ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لز با دختر خجالتی 49

-زیبا ! خوشت نمیاد ؟/؟ دردت می گیره ؟/؟ بگو من چیکار کنم تو بیشتر لذت ببری . ببینم با انگشتام حال نمی کنی ؟/؟  با یه چیز سفت اگه حال می کنی ما همه مدل میوه استریل شده داریم . هویج و خیار .. اگه موز هم می خوای هست . بادمجون هم داریم . خلاصه من که با دستای قشنگت بیشتر حال می کنم . حرارت عشق و محبت رو داره . این جوری بهم یه گرمای خاصی میده که من بیشتر می تونم ازش لذت ببرم . -منم دستاتو می خوام کف دستاتو می خوام . حس کردم که قصد داره انگشتشو فرو کنه اون داخل . -ببینم زیبا تو هنوز یه دختری ؟/؟ الان دیگه  خیلی از دخترا مخصوصا اونایی که خیلی راحت میان و لز می کنن ترجیح میدن که این راه دست و پا گیر رو بازش کنن و از زندگی خودشون لذت ببرن . تعجب می کنم تو که این جور عالی حال میدی و مسلما اگه یکی  هم بهت حال بده به اوج می رسی چطور تا حالا خودت رو به این صورت نگه داشتی . ببینم از نظر روحی احساس وحشت می کنی ؟/؟ نترس من یکی حمایتت می کنم . کمکت می کنم . نمی ذارم که تابوهای اجتماعی و عوامل دست و پا گیر دیگه اذیتت کنه .  من خودم می تونم دوباره کاری کنم که ردیف ردیف شی و اصلا کار من همینه . کسی هم متوجه نمیشه که تو یه زماتی دختر نبودی . هر طور که میلته . اگه بدونی اون جوری چقدر لذت می بری . این بهترین سالهای زندگی توست . اشتباه ما آدما اینه که لذت هامو نو به حساب آینده ای میذاریم که نا معلومه . باید از جوونی خودمون خرج کنیم و به روز هایی برسیم که دیگه اون نشاط سابق رو نداریم . حالا که از این نظر مشکلی نیست و با جراحی می تونی به خونه اولت برسی ولی به نظر من اگر هم امکانش نبود می ارزید و می ارزه که یک دختر با بر داشتن بکارت خودش طعم شیرین زندگی و روز های جوونی خودشو بچشه . حرفاش تحریکم می کرد . دلم می خواست یه چیزی فرو می کرد تا انتهای کسم . بفهمم اون لذتی رو که همه ازش میگن .. -سپیده جون  خیلی حال میده این راه باز شه . اون لرزش تماس به همه جا می رسه ؟/؟ -مثل یه برق گرفتگی می مونه . انگاری یه موجیه که تمام بدنت رو تسلیم می کنه و اونو می پوشونه . هر چند میشه تا حدودی با میک زدن کس این موج رو به وجود آورد ولی اون حسی که بتونی وارد کس شی و حسابی با اون دور و بر و داخلش حال کنی یه لطف دیگه ای داره . دیگه چیزی نگفت . سکوت من  بهش نشون داد که من یک دخترم . و عدم تغییر حرکت منم نشون داد که در حال حاضر تمایلی به این ندارم که بکارتمو از دست بدم . شاید می ترسیدم . شاید هنوز اعتقاد نداشتم به این که دوباره مثل اولم میشم و یا شرایط به گونه ای در میاد که کسی متوجه نمیشه که پرده ام پاره شده . -خیلی دوست داشتنی  هستی زیبا . دیگه در ایم مورد چیزی نگفت و اصراری نکرد و دستامو به دو طرف باز کرد . از نوک انگشتان دست تا شونه هامو غرق بوسه کرد و اومد رو صورتم از اونجا تا ناف منو هم با نوک زبونش می لیسید . -سپیده جون چقدر خوب لذت میدی . دلم می خواست بازم سینه هاشو گاز می گرفتم ولی الان این بود که نوک سینه های تازه منو گذاشته بود توی دهنش . -کف دستتو می خوام و یکی دوبند انگشتت رو هم اگه میشه بذار توی کسم و از پایین به طرف بالا با فشار روی قسمت بیرونی کسم بکش .. تعجب می کردم که چه جوری این خواسته ام رو بی پروا با اون در میون میذارم .  با هاش احساس صمیمیت می کرد. از اون دور یه لحظه نغمه رو دیدم که فکر کنم با بهنوش مشغول بود . با این که فاصله زیاد بود ولی نمی دونم چرا اونو از همه زیبا تر و خوش پوست تر می دیدم . چشاش فریبنده بود . نگاهش هم مظلمومانه و هم شیطونانه بود . حرفای سپیده و حرکات دستای اون روی کس من , تاثیر زیادی در من گذاشته بود . دستامو مشت ومشتامو گره می کردم . سپیده جون سنگ تموم گذاشته بود . می خواست به هر نحوی که شده نشون بده که اونم می تونه لذت بده . اونم قدرت اینو داره که قدرت همجنس بازی خودشو به من ثابت کنه . ولی من به خود لذت فکر می کردم . چقدر این بهشت زیبا  جان می داد برای جانانه در آغوش هم جای گرفتن و به هم جانی تازه بخشیدن . -زیبا نگران نباش . تو آزادی که هر تصمیمی رو برای خودت بگیری -به نظر شما من یه دختر عقب افتاده هستم ؟/؟ فناتیک هستم ؟/؟ نتونستم خودمو با دنیای متمدن وفق بدم ؟/؟ -عزیزم کی همچین حرفی زده ؟/؟ هیشکی حق نداره این حرفو بر زبون بیاره یا در مورد تو همچین فکری داشته باشه . .. با حرفای قشنگ سپیده پلکام رفت رو هم . یه لحظه حس می کردم که باید جیغ بکشم . بترکونم . هوس خودمو به گوش پرندگان آسمون هم برسونم . یه لحظه هم که می رفتم به خماری دلم می خواست تا ساعتها بخوابم .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر