ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لز با دختر خجالتی 51

-یک بار دیگه بگو دختر من می خوام خوب بشنوم . از این عبارتی که گفتی خیلی خوشم اومد . -من نمی خوام دختر باشم . می خوام زن شم . -ببینم  حالا حرف استادی که تقریبا نصفه درساتو با اون داری برات مهم نیست و یه ساعت رفتی اون بالا عوض شدی ؟/؟ -چیه نغمه جون ناراحت شدی ؟/؟  در حالی که سفت و سخت بغلم زد گفت نه اتفاقا خیلی هم خوشحال شدم . داشتم اذیتت می کردم . -نغمه جون من به خاطر حرف دیگران نیست که به این نتیجه رسیدم . حس می کنم که باز شدن این راه برام یه طول لذتی به همراه داره که می تونه خیلی بیشتر آرومم کنه و از این کار خوشم بیاد .  خب دیگه فرهنگ جامعه ما به این صورت بوده  هر کسی تا  بکارتش بر داشته نشه نمی تونه تجربه این نوع لذت بردنو داشته باشه . . ولی ... -ولی چی . -هیچی . سرمو گذاشتم رو سینه های لخت نغمه . دلم می خواست کمی فکر می کردم . یه وابستگی خاصی نسبت به زهیدا در خودم احساس می کردم . دلم می خواست اگه یه روزی بخوام تسلیم این خواسته ام باشم این زهیدا باشه که دختری منو می گیره . چون در کنار اون می تونستم لحظات خوشی رو داشته باشم . ولی حالا در فاصله ای دور از اون . اگه ازم دلخور شه چی . نمی دونم چرا حس می کردم اگه کس دیگه ای این کار رو انجام بده یه خیانتی میشه نسبت به اون . یا بی احترامی که سبب میشه اون ازم دلخور شه . دلم می خواست براش زنگ می زدم . باهاش مشورت می کردم . این موضوع رو با اون در میون میذاشتم . تا وقتی که از نزدیک باهاش روبرو میشم  شوک نشه و مسئله رو پذیرفته باشه . این جوری اگه بخواد باهام قهر کنه تحمل قهر اونو ندارم . تازه ار درسام عقبم . باید فشار زیادی به خودم بیارم تا بتونم عقب موندگی هامو جبران کنم ..چند دقیقه ای گذشت . نغمه دستشو گذاشته بود رو ی سرم و با موهام بازی می کرد . لذت می بردم . خوابم گرفته بود . از این که اون این طور با محبت و احساس عاطفی شدید داره باهام ور میره احساس آرامش می کردم . لبام به سینه هاش چسبیده بود و در حالی که از نوازشهای اون خمار شده بودم نوک سینه شو آروم آروم میذاشتم توی دهنم و میکش می زدم . چقدر به این دستهای نواز شگرش نیاز داشتم . -زیبا بگو  چه کاری ازم بر میاد -همه کار . من می خوام شما زحمت گذشت از این مرحله رو برام بکشی . می خوام آرومم کنی . می خوام به من بگی نشون بدی و این حس رو در من به وجود بیاری که وقتی به اون سوی مرز میرم دختر بی ارزشی نیستم . قیمت من پایین نمیاد .. -عشق من .. دختر ناز و خوشگل و با محبت .. زیبای خفته و بیدار و سیندرلای من این چه حرفیه که می زنی . ارزش آدما به اون قلب پاک و مهربونیه که در وجودشون قرار داره . در صفای دلشونه . چرا فکر می کنی که با این کار ارزشت میاد پایین . این ارزشها رو ما خودمون برای خودمون تابو کردیم . فر هنگ کردیم . اومدیم یه دختر هوس کرد با یه وسیله تیزی کلفتی پرده بکارتشو پاره کرد . یه تیکه خون میاد و تموم میشه رفت . یعنی باید بگیم این خانوم خائن وبد و هرزه بوده ؟/؟ یعنی انصافه که ما بخواهیم این قضاوت رو در مورد اون داشته باشیم ؟/؟ تازه گیرم که با یک پسر رابطه داشته و ترتیبش داده شده بازم ما حق نداریم که این قضاوت رو در مورد این دختر داشته باشیم که اون دختر بدیه . طردش کنیم . اونو بی ارزش بدونیم . سهم ما از زندگی از این هوایی که بالا سرمونه مساویه . -بازم برام حرف بزن نغمه جون بازم بگو که دوستم داری بازم بگو که فراموشم نمی کنی .. -دخترم خواهرم عشقم نترس . تازه سپیده هم هست اگه مشکلی پیش بیاد تو بیمه این خانومایی و اونایی که با اینا دوستن . اینجا کسی  کسی رو تنها نمیذاره . نگاه نکن به ما که شریک خوشیهای همیم که این جور بدن خودمونو در اختیار هم میذاریم و با هم شوخی می کنیم . روح و روان و نیاز های ما در اختیار همه . ما شریک غم ها و شادیهای همم هستیم . می دونی زیبا اگه یکی از ما بهش گزندی برسه بقیه حس می کنن که به خودشون آسیبی رسیده .. -اگه دیگه نتونم با اونا و با شما باشم چی .. -سپیده وقتی یه حرفی بهت زده تا آخرشم پاش وای می ایسته . .. در این جا نغمه در حالی که می خندید گفت فکر نکن ما دکترا چون پول دوستیم دل نداریم .. ما هم رحم و عاطفه و انسانیت سرمون میشه . البته تا وقتی که جیبامون پر از چک های تضمینی باشه .. -نغمه جون دوستم داری ؟/؟ -بیشتر از هر وقت دیگه ای . عاشقتم . -درد داره ؟/؟ سوزش داره ؟/؟ -نه به اندازه ای که با شهامت قبول کردی که این کارو برات انجام بدم . راحت تر بگم وقتی که پذیرفتی  این کار انجام بشه دیگه اون قسمت کار برات از آب خوردن هم راحت تر تموم میشه . و می تونی مثل بقیه ازش لذت ببری . .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر