ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان تقسیم بر سه 28

کیر معین و کوس من هر دو توی آب قرار داشت . -هوووووووففففف معین .. نمی دونی چه لذتی میده .. خنکی آب .. نسیم جنگل گرمای داخل بدنمون چه حالی میده . سرمو برگردوندم تا شاهد فرو رفتن کیر تو کوسم باشم و ضربه هایی که میره تو کوسم و برمی گرده . هرچند کیر داخل آب مثل کیر در هوا نمی تونست سرعت داشته باشه و آبی که به اطراف پاشیده می شد خیلی حال می داد . -ماااااماااااان جووووووووون کیرم تو کوسسسست داره آتیش می گیره .. می میرم واسه اون کونت . اومد جلوتر و خودشو به کونم چسبوند . داغی درون و خنکی بیرون تنم دوتایی یه ترکیب خیلی باحالی رو درست کرده بودند که منو یاد انار ملس انداخته بودند . خنده ام گرفته بود . فقط لذت می بردم . لذتی که یه موج خاصی داشت و نه کم می شد و نه زیاد . شاید خنکی آب ضربه نهایی رو نمی زد . ولی از بس داغ و حشری بودم هر لحظه چرخش هوسو اطراف کوس و زیر سینه هام حس می کردم . . خودمو به لبه استخرک رسوندم . سرمو گذاشتم روش . یه خورده کونمو به طرف بالاتر کشیدم . کیر معین از کوسم اومد بیرون . ولی حالا قسمتی از کونم بیرون آب قرار گرفته بود . این بار پسرم می تونست کیرشو در فضایی خارج از آب تو کوسم فرو کنه . اون قدر از این صحنه به وجد اومده یود که نمی دونست حس خودشو چه جوری بیان کنه . منم این جوری بیشتر خوشم میومد . حس می کردم که در یه فضای پروازی بیشتر و بالاتری دارم به اوج هوس می رسم .  می تونستم از یه حاشیه ای که پشت بعضی از ساختمونا قرار داشت خیلی از ماشینایی رو که در جاده در رفت و آمد بودند ببینم ولی زاویه اونا نسبت به من طوری بود که نمی تونستند منو ببینن . داشتم حال می کردم از این که بی پروا زیر کیر دارم حال می کنم اونم کیر پسرم .. . آسمون یه لکه ابر هم نداشت مثل دل من . همه چی آروم بود . آروم و دلپذیر . .شاد و رویایی اما در دنیایی  واقعی . . قسمتی از پاها و سطح زیرین بدنم داخل آب قرار داشت . امیر رو کمرم خم شده و در حالی که کیرشو توی کوسم نگه داشته بود وآروم تر حرکتش می داد لبشو گذاشته بود پشت گردنم با زبون و لباش و بوسه هاش آروم آروم اومد پایین تر و شونه هامو غرق بوسه کرد و کمرمو . اومد زیر گوشم و خیلی آروم گفت مامان دوستت دارم .. سردت که نیست ؟/؟ -وقتی که پسرم کنار منه و رو منه من واسه چی سردم باشه . تو داری گرمم می کنی . با این حرفام حرارتشو زیاد تر کرده و دوباره پهلوهامو اسیر دستای خودش کرد و شدت ضرباتشو بیشتر . دوست داشتم واسه لحظاتی چشامو ببندم وتوحال خودم و دنیای آرامش خودم باشم -معین کوسسسسمو بکن .. تند و آروم هر جوری که می خوای فقط آبتو به این زودی خالی نکن . نمی خوام کیرت به این زودیها شل شه .. می دونم نمیشه ولی می خوام همین جوری حریص باشی .. -مامان من هرچی بکنمت سیر نمیشم . همیشه واست حرص می زنم . -اگه یه دختر ببینی چی -مامان تو که خودت از هرچی دختره واسم نازتری .. بکن .. کوسمو تند تر بکن .. دلم می خواست کوسمو بخوره و بعد از روبرو کیرشو فرو کنه توش . سر و چشامو رو به آسمون گرفته و به اصطلاح طاقباز شده و کمی خودمو بالا کشیدم و پاهامو از وسط باز کردم .. -معین عزیزم یه خورده بخورش کوسمو بخور .. -جووووووون مامان نمی دونی چقدر وقتی بهم میگی کوستو بخورم خوشم میاد .. -واسه این که منو خوشحالم کنی یا این که خودتم خوشت میاد -مامان هر دو تاش . هم خودم لذت می برم هم از این که تو لذت ببری . -عزیزم پسرم من از تمام کارات لذت می برم . خوشم میاد دوستت دارم . وقتی اون با هیجان کوسمو تقریبا در کناره های حوضچه میک می زد منم کوسمو به شدت به دهنش می مالیدم تا بیشتر خوشم بیاد . گیج شده بودم که چیکار کنم تا بتونم زود تر ار گاسم شم . هر کاری که ازش می خواستم در جا انجام می داد و بیچاره حرفی نداشت . -عزیزم حالا کیرتو از همین روبرو بکن تو کوسم . دیگه امونم نده . بکن . منو خواهش می کنم . معین .. . -مامان الان چشم . بذار خودمو بالاتر بکشم . یا این که تو یه خورده بیا پایین تر .. آروم و قرار نداشتم . خیلی حریص و تشنه بودم . این آب و هوا و منظره دیگه حسابی منو به وجد آورده بود . از زندگی زناشویی خودم تا به این اندازه کیف نکرده بودم . شایدم فرصتش نشد . شایدم اگه محسن زنده می بود نمی تونستم تا به این حد لذت ببرم . نمی دونم آدم که در محرومیت قرار بگیره قدر لحظه هایی رو که می تونست ازش به خوبی استفاده کنه می فهمه و شاید منم در چنین وضعیتی قرار داشتم . در همین افکار بودم که شدت حرکت کیر معینو تو کوس خودم حس می کردم . -نهههههه عزیزم کی کردی تو کوسسسسم . تند تر .. بزن با هوس .. خواهش می کنم .. سرمو یه خورده بالا آورده تا کیر پسرمو ببینم که چه جوری میاد عقب و دوباره  میره تو کوسم . از تماشای این منظره کیف می کردم . خیلی بهم حال می داد . -مامان دوستت دارم دوستت دارم . فقط کوس تو رو می خوام . فقط کوس تو برای منه و کیر من برای کوس توست . .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

8 نظرات:

ناشناس گفت...

ایرانی گرامی اگه ممکنه
یه داستان در مورد پسر بچه های که با مامانشون میرن حموم برای بار اول کوس میبینن و کلا کنجکاوی های بچگونه بنویس با تشکر کاکتوس

ایرانی گفت...

اطاعت میشه دوست خوب و آشنای من .. البته من تا به حال چند داستان در این مورد نوشتم یکی از اونا رو که یادم میاد پسری بود که زن عمو و مامانشو توی حموم دید می زد و بزرگ که شد تر تیب هر دو تاشونو داد تا چند وقت پیش اسمش یادم بود . برای یکی دو هفته دیگه هم یه داستان در مورد دید زدن مامان و فک و فامیلا مینویسم که بعد در بزرگی تبدیل به سکس با اونا میشه و...شاد و پیروز باشی ...ایرانی

ایرانی گفت...

آره داداش عزیز خسته نباشی از زحماتت در خصوص انتشار داستانها در سایت لوتی سپاسگزارم .. در خصوص نشان داده نشدن پیامهای ستونی با امیر صحبت کردم چون این مسائل فنی زیر نظر مدیریت و فایل و مجوز های مربوط به ایشان می باشد . انشاءالله اصلاح خواهد شد . البته در حال حاضر می توان پیامها را از طریق ذیل داستانها پیگیری نمود و من هم اگر پیام جدیدی برای شما داشته باشم در ذیل آخرین داستانهای آپدیت شده روز قرار خواهم داد . موفق و موید باشید ...ایرانی

ناشناس گفت...

سلام ايراني عزيز مثل هميشه داستانا عالي بود فقط شرمنده نميتونم زير هركدوم نظربدم همه داستانا مث خودت 20تن راستي يه داستان تك قسمتي فاميلي مشتي بذار حال كنيم
جيبر

ناشناس گفت...

سلام ايراني عزيز مثل هميشه داستانا عالي بود فقط شرمنده نميتونم زير هركدوم نظربدم همه داستانا مث خودت 20تن راستي يه داستان تك قسمتي فاميلي مشتي بذار حال كنيم
جيبر

ناشناس گفت...

این داستان تا اونجایی که سکس معین با مادرش به صورت غیر علنی بود خیلی جالب بود حالاهم خوبه ولی غیر علنی بودنش جذابیت بیشتری داره اگه قراره اون دوتا برادر هم با مادرشون سکس کنند جنبه غیر علنیش رو بیشتر کن

ایرانی گفت...

چشم داداش جیبر گلم ! سر فرصت و به نوبت حتما این کارو می کنم . هرچند بیشتر داستانهای ما فامیلی هستند حالا در بعضی ها تعداد شون کمتره بعضی ها هم تعداشون زیاد تره ..منظورم نقش اونا در داستانهاست .. داداش عزیز خودت گل و بیستی لطف داری منم موقعیت تو و سایر عزیزانو درک می کنم یکی درس داره یکی کار داره یکی هم امنیت محیطی نداره ..همون قدر که به یاد ما هستید ممنونم . جیبر جان شاد باشی قرمزته ...ایرانی

ایرانی گفت...

با تشکر از دوست خوب آشنا .. درصورتی که همش بخواد غیر علنی باشه دیگه این سکس ها به صورت یکنواخت در میاد ولی دو تا برادر دیگه هم هستند .. یکی دومورد به صورت غیر علنی خواهیم داشت که حتما در مورد برادر دوم از این شگرد استفاده خواهم کرد بعد روند داستان طوری باید بشه که داداشا باید بدونن چه خبره .. از طرفی حتی ممکنه به صورت دسته جمعی با هم سکس کنند . این نمیشه که مثلا یه ارثی بین برادرا تقسیم بشه ما بگیم این برادر ندونه به اون برادر چی رسیده .. البته خودشون هستند و خودشون و هر جا حس کنم دیگه که دیگه ظرفیت داستان تکمیله تمومش می کنم ..ممنونم از نظر گرم و پرشورت .. پاینده باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر