ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

عاشقتم میسترس 2

با هم رفتیم خونه شون . یه آپارتمان در یه مسکونی هشت واحده چهار طبقه بود و اونم تو آخرین واحدش و آخرین طبقه زندگی می کرد . صد و بیست متری زیر بناش می شد . در یه نقطه خوب تهرون .. -ببینم شوهرت باید خیلی پولدار بوده باشه .. -این فضولی ها بهت نیومده .. جا رفتم . نه به اون دعوت کردنش و نه به این جور بی احترامی کردنش . دلم گرفت . نمی دونستم با این زن باید چه جوری کنار بیام . یه چند دقیقه ای تنهام گذاشت وقتی که بر گشت از این رو به اون رو شده بود . یه دامن کوتاه به رنگ مشکی چرم . یه تاپ به رنگ سفید و بدون روسری با موهایی بلند که اونو خیلی جذاب نشون می داد . نمی تونستم باور کنم که این همونه .. انتظار داشتم که لحنش هم تغییر کرده باشه .. راستش هوس کرده بودم بغلش کنم و باهاش سکس کنم . کیرم تو شلوارم ورم کرده بود و شق شده بود که از دید اون پنهون نموند . -ببینم هنوزم فکر می کنی که دوستم داری ؟/؟ فکر نمی کنی که تمام عشقها هوس باشه /؟ فکر نمی کنی که سر انجام رابطه ها به یه جا ختم میشه ؟/؟-خب سکس هم جزیی و جزوی از نیاز های زندگی آدمه . همه آدما یه تمایل خاصی به با هم بودن دارن . دلیل نمیشه که عشق معنا نداشته باشه . -تو از عشق چی می دونی . با دست اشاره کرد به کیر لای شلوارم و گفت ببین ایناهاش این کیر واسه من شق کرده .. دیدی یه زن جدا شده از شوهرش که راه کوسش بازه به تورت خورده و می تونی حسابی سرش شیره بمالی و.. راه کوسش هم که بازه و خیلی حال میده .. اومد جلو تر این بار بوی عطرش با بوی سیگار قاطی شده بود . -ببینم خیلی دوست داری باهام باشی . نه ؟/؟ من که حرفی ندارم . ولی تو باید دوست داشتن خودتو بهم نشون بدی باید نشون بدی که مرد عملی . اگه می خوای باهام باشی من حرفی ندارم .. بد جوری هوسشو کرده بودم . حس می کردم که عشق من تحت الشعاع هوس قرار گرفته .. نباید این جور باشه . نباید با یه سکس عشقو ار یاد ببرم . نباید هر چی که صبورا میگه درست از آب در آد . نباید این طور شه .. -صبورا من دوستت دارم . عاشقتم . -بس کن از کلمه عشق نفرت دارم . این کلمه مال آدماییه که هنوز بالغ نشدن . وقتی که تکلیف شدی وقتی که به سن بلوغ رسیدی عشق از بین میره .. ببینم یه چیز دیگه هم برات تعریف می کنم تا ازم بدت بیاد . وقتی که یک دختر نوجوون بودم چند تا پسر منو به زور با خودشون بردن و به زور بهم تجاوز کردند . از کون منو کردند . کاری از دستم بر نمیومد . ببینم هنوزم دوستم داری -اون مال گذشته هاست . همه اینا رو ندید می گیرم . -ببین پسر من می تونم باهات باشم باهات حال کنم ولی نمی تونم دوستت داشته باشم . عاشقت باشم . تازه یه اسلوب و شیوه های خاص خودمو دارم . اون جوری هم که تو حس می کنی نیست . نمی تونم دست نوازش بر سرت بکشم . نمی تونم ببوسمت . دارم بهت میگم . اگه نمی تونی منو تحمل کنی بگو .  دوباره با لحن خشنی بهم گفت که رو کاناپه بشینم . پاهای لختشو طوری گذاشت رو هم که نتونستم چشم ازش بر دارم . اون فقط لبخند می زد و از این که پیروز شده و تونسته تزشو اثبات کنه خوشحال بود و منم از این که نقطه ضعف نشون داده بودم خودمو لعنت می کردم . راستش فکر می کردم که اگه از این موقعیت پیش اومده نهایت استفاده رو نکنم کلاه سرم رفته . یه فیلمی برام گذاشت از این میسترس اسلیو ها .. منو یاد فیلمهای قدیمی رومی مینداخت . که گردن اسرا طناب و تخته می بستند و اونا رو به هر طرف که می خواستند می کشیدند .. این فیلم سکسی که گذاشته بود بیشتر منو تحریک می کرد . زن یا همون میسترس با شلاق افتاده بود به جون اسلیو مرد و اسلیوخان هم در چند صحنه مجبور به کوس لیسی با اعمال شاقه شده بود . با همون گردن گیوتینی خودش مجبور بود کوس میسترس رو لیس بزنه -می بینی صابر خان . مردا حقشونه که این جور رفتار باهاشون بشه .. من این جوری سکس دوست دارم .. توی دلم گفتم هر چی دوست داری داشته باش . بالاخره که متعلق به من میشی و زیر کیر من میری .. ما حالمونو می کنیم . حالا چهار تا نمایش هم میخواد راه بیفته . هرچند صبورا رو دوستش داشتم و واسش هر کاری می کردم . اون فقط لخت شه کیر کلفت منو ببینه دیگه این چیزا یادش میره . -صبورا جان این چیزایی که تو فیلمها نشون میدن فیلمه ؟/؟ یعنی راستی راستی تن این آدما لک می کنه ؟/؟ -نمی دونم اگه ببینمشون ازشون می پرسم . چیه به همین زودی جا زدی ؟/؟ -گفتم که دوستت دارم و هر کاری برات می کنم . -برای خودم و خودت . نمیگم عشق چون عشق از نظر من یعنی بردگی مردان و تو باید ملکه بودن و سروری منو نشون بدی . ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر