ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانم مهندس قسمت هفتاد و نهم

بهاره , بیتا داشتند با هم لز می کردند . بهروز رفته بود سراغ سپیده که هنوز در شوک تور نکردن بهروز مات و مبهوت و افسرده مونده بود . هنوز باورش نمی شد که اونو از دست داده باشه . بهروز می خواست با کشیدن ناز اون یه جورایی از دلش در بیاره . من هم زیاد حساسیت نشون ندادم ولی کمی هم به این فکر می کردم که این دختر هر کاری ازش بر میاد و بعید هم نیست که یه جورایی بخواد زهر خودشو بریزه با این حال باید متوجهش می کردم که این جا حالا کی خانومه و برنده . گاهی وقتا فروتنی زیاد هم به معنای شکست تلقی میشه -بهروز جان هوای سپیده جونو داشته باش که فردا پس فر دا رفتیم سر خونه زندگیمون ازمون گله  مند نباشه . سپیده جون در خونه ما واسه همیشه به روی دوستان بازه و هر وقت دوست داشتی می تونی تشریف بیاری بالای سر . اگه بهروز جون نباشه که ازت پذیرایی بکنه خودم هوا تو دارم . -با این حرفام بیشتر آتیشش می دادم . هر چی که بیشتر می سوخت تو طئه هاش هم می تونست اثر کمتری داشته باشه خیلی احساس آرامش می کردم . می دونستم بهروز آدمی نیست که زیر حرفش بزنه .من باهاش اون بر خورد تند رو داشتم ولی اون همه اینا رو ندیده گرفت و به نفع من و در واقع به نفع خودش کار کرد و خواست که که من به عنوان همسر اون باشم . دیگه سپیده به آخر خط رسیده بود . اون نباید دوستی خود را با این رفتار خود زیر سوال می برد . با این که روی کیر کیارش نشسته بودم و اون از زیر داشت منو می گایید و کاوه هم از پشت بهم امون نمی داد ولی حواسم بود به این که شوهر آینده من با دوستم داره چیکار می کنه . داشت ناز سپیده مغموم رو می کشید -چته دختر . اگه دوست نداری بهت حال بدم بگو . -خودت هم حال می کنی . مگه غیر اینه ؟/؟ -نه هر چی تو میگی درسته . کیر که شق شه یعنی مرد هم داره حال می کنه و می خواد از سکسش لذت ببره ولی گاهی وقتا می بینی که ورم کس شما زنا مشخص نیست . مگه خودت نگفتی که من هر تصمیمی بگیرم بهش احترام میذاری ؟/؟ من روشنک رو دوست دارم و عاشقشم . پس خواهش می کنم این قدر حساسیت الکی نشون ندی و بدونی که ما هشت  نفر باید کاملا با هم صمیمی باشیم . منو دست کم نگیر . وضع مالی منم بد نیست یه طرح هایی دارم که می تونی خیلی هم راحت باشی و با مسائل خیلی راحت کنار بیای البته اینو از نظر اقتصادی و امکانات زندگی میگم . ثروت من خیلی بیشتر از اونیه که واسش یه اندازه ای قائل شم . من به پا قدم و این چیزا معتقد نبودم ولی از روزی که روشنک وارد زندگی من شده هفته ای دوبار سود های چند ده میلیونی و یک بار هم یک میلیاردی داشتم . حتی دو تا چهار واحده در تهران و بابلسر دارم که برای گروه خودمون در نظر گرفتم . دیگه چی میخواین . البته نه این که همه شو بخوام مجانی حساب کنم ولی می دونم توان پرداخت نصف قیمت اونو دارین تازه اونم هر وقت که پول دستتون بیاد . پس ما همیشه می تونیم با هم خوش باشیم .. .. جاااااان شوهر آینده من چه حرفای قشنگی می زد . -بهروز جون راستی راستی من برات شانس داشتم و ..-آره عشق من .. -شیطون کلک چرا تا حالا چیزی به من نگفتی . حتما باید این خبر ها رو به سپیده جون بگی که من متوجه شم .؟/؟ . کیارش : ببینم روشنک اصلا کیر منو توی کست حس می کنی ؟/؟ یه خورده حواست به این جا هم باشه دیگه .. -اوووووفففففف من الان حس می کنم که خیلی خوشحالم . چرا حس خودمو نگم . حتی از کیر کاوه هم که داره منو سخت میگاد دارم نهایت لذت رو می برم . -جاااااااان حالا بهترین موقعیه که هر جوری که دوست دارم کون روشنکو بگام . -تو صاحب اختیاری که هر وقت و هر جور که دوست داشتی منو بگایی . این ائتلاف بزرگ گروه ماست که اونو نمیشه با چیزی در این دنیا عوضش کرد .. راست می گفتند دو تا کیر توی سوراخهای من در حال رفت و بر گشت بوده و من غرق در رویاهای خودم به چند ماه یا حتی چند هفته آینده فکر می کردم . کیارش راست می گفت . حواسمو بردم به کیری که توی کسم بود و یه چرخی هم به باسن خودم داده تا خیسی کوسم روهم با تماس بیشتر کس و کیر بیشتر کنم .کاوه : روشنک جون طوری خوشحالی که انگاری کونتم داره می خنده . -کونم داره به روی ماهت می خنده -فدای کونت روشنک جون . یادت باشه که من عاشق خنده هاشم و اون باید همیشه برای من و برای دوستان بخنده . -شما که می دونین درکس و کون من همیشه به روی شما دوستان گل و عزیزم بازه .حالا دیگه کلفتی دو کیر کلفت و پر هوس رو بیشتر در بدنم احساس می کردم . حالا هر دو تاشون با یه لذت بیشتری نور چشامو زیاد تر کرده بودند ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر