ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لز با دختر خجالتی 50

سپیده یکی دو بند انگشتشو کرده بود توی کسم و به سرعت و قدرت در حال فرو کردنش به کسم و بیرون کشیدن اون بود و با حرکات دیگه ای که رو من انجام می داد  فقط همین اجازه رو بهم داده بودکه بخوام در عالم خودم باشم . گاهی که چشامو باز می کردم درختان انبوهی رو می دیدم که بعضی هاشون  مثل یه چتر برام سایبانی  درست کرده بودند ولی بیشتر اونا عمود و استوار انگار که   محو تماشای من بوده و شاید هم که حسرت اینو می خوردند که با همه زیباییهای خود چرا زیبای انسان و انسان زیبا نیستند . دیگه منو به آخرش رسوند . سپیده کارشو کرده بود خودشم  به خوبی می دونست که موفق شده .  با این حال از این که بازم یکی دو بند انگشتش توی کسم باشه و یا با یه حالت شیب رو به بالا با کسم در تماس باشه لذت می بردم -زیبا می دونم خیلی خوشت میاد . اگه تمام این انگشت بره توی کس و یا چه جوری بگم اگرم بخوای با یه پسر حال کنی و اونم از کیر خودش استفاده کنه  یه لذت خاص دیگه ای رو برات به همراه داره .  این که نمیشه در تمام زندگیت فقط به همین پای بند باشی . هر چند ما زنا که اینجا دور هم هستیم لذتی رو که از لز می بریم از هما غوشی با شوهرامون نمی بریم . ولی با همه اینها شوهر داریم . نمیشه که تا آخر عمر مجرد موند . -به نظر شما من باید چیکار کنم . -هیچی اگه می خوای لذت ببری باید که به خودت بقبولونی که اون چیزی که می تونه بهت حال بده از مرز کست عبور کنه . برسه به انتها ی  درازای اون .. تمامی طول اون لوله و اون آلت و یا هر چیز دیگه ای در این مایه ها که به کست می رسه با یه فشار خاصی می تونه بره داخل و بیاد بیرون . با یه کشش از طرف خودش و یه مکش از طرف تو دامنه این لذت بیشتر میشه . بیشتر آتیشت می زنه و بهت لذت میده . برای تو زیبای خودم بهترین و شیرین ترین لذتها رو می خوام .. چقدر با حرفاش رامم می کرد . حس کردم که با این  همه حرفای منطقی که داره می زنه اگه بازم بخوام دختر بمونم واقعا اشتباه و خیره سریه .  . الان خیلی کمند دخترایی که قبل از رفتن به خونه بخت دست نخورده باشن .  سپیده سرشو گذاشت رو سینه هام .  در حالی که نوک زبونشو می ذاشت رو سینه هام گفت .. حیفه تن و بدن به این زیبایی و خوش پوستی اون لذتی رو که باید ببره نبره . دیگه اون زمان گذشت که پسرا بی خیال هر کاری که دلشون می خواست می کردند و دخترا باید عذاب می کشیدند . پیشرفتهای علمی و پزشکی دیگه راه رو برای همه چی باز گذاشته . حتی فر هنگها هم عوض شده ..  دیگه خیلی ها به دخترایی که بخوان با لذتهای جنسی اول جوونی به خودشون آرامش بدن با عینک بد بینی نگاه نمی کنند . .. چقدر این خانوم دکتر ها با فرهنگ نشون می دادن . از بس بهمون گفتن اونا پول پرستن و رحم در وجودشون نیست باعث شده  که مردم یه فکر دیگه ای داشته باشن . ولی من به خوبی می دیدم که سپیده و بقیه چقدر بی شیله پیله ان . تازه پزشکی که این همه زحمت کشیده درس خونده بهترین سالهای جوونی خودشو بی اندازه سختی کشیده و برای یاد گیری از جون مایه گذاشته حق داره که خیلی بیشتر از دیگران و اونایی که این سختی رو بر خودشون هموار نکردن در رفاه باشه ولی بقیه اش دیگه بسته به وجدان و حس انسان دوستی خودشه که چطور می خواد با مردم کنار بیاد . لحظاتی بعد نغمه رو دیدم که  اومد طرف ما .. -می بینم که خیلی بهتون خوش گذشته . عاشق و معشوق با هم خلوت کرده  از لحظه هاتون نهایت استفاده رو بردین . چه جای آرومی رو هم انتخاب کردین . -نغمه جون بقیه هم می تونن بیان اینجا .. -فعلا که اختصاصیه . اون زنا اون پایین ما رو کشتن . همش دارن  این چند جمله رو میگن که این کون کجه مال کرجه .. و کلی شعر خونی دیگه هم به راه انداختن . -پس چرا ما  نشنیدیم و نمی شنویم . -واسه این که شما در عالم دیگه ای هستید . -نغمه این پدیده ای رو که با خودت آوردی یک پای ثابت بر نامه های ماست . -اجازه میدی این پدیده رو با خودم ببرم . -شما صاحب اختیاری  . البته زیبا جون هم خودش صاحب اختیاره . ولی حس می کنم به من اعتماد نداره . حیفه که اون نتونه از این زیبایی و اندام خوبی که داره نهایت لذتو ببره -خانوم دکتر .. سپیده جان من به شما اعتماد ندارم ؟/؟ این چه حرفیه . شما خیلی بزرگوار و دوست داشتنی هستید .. -نغمه جون تو به زیبا بگو که می تونه در این مورد که از دست دادن بکارت نباید نگرانش کنه و من همیشه ازش حمایت می کنم و حتی اگه خودم نتونم می تونم سفارششو به دوستان دیگه ام بکنم رو من حساب کنه  . تازه اون که خودش نیاز به سفارش شدن نداره .. من و نغمه از اون جا دور شدیم .. دلم می خواست بقیه ساعات روزی رو که در اونجا هستیم یه حس دیگه ای داشته باشم . کسم بیشتر حال کنه . -نغمه جون من دیگه نمی خوام دختر باشم .. ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر