ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 128

خانوم دکتر نوشینو با تمام وجودم بغل کرده بودم و مثل یه خورش خوشمزه کوسشو لیس می زدم . دلم می خواست تا می تونم بهش لذت بدم . چون می دونستم واسه اون رسیدن به این جا خیلی سخت بوده . خیلی . عبور از رقبا و موانع بسیار دیگه .. هم طبابتشو باید می داشت و هم تحصیلشو . این اوج تلاش یک زن از خود گذشته بود . زنی که برای رسیدن به خواسته و هدفش  بی اندازه پشتکار داشت و این افراد از خود گذشته واقعا در خور تحسینند . -نوشین جون خیلی دوستت دارم . می دونم برای رسیدن به این جایگاه خیلی زحمت کشیدی . -کوروش خوشحالم از این که موفق شدم . تا حالا هیچ کسی دوبار در کنکور اول نشده و من تونستم از خودم یه اثری به جا بذارم که شاید هیچوقت در تاریخ تکرار نشه . حتی حاضرم سال آینده برای سومین بار شرکت کنم -البته نوشین جان نمی دونم اگه انصراف بدی دوباره اجازه بهت میدن یا نه . مگر این که یه تبصره ای بزنن ... ولی اصلا چرا راه دور بریم . خودم غلوم هرچی زن از جان گذشته ام . مخصوصا این که مثل کلاغ سیاههای جنده اسلامی محجبه نیستی و من به وجود تو افتخار می کنم . اگه جنده اسلامی بودی تا حالا صد دفعه دختریتو به باد داده بودی ولی درود بر عزت و شرفت خانوم دکتر که تا حالا دختر بودی واین افتخار نصیب کوروش آریایی میشه که می خواد این سد رو بشکنه و از تو یه زن بسازه .. -کوروش چه حرفای قشنگی می زنی . درسته که خیلی ازت بزرگترم ولی حس می کنم تو یک مرد پخته هستی با اندیشه هایی والا و افکار و تز هایی که می تونه دنیا رو بلرزونه و سر نوشت هر جامعه ای رو تغییر بده .. دیگه حسابی هر دو تا مون داغ کرده بودیم و آسمون و ریسمونو به هم می بافتیم . من محو یه تن و بدن تازه دیگه بودم و اونم در هیجان یک سکس یک هیجان .. عاملی که به زندگیش شور و نشاط دیگه ای ببخشه .. دهنمو  تا اونجایی که می تونستم بازش کرده رو کوس خانوم خوشگله قرار داده بودم .  یه چند تا آهنگ شاد هم گذاشته بودم . طوری که هر دو تا مونو شنگول شنگول کنه ..  یه جوری هم تحریک شده بودم که فکر می کردم آب کیرم مثل یه موج در تمام بدنم داره حرکت می کنه . کف یکی از پاهای نوشین جونو با دو تا دستام گرفته و تک تک انگشتاشو شروع کردم به لیس زدن  و آروم آروم میکشون می زدم .  اون قدر از این حرکت من لذت می برد که خودش دستشو گذاشته بود رو سینه و کوسش .. -کوروش .. عالیه ..عالیه بهتر از این نمیشه . اگه بدونی چه خوب داری منو تحریک می کنی .. چه ناز و با هوس داری از اون جاهایی که فکرشو نمی کردم استفاده می کنی .. استاندارد استاندارد .. -نوشین می دونی چرا ؟/؟ -قربونت بگو چرا -واسه این که خیلی دوستت دارم . خیلی خاطرتو می خوام . از این که با یه زن خود ساخته روبروم و اون بهم این افتخارو داده که من در خدمتش باشم به خودم می بالم . از این که شاید تا سال گذشته این موقع شاید من پول ویزیتشو نداشتم که اگه یه وقتی بیمار شدم برم مطبش ولی حالا .. نوشین من یادم نرفته کی بودم .. من هیچوقت خودمو گم نمی کنم . انسانیت  انسان به پول و قدرت ظاهری اون نیست .. قدرت در صفا و پاکی و یکرنگیست . این که آدم تا می تونه دلی رو به دست بیاره . - کوروش تو چقدر احساساتی و مهربون هستی . حقت بود که این امتیاز نصیب تو بشه که قدرت سرویس دهی به تمام زنای دنیا رو داشته باشی . خیلی احساساتی شده بودم . به یاد اون کوروش فقیر سال گذشته افتاده بودم که در معدن زغال سنگ داشت جون می کند. مچ پای سفید نوشین جونو گذاشتم تو دهنم و از اونجا  یواش یواش رسیدم به پشت پاش و همه جا رو غرق بوسه کردم . به کوس که رسیدم بر گشتم عقب و از اون پا ادامه دادم . -فکر نمی کردم این جوری هوامو داشته باشی .. بعضی وقتا یه شرایطی پیش میاد که آدم آدمایی رو بشناسه که هرگز فکر نمی کرده یه روزی راجع به اونا شناختی داشته باشه . .. آدمای خوب در این دنیا زیادن . ولی ما نمی تونیم همه رو بشناسیم . نه فرصتش هست و نه حوصله اش . ولی ای کاش می شد که شناخت . وقتی که فکرشو می کنم می بینم همه مثل همیم . با خواسته هایی مشابه . با احساساتی که در همه آدما وجود داره . و با تفاوتهای خاص خودشون که اینم در واقع یه نوع شباهت بین اوناست .. کار به بحث های فلسفی و دینی کشیده بود . -کوروش جون .. دیگه باید طلسم رو بشکنی .. سد رو بشکنی .. -ببینم سد اگه بشکنه سیل راه می افته ؟/؟ -آره اول سیل خون راه میفته . بعد سیل آب ولی دوباره آبیاری میشه .. .. بیار بیار کیرتو اول خوب ببینم و یه ساک حسابی بهش بزنم و قبل از این که بره تو کوسم حسش کنم که چه جوری می خواد بره تو کوسم و بهم حال بده .. -چقدر داغه دهنت .. . از اونجایی که چند باری آبم خالی شده بود  تونستم با این که خیلی هم خوشمم میومد جلو آبمو بگیرم و زیادم سخت نبود . کوس سفید و تپل خانوم دکتر با یه تیکه چوچوله آویزون شده بهم چشمک می زد . هم تپل بود هم تنگ . نمی دونم چرا اون یه تیکه چوچوله یا گوشت اضافه دراز منو به یاد دنباله گوشتهای کبابی مینداخت . وافعا خوردن داشت و همون یه تیکه هوسشو خیلی زیاد تر می کرد . -خیلی کوس خوشگل و خوش گوشت و هوس انگیزی داری نوشین ..  ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

ایرانی گفت...

آره داداش خوبم یک پیام برای بوی سون عزیز در ذیل نظرات داستان فاحشه مقدس گذاشتم که در صورت امکان زحمت انتشارشو بکشی ممنون میشم . بر قرار باشی ...ایرانی

ایرانی گفت...

بازم با سلام و درودی دیگه به آره داداش خستگی ناپذیر ..مرنگ نازنین هم یه پیام در داستان هوس اینترنتی گذاشته و منم به رسم ادب پاسخشو میدم .. مرنگ جان ممنونم از پیام گرم و دلنشینت و این که وقت گرانبهاتو صرف خوندن داستانهای من می کنی ..از تو و همه خوانندگان خوب و صبور سپاسگزارم . پاینده باشی ...ایرانی

ایرانی گفت...

آره داداش عزیزم دوستان واساتید در قسمت تالار خاطرات و داستانها و مطالب ادبی شرمنده ام نموده که جا دارد پیام تشکری داشته باشم ...با سپاس از نیما ی گل , بوی سون دوست داشتنی و استاد شاکات ارجمند مدیریت محترم بخش ادبیات سایت لوتی که در ذیل متون دل نوشته ها با نظرات گرم و تشویق خود انگیزه اینجانب را برای ارائه آثاری با کیفیتی بهتر افزایش داده به عرض می رساند این مایه افتخار بنده بوده که نوشته هایی از این شاگرد نوپا را جهت کپی برداری مناسب تشخیص داده اید . باشد که با همراهی شما و مسئولین محترم و آره داداش عزیز این کار بر نمونه قانون مدار و همراه همیشگی من , بتوانیم در ارائه هر چه بیشتر و بهتر خدمات فرهنگی و ادبی به هموطنان و هم زبان گرامی مثمر ثمر باشیم . توفیق روز افزون شما را از ایزد منان مسئلت دارم ...ایرانی

ایرانی گفت...

آره داداش عزیز ظاهرا هنوز فرصت نکردی پیام یا نظر قبلی منو که تشکر از دوستان با محبتم در ذبل متون دل نوشته ها بود بخونی و منتشرش کنی . مدیریت محترم بخش ادبیات مجددا شرمنده ام کرده ... پیشکسوت نازنین استاد shakaat گرامی ! بنده هم شب قبل خدمت آن مقام محترم عرض ادب و ارادت نموده ومجددا به خاطر اظهار محبتی که به این جانب داشته اید ضروری دانستم که بار دیگر به خاطر همه دلگرمی بخشیدنها و پشتگرمی دادنهایتان از شما و همه زحمتکشان و دست اندر کاران مجموعه لوتی تشکر نمایم . شاید اگر نوشتن داستانهای سکسی نبود نوشته های غیر سکسی من کیفیت بهتری می داشت درهر حال امید وارم با بهره اگیری از تجربیات اساتید گرانمایه ای چون شما آثاری با کیفیتی بهتر ارائه دهم . به امید دیدار درایرانی آزاد , پاینده باشید ...ایرانی

 

ابزار وبمستر