ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 160

عجب چیزی می دبدم . طوری با اشتها کرده بودند توی کون خاله ام و طوری هم مقعدشو گشاد کرده بودند که تعجب می کردم چه جوری سوراخ کون خاله جونمو به یک چاله ای تبدیل کردن . -خاله جون خیلی استثنایی شدی . حرف نداری . فکر نکنم  بین دوست و آشنا کسی رو سراغ داشته باشیم که این جوری رکورد شکنی کرده باشه . شهین جون این جوری که من دارم می بینم یکی دیگه هم جا داری ولی نه ما این جا آدمشو داریم و نه این که اگه بخواد بیاد معلوم نیست که چه جوری  وایسه  یا قرار بگیره که کیرشو  بذاره کنار اون دو تا کیر دیگه -نادیا حالا داری دستم میندازی -خاله جون شاد باش لبخند بزن . حال کن . من الان دلم می خواست جای تو باشم . پسرا به این خاله جونم بیشتر حال بدین یه کاری کنین که اون سر حال و ار گاسم شه . شاید این جوری اعصابش آروم بگیره و دیگه تا این حد فکر و خیال بد به خودش راه نده . خاله جون آدم که نباید تا این حد انرژی منفی داشته باشه . ناهید : اتفاقا نادیا جون من انرژی مثبت رو در چهره و کون خاله ات می بینم . کونی که  دو تا کیر کلفت رو در خودش جا بده حتما از یک قدرت قوی بر خورداره . خلاصه من و ناهید,  شهین جون رو شیر کردیم . چقدر تصویر دو تا کیر به هم چسبیده رو در کنار هم هیجان انگیز و زیبا می دیدم . خوش به حال شهین جون . درسته که کیر وقتی میره توی کون بیشتر وقتا با درد همراهه مگر این که با یه تر فند هایی عمل گاییدن صورت بگیره ولی این وضعی که دو تایی داشتند کون خاله منو می کردند هر کیری جلوی حرکت کیر دیگه رو می گرفت . -ناهید جون میریم پیش شهین -بریم نادیا هر چی تو بگی . ناهید دیگه چه جورش بود رفت و دو تا موز از یخچال بر داشت ویکی رو داد به دست من . -باز خوبه که  تازه گذاشتیمش یخچال .-مگه می خوای چیکار کنی -هیچی می خواهیم توی کس شهین جون فرو کنیم تا اون به خود باوری برسه . ناهید  طوری بی خیال حرف می زد که واسش مهم نبود که شهین حرفاشو بشنوه یا نه . جالب این جا بود که وقتی با موز ها رفتیم شراغ شهین جون اون کونشو بیشتر قمبل کرد و در حالتی قرار گرفت که ما با تسلط بتونیم موز ها رو به کسش و اونم از طریق کون قمبل کرده فرو کنیم . اولش ناهید اون موز کلفت تر رو کرد توی کسش طوری که به نظر میومد با دسته هاون داره کوبیده آبگوشتی درست می کنه . منم اون یکی موز رو کنار اون موز قرار دادم . دو تایی مون که دستامونو ول کردیم یه منظره زیبایی درست شده بود و دو تا کیر بابا و دو تا موز پایین . خیلی سخت بود این حرکت .  . شهین هیجان زده سرش رو به عقب بر گردوند تا شاهد این چهار قطعه ای باشه که وارد بدنش شده . -کس خاله ات عجب آبداره . آقایون حالا به اندازه کافی کونشو گاییدین .  نوبت دوبلکس ورود به کس خاله جونه . درسته ما یک جفت موز رو کردیم توی کسش ولی ورود یک جفت کیر طبیعی و گوشتی به کس یه هیجانو شور و حال و انگیزه دیگه ای داره . دو کیر با هم متحد شده و یک زمان وارد کس شدند . شهین دستاشو گذاشته بود رو سینه اش و مثل یک دختر نوجوون التهاب نشون می داد . من یکی که به نظرم میومد اگه به جای این جور نمایش هیجان انگیز هر کدوم به تنهایی با ضربات بیشتری خاله رو گاییده  یک کیر می رفت توی کس اثر بخشی اون بیشتر می بود . چون دو تا کیر با هم تنها لطفش همون دو تا بودنش بود . وگرنه یک زن باید عمق فرو رفتگی کیر رو در کسش حس کرده و از وجودش لذت ببره . خیلی آروم طوری که شهین نشنوه این موضوع رو با فرخ در میون گذاشتم . اون دوباره رفت سراغ کون . حسابی شهینو گایید و آب کیرشو توی کون خاله من خالی کرد . بعد از اون جاوید هم شهین رو طاقباز انداخت روی تخت و خودشو هم انداخت روی تخت . طوری که ما نمی تونستیم کیرشو ببینیم . در عوض دستاشو دور کمر خاله من حلقه زد و اگه کسی این صحنه رو می دید فکر می کرد که جاوید دیوانه وار عاشق شهین شده . در حالی که من این پسرو خیلی زود شناختم و دونستم که خیلی هوسبازه . رفتم بالا سر خاله ام . جاوید که از روبرو داشت اونو می کرد و فرخ و ناهید هم در گوشه ای سرگرم عشقبازی بودند . با قسمت بالای سینه شهین و خود سینه هاش بازی می کردم . -جاوید خاله منو محکم تر بکنش . کیرت رو بیار بیرون یه لحظه بهش نشون بده تا حالش جا بیاد .-نادیا نادیا .. خیلی با حالی عزیز دلم .. خیلی این کارات نشاط آوره . می خوام همیشه این طور نسبت به من مثبت باشی . -من آدم منفی گرایی نیستم .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی  

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر