ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بابا تقسیم بر سه 35

نونا نونا نهههههه نهههه نکن دخترم .. -بابا ولم کن بذار ببوسمت . بابا دوستت دارم . پس تو خوشت میاد . تو همینو می خوای . می دونم . تو داری کیف می کنی پس دیگه اسم خاله مهشیدو نبر .. خودشو  طوری مماس من کرده بود که کیرم تمام قد به شکمش چسبیده بود . -نونا نکن ولت نمی کنم . می چسبم بهت . پدرتو در میارم قلقلکت میدم . گازت می گیرم -پدر جونی من دارم از اون کارا می کنم که تو با من از این کارا بکنی . تو زن نگیر هر کاری که می کنی بکن . بابا خجالت داره .. بابا سه دختر داره بابا کیرش می خاره .. -نونا این شعرا چیه از خودت در آوردی . تو به جای درس خوندن این مزخرفاتو تو کله ات می ریزی . چند روز دیگه که خانوم تر شی معلوم نیست اون موقع می خوای چه جوری از آب در بیای . -خوبه پدر به جای این حرفا بیا کیرتو بخارونم . با این حرفا و حرکاتش و اون تابویی که بین من و نورا شکسته شده بود این بار خیلی سریع تر به هیجان اومده و افتادم روش . خیلی حشری شده بودم . یه حواسم به نینا بود که بیدارش نکنم . دو تا سینه هاشو به نوبت می ذاشتم تو دهنم و با دستام شکم و کمرشو ناز می کردم طوری که قلش میومد و همش می گفت نکن نکن .. نه شوخی کردم بکن بکن هر جور خوشت میاد بکن .. پدر دوستت دارم . کیرمو با دست کوچیک خودش گرفته بود و اونو فشارش می داد . دلم می خواست با توان بیشتری این کارو انجام بده . خودمو رو به جلو حرکت داده و کیرمو تو دستش تکون می دادم . اون هر وقت فکر می کرد من از یه حرکتی بیشتر خوشم میاد یا بهم حال میده همون کارو ادامه می داد . نمی دونستم چیکار کنم . دلم می خواست یه خورده از نظر هوس در حد و اندازه های نونا می بود و اونم یه جورایی حال می کرد . واقعا نمی دونستم میزان لذت بر دنشو . شایدم حال می کرد . چون صورتش خیلی داغ کرده نفساش به شماره افتاده بود .. یه تکونی به خودم داده دستامو گذاشتم دور کمرش و اونو خم کرده بعد سرمو رو به پایین به طرف کوسش کشوندم . خواستم با لبام و زبونم بیفتم به جون کوس و میک زدن . خیلی مزه می داد کوس نقلی و ناز دختر کوچولو رو که می رفت واسه خودش خانومی بشه خوردن . می دونستم اگه اینا رو خوب تحریک کنم مخصوصا سینه هاشو خیلی زود می تونم دخترای تپل و خوشگل تری داشته باشم . لعنت بر تو نیما  این دخترا حسابی تو رو از راه به در کردن . چرا باید کارت به این جا بکشه .. ولی کشیده بود . دیگه نمی تونستم کاریش بکنم . افتاده بودم توی یک جریانی که دیگه نمی شد ازش خارج شد اگه من خودمم می خواستم در بیام این دخترای بی مادر همچه اجازه ای به من نمی دادند . -نونا خوشت میاد نازتو می خورم ؟/؟ نونا چشاشو بسته بود و تکون نمی خورد . فقط سرشو تکون می داد . دوست داشت در همون حالت حال کردن بمونه و لذت ببره . دو تا دست کوچولوشو رو سرم قرار داده بود و با موهام بازی می کرد . هر وقت فشار میک زدنو زیاد ترش می کردم اونم فشار دستاشو زیاد تر می کرد . پس خوشش میومد واین نشون می داد که تا یه مدت دیگه باید به مرحله کامل تر رشدش برسه و یه خورده زودتر از سنی که نورا در اون سن  بالغ شده ... دستاشو از رو موهای سرم آورد پایین تر و با صورتم بازی می کرد خیلی خوشم میومد . -پدر جون اگه می خوای اونتو بمالی به کوس نازم من حرفی ندارم . می بینی چقدر تنگه .  من خودم خیلی هیجان داشتم و وقتی هم که اون این حرفا رو می زد بیشتر از اونی که فکرشو می کردم تحریک می شدم . اون حتما باید یه سری فیلمهای موبایلی رو در این مورد دیده باشه من می دونستم که حتما دیده .. حالا چه فرقی می کرد . بلند شدم . از اونجایی که قد نونا کوچیک تر بود اگه می خواستم کیرمو بذارم واسه بوسیدنش باید سرمو خم می کردم . همین کارو هم کردم . کیرمو گذاشتم لاپاش . . چقدر کوسش داغ بود و کیر منم همین طور . این بار بوسیدن  لبای نونا یه حال خاص دیگه ای می داد . حالا دیگه از خودم می ترسیدم . دلم می خواست چاک کوچولو ی کوس تنگ دختر قشنگمو بازش می کردم و کیرمو فرو می کردم اون داخل .. نیما نیما دیوونه نشو . با این همه زن و دختر سر و کار داری بالاخره یکی رو که می تونی واسه خودت گیر بیاری . یه جوری آتیش خودتو فرو بنشون و دست از سر این دخترای معصوم و مظلوم ور دار . اینا فردا پس فردا باید تشکیل خونواده بدن . درسته که اگه ایرادی پیش بیاد می تونی بر طرفش کنی ولی وجدانت چی . چه طور می تونی به خودت اجازه بدی که با اونا سکس داشته باشی . اونا فردا پس فردا اگه بزرگ شن و یه موقع  عقلشون بیاد سر جاشون دوست پسر بگیرن یکی بیاد دستشونو بگیره و بخواد زندگی مشترکی با اونا تشکیل بده اون وقت روت میشه تو چش اونا نگاه کنی ؟/؟ تا همین جاش هم به اندازه کافی شرمنده شدی  ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر