ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ماجراهای مامان زبل 71

-اووووووههههه شما که دیگه هیچی از اشی نذاشتین . شما که دیگه منو داغون کردین . اشی داره آبش میاد . ایمان ! شریف ! .. ماه منیر فدای همگی تون شم من . دیدی ایمان جون که سکس دسته جمعی چقدر حال میده ؟/؟ چقدر آدمو سر حال میاره . آدم تازه می فهمه که معنای زندگی چیه . ایمان جون آدم اگه دسته جمعی یه کاری رو انجام بده ثوابش خیلی زیاد تره . خیلی کیف داره . می دونم که مزه شو گرفتی و خیلی خوشت اومده . داره ازم می ریزه .. روی دو تا کیرتون حسش می کنین . آب کس اشی جونه .. عاشقتونم .. کس و کیر همه تونو می خورم . همه شما رو لیس می زنم . .. گیج شده بودم . داشتم حال می کردم . ار گاسم من طولانی شده بود و من دست از سر و صدا بر نمی داشتم و اونا هم حسابی برای لذت بردن من سنگ تموم گذاشته بودند  و ایمان خیلی بشاش نشون می داد دیگه اون خجالت اولیه رو نداشت .  -پسرا خوشگلا .. ناز دو دولا .. حالا باید اشی رو منفجرش کنین و نشون بدین که انقلاب شما هم انفجار نور بود هم انفجار آب .. بریزین آب کیرتونو توی کس اشرف زبل .  حرکت منی اون دو نفر و فشار و پرشهای خفیف کیرشونو توی کسم حس می کردم . ایمان چشاشو بسته بود و می دونستم داره حال می کنه .دیگه از تماس کیر ش با کیر  شریف ناراحت نبود . اون دیگه اومده بود توی خط . هر چند از اولش هم جمعی ما بود ولی یه سری مسائل هضم نشده ای براش وجود داشت و هنوزم داره که باید به مرور زمان براش حل شه . ولی می دونستم یه سری کارایی هست که نمیشه حلش کرد . اون راجع به مادرش تعصب خاصی داشت . یه بار که با هم در مورد این حرف می زدیم که از دواج یکی از سنتهای پیامبر و اسلامه و اگه یه خواستگار خوب برای احترام بیاد و اون باید از دواج کنه نزدیک بود با هر دومون گلاویز شه و این که دیگه از مادرش گذشته و این خوبیت نداره و مردم به دید دیگه ای نگاه می کنن . منم اونو پیچیوندم و به همون زبون خودش اونو محکوم کردم . واقعا آدم به این مردای خود خواه چی بگه . خودشون چند تا زن می گیرن و زنا شون نباید چند تا شوهر بکنن و حالا در مورد ننه اش هم اختیار داری می کرد . هر چند مادره خودش چیزی نگفته بود . ولی می دونستم یه جورایی گلوش پیش این شریف خان گیر کرده . خودش که حرفی نزده  بود ولی من اینو از نگاههای زنونه اش متوجه بودم که دوست داشت خودشو توی دل شریف جا کنه . خوشگل تر نشون بده . شایدم خیلی راحت می تونست بهش حال بده . این پسره ایمان خان تازه گرم افتاده بود . ماه منیر انگشتشو فرو کرده بود توی کس من و آب کیر اون دو نفر رو بیرون می کشید و می خورد . هر چند قسمتی از این آب ها به عقب بر گشته ریخته بود رو پا هام و دور و بر کونم . یه بار که ماه منیر انگشتشو فرو کرد توی کسم و منی رو بیرون کشید انگشتو گرفت طرف اون دو تا مرد و گفت من نمی دونم چی بگم به نظر شما این آب کیر مال کیه .. ایمان : مخلوط  شده نمیشه در این مورد اظهار نظر کرد . شریف : من هم نظر داداش ایمان رو تایید می کنم . -خب حالا فکر می کنین بیشترش مال کیه . ایمان : تر کیب اون مشاعیه . .. شریف رفت زیر ماه منیر دراز کشید و کمرشو محکم گرفت . این بار من دستمو رسوندم به کیر شریف و اونو فرو کردم توی دهنم و با لذت زیاد شروع کردم به ساک زدن تا این که تونستم شق ترش کنم . -ماه منیر بقیه اش با خودت . زود باش تا این کیر تازه خالی کرده دوباره شل نشده کست رو بنداز روش . ماه منیر سوار کیر شریف شد . -آخخخخخخخ اشرف اشرف .. من هر بار میرم روی کیر می شینم حس می کنم برای اولین باره که این نشستو انجام دادم . .. رفتم طرف ایمان جان . -فدات شم پسر با ایمان و ناز و تو چرا این جوری کیر شل به دست وایسادی  .  بیا من باها ش بازی کنم تا دوباره صاف وایسه . اشرف کیر مرده رو هم شق می کنه . حالا نوبتی هم که باشه نوبت ماه منیره که دو نفری بهش حال بدین . ولی خیلی توی کسم آب ریختین .نمی دونم واسه این ماه منیر هم چیزی گذاشتین یا نه  کیر ایمان رو هم فرو کردم توی دهنم و با اون فن هایی که بلد بودم همچین شقش کردم که خیلی دلم می خواست اول خودم یه تستی می گرفتم ولی دیگه این از رفاقت به دور بود .-ایمان جان فرو می کنی توی کون یا کس رو می کنی -هر طور شما صلاح می دونی .. کس خل شده بود . اون می خواست کیر رو توی تن ماه منیر فرو کنه داشت از من اجازه می گرفت و با من مشورت می کرد . کیرشو گرفتم توی دستم و اونو به سوراخ کون زن فشار دادم -یه خورده که کون رو گاییدی بعدش از بغل کیر شریف جون فرو می کنی توی کس ماه منیر تا اونم به سبکی که من حال کردم حال کنه . .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

2 نظرات:

ناشناس آشنا گفت...

زیادی این قسمتو کش دادی یواش یواش داره صبح میشه برو سراغ مادر پسره

ایرانی گفت...

انشاءالله پس از تاسوعا و عاشورا حتما این کار رو انجام خواهم داد . در هر حال نمیشه مثل بعضی از داستانهای مصنوعی همین جوری پرید به اصل ماجرا هر چند تا حدودی هم حق با شماست . ممنونم از دقتت ...ایرانی

 

ابزار وبمستر