ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان تقسیم بر سه 87

معین دیگه وقتشه وقتشه حالا دیگه باید خالیش کنی . باید بریزیش توی کسم وبهش حال بدی . -مامان این دیگه آخر خط که نیست ..-پس آخر خط کجاست ...انگشت وسطی خودشو کرد توی کونم و تا ته گذاشت که بره .. -معین چیکار می کنی . کونم دردش گرفته .. -مهسا جونم کیرم که میره توی کونت دردت نمی گیره . چطور این  انگشت دردت آورده .. -نمی دونم شاید اون موقع آمادگیشو دارم . حالا بکن ادامه بده . ولم نکن دیگه . با هام حال کن . تر تیب منو بده .. اوووووههههههه خوشم میاد . بذار حالشو ببرم . حال کنم .  خوشم میاد .. -پسرم کیرت چقدر سفت شده . -شاید واسه سر مای آب باشه . ولی تو و کوس تو منو داغم کردین . -آبتو می خوام . آبتو می خوام زود باش . . پاهام از هوس سست شده بود با این که ارضام کرده بود ولی هوسم می رفت که بر گرده ... از اون دور  دو تا پسر دیگه رو هم دیدم که دارن دست تکون می دن . معین هم براشون دست تکون داد و ازشون خواست که فعلا صحنه رو ترک کنن . -مامان داره می ریزه .. آبم دیگه داره میاد . بریزاون داخل گرمم کن .. جوووووووون حس می کنم تمام تنم گرم افتاده .همون چیزیه که من بهش احتیاج دارم . و می خوام . من می خوام .. داره میاد داره می سوزونه . هر جهش آب کیر معین به داخل کسم تمام تنمو داغ می کرد . گرم می افتادم و دلم می خواست بازم منو بکنه . معین تا اونجایی که می تونست آبشو خالی کرد توی کوسم . -جووووووووون همینو عشق و حاله . من همینو می خوام . همینو .. چقدر زود کیرتو کشیدی بیرون . -داداشا منتظرن . -بهونه داداشا رو نکن . من می دونم تو الان چی می خوای -مامان . یه کمی هم هوای ما رو داشته باش .. کون دادن هم کمی درد داشت ولی همین که سوراخ کون تا حدودی بهش عادت می کرد تا حدودی هم لذت بخش می شد . -مهسا جون آب شفافه .. یه خورده از کست داره می ریزه بیرون چه منظره قشنگیه . --کارتو بکن . خودشو به من چسبوند و کیرشو هم به سوراخ کونم فشار داد . -کاش منم می تونستم صحنه رو ببینم . . معین کیرشو کرد توی کونم . از اونجایی که آب سر د بود به سختی کمی از کیرش رو کرد توی سوراخ کنم . عضلات سوراخم کمی سفت شده بودند . دستمو هم گذاشتم روی کسم و اونو به سمت عقب و بالا فشارش می دادم تا آب  کیر دیگه بیشتر از این بر گشت نکنه . -خوشم میاد خوشم میاد .. چقدر دلم می خواست کنار استخر دراز می کشیدم و می افتادند رو تنم و سه تایی منو می کردن . - کردن کون مامان کیف داره ؟/؟ -همیشه کیف داشت . همیشه . -پس زود باش تا می تونی کیف کن . . با کف دستش حسابی می زد به کونم -مامان اگه بدونی کونت چقدر سرخ شده . یه قسمت از  کونت سرخ و یه قسمتش هم سفید شده .. دستاشو دور سینه و کمرم حلقه زده بود آخخخخخخخ بیشنتر بهم بچسب دستمو بردم عقب تر و بالاتر . حالا کف دستم هم روی کسم بود و هم قسمتی از کیر معین رو لمس می کرد و اونو به کونم می فشرد . -معین جان بزن همین طور محکم تر . خوب می تونی حال بدی . داری یه کاری می کنی که از کون دادن هم خیلی خوشم بیاد . نمی دونم فقط تو می تونی بهم بگی که چرا من از سکس با تو خسته نمیشم .. حس کردم که داخل سوراخ کونمم داغ شده یه داغی همراه با یه نرمی خاص و با چند تا پرشی که انجام شد دیگه دونستم که عزیز دلم آبشو توی کسم خالی کرده -مامان خوشت اومد -فرا.وون . خیلی زیاد . حالا دیگه وقتشه که به داداشات هم بگیم که ببان و اونا هم به یه فیضی برسن از استخر اومدم بیرون تا یه حال و هوایی عوض کنم . خودمو با حوله خشک کردم تا بدنم سرد نشه . -مامان اگه خسته ای بریم استراحت -نه عزیزم داداشات هم دل دارن و اونا هم یه انتظاری ازم دارند . دیشب که روی تپه با هم بودیم و حالا هم دوست دارن که  داخل این استخر هم با هم باشیم و لحظه های خوبی رو در کنار هم داشته باشیم . لحظه هایی به یاد ماندنی . .-معین نرو تو هم باش حالا اگه خسته شدی می تونی فعالیت کمتری داشته باشی . هیچ اشکالی نداره . مبین و میلاد هم اومدند . مبین : داداش حالا تنهایی می خوری ..؟/؟ میلاد : معین جان قرار نبود این قدر بی معرفت باشی .. معین : دیگه پیش مامان مهسا نمی خواین فیلم بیا ین . من که مجوز انفرادی خوردن مامانو از شما گرفته بودم ولی حالا سه تایی با هم می خوریمش .. -ببینم پسرا اگه منو بخورین دیگه کی واسه شما غذا آماده کنه .. سه تایی شون یه بار دیگه یه قسمتی از بدنمو در چنگ خودشون گرفتن . . خیلی باید باهام ور می رفتند تا اون جوری که دوست داشتم خوشم میومد . واسه این که به اندازه کافی معین گلم حالمو جا آورده بود . .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر