ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هرکی 151

پری : پس بذار یه حدسی بزنم . کیرت از بس این طرف و اون طرف کرد همون بیرون داغ کرد آبش خالی شد و تو دیگه از خجالت نمی دونستی چیکار کنی و نتونستی به کارت ادامه بدی و تر جیح دادی که خیرشو بخوری . -چند تا گناه با هم .. -نه عارف جان تو خودت رو آتیش گرفته در آتیش گناه نمی دونستی تو داشتی می سوختی که چرا یک بسیجی رزمنده در تمام جبهه ها نیستی . من و عفت دو تایی شونو کاملا لخت می دیدیم که چه جوری مادر بزرگ داره میره طرف عارف و اونم از خجالت داره خودشو عقب می کشه . عفت خودشو عین ساندویچ پوشونده بود . چون من ازش خواسته بودم که می خوام یک بسیجی رو از همون رو و بالا جرش بدم تا برم به عمق نفوذ کنم . در عوض خودم با یه شورت کنارش وایساده بودم . و منتظر بودم که ببینم کار اون دو تا چی میشه .کیر منم داشت شورتمو می شکافت و می زد بیرون . دلم نمی خواست عفت فکر کنه که واسه گاییدن اون لحظه شماری می کنم . دست زن بسیجی رفته بود روی کسش . دلم می خواست جای این که کسشو بماله دستشو بذاره رو کیر من و به من حال بده . واسه همین خودم دستشو گرفته . اونو گذاشتم روی کیرم . خودمونو گوشه تر کشیدیم . عفت : تو دستمو از رو کسم بر داشتی من حالا جواب اینو چی بدم . -پس من چیکاره ام . یک بسیجی که هیچوقت نا امید نمیشه . هیچوقت عینک خوش بینی رو از چشاش ور نمی داره . -به شرطی که از اول خوش بین بوده باشه .. -اگه نبوده که دیگه با دست خالی نمی رفته تا همه چی رو برای خودش قبضه کنه .با دست خالی که نمی تونست اسرائیلو بگیره و به امریکا دهن کجی کنه . الان تمام دنیا ایران رو می شناسند و دوست دارن که مثل ایران اداره شن ... -حالا تو هم ما رو مسخره کن آریا .. -عفت بیا فرار کنیم . یه لحظه عارف سرشو بر گردوند اگه ما رو ببینه که اینجا مراقبش هستیم عصبی میشه و ممکنه کیرش بخوابه نتونه کاری من دلم می خواد ببینم پسرم جگر گوشه ام عارف  چه جوری کیرشو فرو می کنه توی کس یک زن .. -ببینم هوس کیر منو نداری -اوووووففففففف  کسم که داره دیوونه میشه . دیونه کیرت . اون که رو شاخشه . -بپا شاخشو نشکنی . -عفت جون نیگا ..نیگا پسرتو ببین چه جوری داره کیرشو می فرسته طرف کس پری ؟/؟ پری قمبل کرده بود تا جوان رزمنده و غیور و جان بر کف بسیجی که حالا شده بود کیر بر کف همون کیرشو بکنه توی کس پری . طوری داشت کیرشو می کرد توی کس مامان بزرگ که انگاری دسته گلفو گرفته می خواد توپو بفرسته توی یک سوراخ .. با کف دستم از رو همون شلوار عفت به کسش چنگ انداختم . دیگه نتونست بشینه هون جا رو زمین ولو شد . بی حسش کرده بودم -اوووووههههههه آریا عزیزم . من دیگه نمی خوام ببینم عارف و پری چیکار می کنن . می خوام زود تر از من امتحان بگیری .. من و اون رفتیم به تالار امتحانات . حالا باید یکی یکی این پوشش های مسخره رو از تنش در می آوردم . اول دستکش پارچه ای بلندشو در آوردم .. باز وهای لخت و سفیدش کاملا مشخص شده بود . لبامو گذاشتم روی اون بازوها و از انتهای بازو تا نوک انگشتاشو لیسیدم . چه کیفی داشت . اونم چشاشو می بست و باز می کرد و زیر لب یه چیزایی می گفت آثار حجاب و با ایمان بودن رو یکی یکی از بدنش کم می کردم . روح اونو هم وقتی بی حجاب از ایمانش می کرد  که کیرمو توی کسش فرو می کردم . اول اونو از نیمتنه لختش کردم .. -آهههههه آریا  .. آریا  جااااااان کسسسسسم کسسسسسسم می خاره کیر تو رو می خواد . می خواد بهش جون بدی حال بدی .سوتین مشکی اونو در آوردم . -نههههههه چقدر درشت و پر آبه . لبامو گذاشتم  روی یکی از نوک سینه هاش .. -عفت راستشو بگو تو چیکار کردی با این سینه ها . جراحی کردی چه نوع عملی کردی . چقدر توپ و معرکه هستن این سینه هات . بهشون آمپول زدی ؟/؟ -نمی دونم نههههههه هرچی هست که حالا در اختیارته و می خوام هر جور که دوست داری باهاش حال کنی و بهش حال بدی . هم دلم می خواست سینه هاشو می خوردم و هم این که کیرمو می ذاشتم لای اون سینه ها آبمو همون وسط خالی می کردم . . وقتی که سینه ها کیرو وسط خودشون جا می دن و با لمس کیر اونو داغ می کنند طوری آب مرد رو به جریان انداخته اونو از تنش خارج می کنند که نیاز به پرش زیادی نداره . لذت تمام وجودت رو می گیره و یک لحظه متوجه میشی که آبت همه ریخته بین سینه های طرفت . . یه آرامش خاصی بهت دست میده از این نظر که تا اونجایی که جا داشتی آبتو خالی کردی و تونستی احساس آرامش و سبکی کنی . .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرا نی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر