ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرجایی 58

سکس در اون جای تنگ و فشرده اون قدر بهم چسبید که داشتم اونو با بهترین سکس های عمرم مقایسه می کردم . دخترم به زندگی بر گشته بود و منم فراموشم شده بود که اصلا واسه چی اینجام و حتی واسه چی زنده ام .. چقدر دلم می خواست روی یه تختی راحت زیر کیر ولی جون دست و پا می زدم اون کیرشو از کسم بیرون می کشید و فرو می کرد توی کونم و بر عکس . با فشار این کارو انجام می داد . طوری هم بهم فشار می آورد که دردم بگیره .  این درد برام می شد شیرین ترین درد ها .. .-آفففففف اوووووففففف ولی .. دستو با یه حالت چرخشی از رو سینه هام آورد گذاشت رو دهنم منم زبونمو در آوردم و شروع کردم به یکی یکی انگشتاشو لیسیدن .. -جووووووون .. ولی اگه بدونی چند ساله ... وقتی انگشت وسطی دست چپشو تا ته فرو کرد توی سوراح کونم یه لحظه به نظرم اومد که یه کیری رفته توی کون . حالا اینجوری داشتم دوبلکس حال می کردم . -دلت می خواست  الان باهات چیکار می کردم . -دوست داشتم توی بغلت دراز بکشم آقا پسر و تو هر کاری که دوست داری باهام انجام بدی .. -هر کاری ؟/؟ نه نمی آوردی ؟/؟-نه امروز روزی نیست که من بخوام به خواسته های آقا ولی گل و خوش کیر خودم بگم نه . اینو که گفتم آن قدر سریع جای انگشت و کیرشو عوض کرد که وقتی حسشون کردم تازه فهمیدم که چیکار کرده . سوراخ و تونل کونمو نمی شد به حساب سوراخ تنگ یا گشاد گذاشت . کیرشم اون قدر راحت توی کونم نمی گشت که فکر کنه من کون گشادم .. جااااااان چه لذتی داشت به عنوان یک زن نجیب کس دادن کون دادن و خود را در اختیار یکی دیگه گذاشتن . کیرشو همچین می کرد توی کونم که فکر می کردم روده  ام در حال پیچش و شکمم در حال لرزشه . کف یه دستشو هم از جلو گذاشت رو کسم . دیگه منو کاملا قفل کرده بود و  جای تکون خوردن نداشتم . -نههههه نههههههه کسسسسسم کیر می خواد . کیر می خواد .. اون داشت با انگشت منو می گایید ولی من دوست داشتم که با کیر منو بکنه کسمو بگاد .. بیمارستانو هم کس گیر آورده بودیم . می خواستم کیرشو با دستم از کونم در بیارم و اونو به کس بمالم که دیدم ولی انگشتشو از کسم کشید بیرون و دو تا دستشو گذاشت دور کمر و شکمم و منو سخت بغلم گرد و در حال فشار دادن به خودش با چند تا پرش و جهش با حال آبشو توی  کونم خالی کرد .. -نههههه نهههههه توی کسم چرا نریختی .. چرا چرا ... -ناراحت نباش شقایق جون .. به من میگن ولی سیلاب .. این که نم نم بارون بود . -یعنی کس من سیل کیر تو رو می بینه . -فقط اینو نوشش کن ..  خودمو بر گردوندم و روش به طرف کیرش زانو زدم . با این که فرو کرده بود توی کونم ولی من دیگه به این شرایط عادت کرده بودم . کیرشو فرو کردم توی دهنم . هر کاری و هر نوع ور رفتن با این مرد بهم مزه می داد . شاید در اون لحظه اگه تمام مردای دنیا برای گاییدنم میومدن حرفی نداشتم . دلم می خواست همه بدونن که چقدر شادم . ولی می دونستم حتی ولی هم نمی دونه من چه احساسی دارم . البته یکی بود که من بهش نمی دادم . اونم اون امیری که دختری منو گرفته بود و به امید از دواج در بدترین شرایط منو به هرزگی کشونده بود . حالا دیگه میشد کیر ولی رو دوباره فرستاد داخل کس شقایق . من هنوز سیر نشده بودم که هیچ تازه اشتهام باز شده بود . باید باهاش حال می کردم . اونو در همون یه تیکه جای باریکه انداختمش زمین . بوی رختای شسته داشت خفه ام می کرد و دچار نفس تنگی ام می کرد خودمو انداحتم رو کیر ولی تا این بار خودم فرمون سکس رو در دست بگیرم . در واقع با گردوندن خودم به صحنه عشقبازی خودمون فرمون بدم . .اونجا رو با اتاق خواب اشتباه گرفته بودم . بی خیال بی خیال شده بودم . کسمو طوری به کیر ولی می مالوندم و یه ورش می کردم که به جای این که من دردم بگیره این اون بود که لباشو جمع می کرد .. بذار درد بکشه تا دیگه هست بفهمه که تا وقتی که یک خانومو ارگاسم نکرده حق نداره آبشو خالی کنه مگر این که  بجنبه و جبران کنه .. .. حساب اینجا رو نکرده بودیم . صدای زنگ تلفن امون نمی داد ..-ببینم خانم منصوری بیدار نشه -نمی دونم نمی دونم . منم  دارم حال می کنم .. دارم حال می کنم .. پس یه دقیقه بذار برم  دو شاخه رو بکشم . رفت و بر گشت ولی این بار دیگه عجله کردیم . من از بالا و اون از پایین با ضربه های شدید و کوبنده رفتیم به استقبال یه ار گاسم دیگه .. -اوووووههههه ولی ولی ولی جون .. شقایق نزدیکه سیلشو خالی کنه .. خالی می کنه رو سر کیرت ولی همه می خشکه .. بزن امونم نده ..کسمو بترکونش . دوستت دارم . خوشم میاد حال بده ولم نکن .. همینه همینه .. زود باش خواهش می کنم . عرق از سر و صورتم می ریخت .. اونم از پایین دست از گاییدنم ور نمی داشت -اووووفففففف داره میاد  اره می ریزه اومد اومد ولی جون خوشششششم اومد . کسسسسسسم دیگه سیلشو ریخت .. همین جور داره میاد .. .. -اون منو رو زمین خاکی طاقبازم کرد تا سیل خودشو توی کسم خالی کنه . .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر