم . ولی  لحظاتی بعد در حالی که افشین لبامو می مکید و ارسلان کسمو به استقبال اوج هیجان دیگه ای رفتم . نمی دونم چی شد که ارسلان که داشت کوسمو می کرد کیرشو بیرون کشید و شروع کرد به میک زدن کسم با لباش . .. چقدر کارای این دو نفر متنوع بود . افشین رفت سراغ زیر بغلم .. -آهههههههه ارسی افشین قربون تن و بدن دو تایی تون . افشین جون می دونم تو عاشق اینی که کون بکنی . هوس داری  که کیرتو بکنی توی کونم . ارسی جونمم کونمو دوست داره ولی حالا قمبل می کنم تا ارسلان گلم بکنه توی کسم و افشین جون بذاره توی کون . فقط هر چی رو که می بینین و هر مدلی که حال می کنین و اون لذتی رو که می برین حس خودتونو بگین .. آخخخخخخخ کسسسسسم کونم .. سینه هام .. عاشق هر دو تاتونم . دوست دارم دوتایی تون بشین شوهر من . من مال هر دو تا تونم . اگرم  زنتون نشم دوست دارم جنده شما دو تا باشم . چقدر شما با حال و ناز و دو ست داشتنی هستین .. هر دو تا کیرتون مال خودمه . هر دو تا شونو می خورم . حالا فقط می خوام که منو بکنین ..... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر