شیدای شی میل 10

چه حس خوب و قشنگی بود که به آدم دست می داد . از دو سمت دو تا رو در اختیار داشتن . دلم می خواست هم هوتن و هم لاله بدونن که از هر دو تا شون لذت می برم و هر دوی اونا بهم عشق میدن. کاش اون دو تا هم با هم مهربون بودند و یه جوری با هم کنار میومدن . می دونم لاله دلش می خواست که الان کیر هوتن بود توی کونش ولی به خاطر من قبول کرده بود که ایثار گری کنه و این جوری قضیه رو حلش کنه . دستای هوتن رو سینه هام کار می کرد . بااین کاری که اون می کرد یه لذتی رو در ناحیه کیرم حس می کردم که دوست داره بیشتر توی کون لاله حرکت داشته باشه . می خواستم سر لاله رو به طرف خودم نزدیک کرده اونو ببوسم و نشون بدم که چقدر دوستش دارم و از این کارش چقدر راضی و خوشحالم ولی برای یه لحظه هوتن دستشو گذاشت رو صورت سمت راستم و اونو به سمت چپ گردوند و تا بفهمم چی شده لباشو گذاشت رو لبام .. چه کیفی داشت ! برای لحظاتی این که ممکنه دوستم لاله ناراحت شه رو فراموش کردم . چه با ولع منو می بوسید . چقدر هم خوب می تونست کونمو بکنه . این پسر به همون اندازه که  در کون دادن مهارت داشت و حشری می شد  در کون کردن هم تکنیکش خوب بود . .. دردم میومد ولی خیلی هیجان داشت . از اون کیر های پلاستیکی و مصنوعی خیلی بهتر بود . . چقدر مزه داره چقدر به آدم عشق میده . دلم نمی خواست هوتن به این زودیها لباشو از رو لبام ور داره . اونم همچین قصدی نداشت خودشو بیشتر بهم چسبوند دستاشو دور سینه هام حلقه زده بود . باهام ور می رفت . نزدیک بود کیرم از توی سوراخ کون لاله بیاد بیرون . اون خودشو از عقب می زد به من و بیشتر دلبری می کرد ولی می دونستم که من و هوتن رو دیده که چه جور داریم با هم حال می کنیم . بی خیالش شدم . بذار از سکسم لذت ببرم . چیکار کنم حالا که تا این جا رو اومدیم . دیگه من که نمی تونم خودمو به خاطر هر چیزی عصبی کنم . هوتن با دستاش طوری سینه هامومی غلتوند که فریاد من توگلو خفه شده بود . این هوس به کیرمم منتقل شده و سعی داشتم بیشتر و بهتر لاله رو بگام. حرکت و شق بودن کیر هوتن رو که توی کون خودم احساس می کردم و متوجه می شدم که چقدر شقه آرزو می کردم که ای کاش کیر منم به همین اندازه سفت و شق و تپلی بود و یه حالت مردونه ای می داشت .. اون وقت  دیگه کمتر حسرت اینو می خوردم که چرا یک مرد یا یک زن نشدم . یعنی با همون خصوصیات و حالات دستگاه تناسلی و جنسی . با این که واسه لاله سخت بود ولی دستشو از پشت سرش رسوند به موهای سرم و می خواست یه جورایی بهم حال بده . شایدم با این کارش می خواست به من بگه که اونو فراموشش نکنم . سینه های لاله با سینه های من تفاوت داشت . سینه های من سفت تر و خوابیده تر بود و اون سینه های گرد و درشت تری داشت راستش از سینه های اون بیشتر خوشم میومد . . دلم نمی خواست بوسه داغ و شیرین من و هوتن انتهایی داشته باشه ولی حس کردم که لاله هم به من نیاز داره .. خیلی آروم و طوری که هوتن فکر نکنه ازش دارم فرار می کنم لبامو از رو لباش ور داشته و منم دستمو گذاشتم رو صورت لاله قشنگم و اونو به سمت خودم کشوندم . اون انگار منتظر بود . اینو در حرکاتش می فهمیدم . -فکر کردم منو فراموش کردی شیدا. چقدر طعم و بوی هوتن رو پیدا کردی .. لباشو گذاشته بود رو لبام . حس کردم که چقدر به این بوسه من نیاز داشته . -لاله دوستت دارم . دوستت دارم . منو ببخش .. -چرا عزیزم . من و تو یه روح در دو بدنیم . واسه چی تو رو ببخشم . . -آخخخخخخخخ .. کونم کونم .. کیر هوتن ولم نمی کرد . حس کردم که کیر هوتن در حال پریدن توی کونمه ..هوتن : شیدا ! شیدا ! حرف نداری .. من عاشق کونت شدم . . ..عاشقتم .. از شنیدن این حرفاش لذت می بردم ولی دلم نمی خواست کاری کنه که در لاله حساسیت به وجود بیاد هر چند دوست دختربالاتر از خواهر من این حرفا رو باهام نداشت ولی در دیزی باز بود و شیدای گربه باید حیایی هم می داشت . -شیدا شیدا .. طوری کیرشو می کوبوند به کونم که درد و لذت با هم قاطی شده بود و رو بوسه من و لاله هم اثر گذاشته بود ولی گذاشتم حالشو بکنه .. -آخ شیدا .. اووووووفففففف آبم دوباره داره میاد .. داره خالی  میشه.. چه سوراخ تنگ و با حالی داری .. دوستت دارم .. با خودم گفتم بس کن هوتن از این حرفا نزن تو باید الان لاله رو دوست داشته باشی . تو که نمی تونی یه شی میل بیچاره مثل منو دوست داشته باشی . ما معلوم نیست باید عاشق یه مرد شیم یا یه زن . با  هیشکدومشون هم نمی تونیم از دواج کنیم . ولی اگه از یه دوست داشتن معمولی گفته شه  موردی نداره .. . هوتن ناله هاشو سر داده بود و حس کردم که داره تند و تند قطره های منی خودشو توی کونم خالی می کنه .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی