ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 78

باشه نازیلا جون ولی تو چیکار می کنی -غصه منو نخور من یه جوری گلیم خودمو از آب بیرون می کشم . مردا رو دسته جمعی فراخوان کردم که به اتفاق خودم بریم سر وقت این جناب سروان یا همونی که حالا شده جنده محجبه اسلامی . چون اگه شوهرش و بقیه نظامیان میومدند و اونو زیر کیر این چند نفر می دیدند دست و پاشون شل می شد و بعید نبود جنگو  ببازن .. طوری رفته بودیم رو سر اعظم که اکسیژن به زحمت بهش می رسید . غلام که از بس اونو گاییده بود خسته شد و رفت تو دهنی کار کنه .. مردا کیرشونو تو کوس این اعظم خانوم جابجا می کردند . -بخور اعظم جون بخور که از این به بعد باید ماموریت لبنان و سوریه و سر مرز اسرائیل زیاد بری . فقط حواست باشه که اگه گیر این اسرائیلی ها بیفتی به جای کیر , چوب و چماق تو کوس و کونت فرو نکنن .. -آخخخخخخ نازیلا چی داری میگی .. الان یه جوری هستم که هر چی چوب و چماق هم بره تو کوسم قبوله -اعظم زود باش زود باش کمر قشنگت درد می گیره . قراره بعد از این بر نامه با هم لز داشته باشم . داشتم یه جوری مخ مردا رو هم کار می گرفتم که اونا رو از قضیه دورشون کنم . . ظاهرا اگه این پنج نفر دستگیر می شدند خیلی ها لو می رفتند منم دیگه تا حدودی وظیفه خودمو انجام داده بودم و راستش دیگه بیشتر از اینا هم نمی کشیدم . آخه از آب و هوای شرق ایران خوشم نمیومد . به مزاج من نمی ساخت . چه جوری کون این اعظم خانمو هدف گرفته بودند . دیگه حس کردم که از اون تنگی و نماد آکبندی خبری نیست . کیر عین یک موشک می شکافت و می رفت تو سوراخ کون اعظم چه مزه ای می داد . اگه وقت دیگه ای بود دلم می خواست شوهر حزب الشیطانی اعظم بیاد و صحنه رو از نزدیک ببینه ولی الان در این شرایط بهتر این بود که همه چی به خیر و خوشی بگذره ..  دو تا مرد که کیرشونو بیرون می کشیدند دو تا دیگه با هم فرو می کردند توی سوراخ اعظم جون . با این که خیلی هوس کرده بودم ولی دلم می خواست این جنده خانوم زود تر ار گاسم شه تا از شرش خلاص شم . -اعظم تو چقدر سخت کوس هستی . تو که این قدر هوس داری تا حالا توی خونه چیکار می کردی . راستشو بگو به این برادرای سپاه و بسیج و آخوندای شکم بشکه ای کوس دادی ؟/؟ -نازیلا به جون تو نه . قسم به این پنج تا کیری که از هر چی تو دنیا برام عزیز تره به اضافه کیر شوهرم , نه . من تازه  امروز مزه زندگی رو گرفتم .. -زود باش زن . یه کاری نکن .. حرفمو خوردم .. -آخخخخخخ مردا مردای گل و کیر کلفت زود تر زودتر .. بیایین اعظم قیافه اش شده بود عین بادمجون . کیر ها رو همچین توی کوسش می چپوندند که اگه من بودم تا حالا بالا آورده بودم ولی قدرت کیر گیری این زنیکه خیلی عالی بود .. -واااااااییییییی آقایون قربون کیر همگی .. داره میاد ولم نکنین .. این یکی کیر رو از کوسم بیرون نکشین .. در همین حالت بذارین بمونه .. سریعتر .. -زود باش غلام قرعه به نام تو افتاده . درود بر کیر تو فر مانروای کیر ها از این به بعد من همیشه میام زیر کیرت اصلا همراه تو میام زاهدان .. زینال ناراحت شد ولی گفتم بچه ها شوخی کردم کوس و کون نازیلا متعلق به همه شماست و من همه تونو دوست دارم . اعظم از هوس زیاد نمی دونست چیکار کنه . طوری اونو محکم نگه داشته بودند که نتونه در بره و کاری صورت بده . داشت آتیش می گرفت . .می تونستم حالتشو درک کنم . الان در وجودش آتیشی به پا بود . طوری به هوس اومده بود که اگه یه آتیش جلوش بود نمی دونست چیه و خودشو مینداخت داخل اون از هوس و هیجان زیادش . کار به جایی رسیده بود که مثل زنایی که زایمانشون تموم میشه داشت ناله می کرد . دیگه تو دهنی هم باهاش کار نمی کردند تا راحت بتونه ابراز احساسات بکنه .. -جاااااااان برادرا کیر همگی تون درد نکنه . سنگ تموم گذاشتین . غلام -:اعظم جون به نظرم هر وقت رفتی ماموریت لبنان و سوریه بهتره بری وسط یک لشگر .. عجب کوس و هوسی داری تو . دیگه کمر واسه مردا نمی ذاری .. -حالا برادرا !  امید وارم جای همه تون در بهشت باشه .. دیگه نوبتی هم باشه نوبت چیه ؟/؟  همه هورا کشیدیم و سوت زدیم .. اسد گفت من می خوام تو کونش خالی کنم . زینال می گفت من توی کوس آب می ریزم . -بریزین بچه ها هر جا دوست دارین خالی کنین . سه تا حرکت اول با هم باشه . یکی از شما بریزه توی دهنم . آخه اونجا هم دل داره . غلام که کیرش داخل کوس اعظم بود و عماد هم که کیرشو توی کون نگه داشته بود . جاسم هم فرو کرده بود تو دهن اعظم .. اعظم دستشو رو به هوا گرفت و فرمان آتشو صادر کرد .. آخ که چه صفایی داشت تماشای این صحنه .. آب کیر هایی که از کوس و کون خانوم پلیسه با ایمان میومد بیرون کوس منو هم داغ کرده بود .. -اعظم جون آب کیر  جاسم همه رو نخور . یه خورده رو هم بذار که از لب و لوچه ات بیرون بریزه .. نمی دونی تماشای این صحنه به آدم چه لذتی میده . ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر