فریده : می بینی افشین .. چه جوری دارن حال می کنن . من نظیرشو اون ور آب هم ندیدم . درسته ممکنه احساسات خودشونو نشون بدن اونم برای مدت کوتاهی . اما این حس در میون اینایی که من این جا می بینم خیلی قویه . خیلی . دارم می بینم . نگاه کن اون صحنه رو .. اون دختر فکر کنم اسمش باشه بیتا . از وقتی که اومده این جا انگار یه احساس خجالتی بودن رو داره از بقیه فرار می کنه . اما خوشحالم که تونستم با این مجلس و برپایی اون بسیاری از این فاصله ها رو از بین ببرم . فاصله انسان با خودش رو . گاه آدم یه یه تار های عنکبونی دور خودش می تنه . انگار خودشو زندونی می کنه و می خواد از ش فرار کنه . ولی این حس فرار نباید وجود داشته باشه . آدم باید به زندگی بر گرده ..
افشین کمی خسته نشون می داد .
افشین : فریده جون فکر نمیکنی که برای لذت بدن ازتمام لحظات زندگی خواب هم نیاز باشه .
-نمی دونم شاید . ولی حالا من یک حمام داغ رو دوست دارم . حتما فکر می کنی که منم یک زن هوسبازم . ولی اون دفعه هم گفتم که تو اولین مورد حال کردن من به این صورتی . شاید مردای زیادی بودند که منو در آغوش خودشون گرفته باشن . یه احساساتی رو هم در من زنده کرده باشن ولی من بهشون رو ندادم ..
افشین خنده اش گرفته بود و نزدیک بود بگه خب شلوارت رو هم پایین می کشیدی دیگه ..
خلاصه می شد لاف زد و مدرکی نیاورد .
بیتا همچنان در حال لذت بردن از کیر پسرا بود . دهنشو باز می کرد و کیر نوروز رو پی در پی می ذاشت توی دهنش و می آورد بیرون . بنفشه و تارا هم انگاری تازه همدیگه رو پیدا کرده بودند . افتادن رو هم و یه لز هیجان انگیزی رو شروع کرده بودند که توجه چند زنو جلب کرده و اونا رو به سمت خودشون می کشوندن . بنفشه خودشو انداخته بود رو تارایی که طاقباز کرده بود . دو تایی لا پا شونو باز کرده کس مالی رو شروع کرده بودند . هم بنفشه و هم تارا از این حرکتشون فوق العاده لذت می بردن . ولی تارا که اون زیر دراز کشیده بود لذت بیشتری می برد ... در همین لحظه نوروز یک بار دیگه اومد خودشو به بنفشه نزدیک کرد و این بار کونشو از وسط باز کرد و کیرشو به سختی کرد توی کون بنفشه ... بنفشه بازم از اون جیغای بنفش خودشو کشید . چون در حالتی که روی کس تارا قرار گرفته بود مونده بود. نوروز هم برای این که کیرشو بکنه توی کون.. خودشو به سمت بالا کشید و حرکت کیر در کون بنفشه به شکل یک شیب از بالا به پایین در اومده بود که این درد کون اونو زیاد می کرد ... ولی نوروز از دیدن این صحنه لذت زیادی می برد . افشین هم از ا ون دور شاهد بود که زنش چه جوری داره به یک زن و یک مرد حال میده .. .. فریده : وای نگاه کن چه با حال شده .. زنا رو نگاه کن چه جوری می زنن به تشت و می رقصن . چقدر از حموم عمومی های سابق خوشم میومد . مامانم منو همش با خودش می برد ولی از وقتی که همه تو خونه هاشون حموم زدن دیگه از مد افتاده .. افشین : فریده جون این جوری که داری حرف می زنی باید سنت از پنجاه بیشتر باشه . -لباتو گاز بگیر پسر ..من تازه سی رو رد کردم . دیگه از این حرفا نزن که اون وقت آبمون تو یه جوب نمیره ... ولی تو آبتو به هر جا که دوست داری می تونی بفرستی .. آخخخخخخخخ چقدر این چیزا رو که می بینم هوسم زیاد میشه .... از این فضا های سکسی در هر گوشه و کنار خوشم میاد . چقدر شاهد این صحنه ها در فیلمها باشم و حسرتشو بخورم؟! خیلی دلم می خواست در جامعه ای زندگی می کردیم که فر هنگ این مدل زندگی وجود می داشت و هر کس می تونست آزادانه هر جوری که دوست داشته باشه از زندگی لذت ببره .
گلوریا زن دکتر منصور طوری می رقصید که توجه بیشتر مردا رو به خودش جلب کرد . اون با اون کون گنده اش رفته بود اون وسط ... حتی خیلی از مردا کیرشونو از توی کس و کون طرفشون بیرون کشیده و بانگاه کردن به کون گلوریا دستشونو گذاشته بودن رو کیرشون و در یه حالت جق با اون بازی می کردند .... گلوریا به وجد اومده بود . این زن خستگی ناپذیر دوست داشت تمام مردا رو از خودش راضی نگه داشته باشه . به کسی نه نمی گفت ... یکی دو تا زن از این که اون داره بقیه رو به طرف خودش می کشونه شاکی شده بودند که فریده رفت سمت اونا و گفت دموکراسی دیگه این چیزا سرش نمیشه . ر استش اونم به هیجان اومده بود از دیدن صحنه ای که پنج شش تا مرد کیر به دست رفته بودن به سمت گلوریا . .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی
افشین کمی خسته نشون می داد .
افشین : فریده جون فکر نمیکنی که برای لذت بدن ازتمام لحظات زندگی خواب هم نیاز باشه .
-نمی دونم شاید . ولی حالا من یک حمام داغ رو دوست دارم . حتما فکر می کنی که منم یک زن هوسبازم . ولی اون دفعه هم گفتم که تو اولین مورد حال کردن من به این صورتی . شاید مردای زیادی بودند که منو در آغوش خودشون گرفته باشن . یه احساساتی رو هم در من زنده کرده باشن ولی من بهشون رو ندادم ..
افشین خنده اش گرفته بود و نزدیک بود بگه خب شلوارت رو هم پایین می کشیدی دیگه ..
خلاصه می شد لاف زد و مدرکی نیاورد .
بیتا همچنان در حال لذت بردن از کیر پسرا بود . دهنشو باز می کرد و کیر نوروز رو پی در پی می ذاشت توی دهنش و می آورد بیرون . بنفشه و تارا هم انگاری تازه همدیگه رو پیدا کرده بودند . افتادن رو هم و یه لز هیجان انگیزی رو شروع کرده بودند که توجه چند زنو جلب کرده و اونا رو به سمت خودشون می کشوندن . بنفشه خودشو انداخته بود رو تارایی که طاقباز کرده بود . دو تایی لا پا شونو باز کرده کس مالی رو شروع کرده بودند . هم بنفشه و هم تارا از این حرکتشون فوق العاده لذت می بردن . ولی تارا که اون زیر دراز کشیده بود لذت بیشتری می برد ... در همین لحظه نوروز یک بار دیگه اومد خودشو به بنفشه نزدیک کرد و این بار کونشو از وسط باز کرد و کیرشو به سختی کرد توی کون بنفشه ... بنفشه بازم از اون جیغای بنفش خودشو کشید . چون در حالتی که روی کس تارا قرار گرفته بود مونده بود. نوروز هم برای این که کیرشو بکنه توی کون.. خودشو به سمت بالا کشید و حرکت کیر در کون بنفشه به شکل یک شیب از بالا به پایین در اومده بود که این درد کون اونو زیاد می کرد ... ولی نوروز از دیدن این صحنه لذت زیادی می برد . افشین هم از ا ون دور شاهد بود که زنش چه جوری داره به یک زن و یک مرد حال میده .. .. فریده : وای نگاه کن چه با حال شده .. زنا رو نگاه کن چه جوری می زنن به تشت و می رقصن . چقدر از حموم عمومی های سابق خوشم میومد . مامانم منو همش با خودش می برد ولی از وقتی که همه تو خونه هاشون حموم زدن دیگه از مد افتاده .. افشین : فریده جون این جوری که داری حرف می زنی باید سنت از پنجاه بیشتر باشه . -لباتو گاز بگیر پسر ..من تازه سی رو رد کردم . دیگه از این حرفا نزن که اون وقت آبمون تو یه جوب نمیره ... ولی تو آبتو به هر جا که دوست داری می تونی بفرستی .. آخخخخخخخخ چقدر این چیزا رو که می بینم هوسم زیاد میشه .... از این فضا های سکسی در هر گوشه و کنار خوشم میاد . چقدر شاهد این صحنه ها در فیلمها باشم و حسرتشو بخورم؟! خیلی دلم می خواست در جامعه ای زندگی می کردیم که فر هنگ این مدل زندگی وجود می داشت و هر کس می تونست آزادانه هر جوری که دوست داشته باشه از زندگی لذت ببره .
گلوریا زن دکتر منصور طوری می رقصید که توجه بیشتر مردا رو به خودش جلب کرد . اون با اون کون گنده اش رفته بود اون وسط ... حتی خیلی از مردا کیرشونو از توی کس و کون طرفشون بیرون کشیده و بانگاه کردن به کون گلوریا دستشونو گذاشته بودن رو کیرشون و در یه حالت جق با اون بازی می کردند .... گلوریا به وجد اومده بود . این زن خستگی ناپذیر دوست داشت تمام مردا رو از خودش راضی نگه داشته باشه . به کسی نه نمی گفت ... یکی دو تا زن از این که اون داره بقیه رو به طرف خودش می کشونه شاکی شده بودند که فریده رفت سمت اونا و گفت دموکراسی دیگه این چیزا سرش نمیشه . ر استش اونم به هیجان اومده بود از دیدن صحنه ای که پنج شش تا مرد کیر به دست رفته بودن به سمت گلوریا . .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی
0 نظرات:
ارسال یک نظر