ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لز با دختر خجالتی 11

زهیدا لیفو گرفت تودستش و قبل از این که من حرفی بزنم شروع کرد  به صابون مالی کردن لیف . از شونه هام شروع کرد و خیلی آروم اونو روی کمرم می گردوند . نمی دونم چرا این قدر آروم داشت داشت این کارو انجام می داد . این کارش مشکوک بود . می خواستم یه حرفی بهش بزنم ولی دهنم قفل شده بود . چون لحظه به لحظه بیشتر خوشم میومد . -زیبا دستاتو ببر بالا .. می خواست زیر بغل منو هم لیف مالی کنه ..  این کارو انجام داد و کمی هم قلقلکم اومد که بر خودم مسلط شدم وقتی که دستشو آورد پایین تر اونا رو قرار داد رو سینه هام .  .. لبامو چفت کرده بودم و اونا رو به هم می فشردم که هوسمو به زهیدا نشون ندم . نتونستم حرفی بزنم . سینه های من در حد و اندازه های یه سینه دست نخورده و هنوز  تحریک نشده یک دختر جوون بود ولی با این جور لیف زدن و دست مالی زهیدا نوک هر دو تاشون تیز شده بود . نمی دونستم چرا با این که  لیفو گذاشته یک طرف سینه ام کف دستشو گذاشته طرف دیگه اون . دو طرفو هماهنگ با هم می مالید . نفس در سینه ام حبس شده بود . تکون نمی خوردم . سرشو از پشت به صورتم نزدیک کرد . حس می کردم که از اولش هم با بر نامه وارد شده . باید حدس می زدم که اون دلش برام نسوخته . صورتشو به صورت من نزدیک کرده بود . یه دلم می گفت خودمو از بغلش رها کنم و مثل دیشب بهش بتوپم ولی زیر و روی سینه هام از هوس و لرزشهایی که نشون می داد به شدت حشری شدم داشت منو منفجر می کرد . درمغز کوس و روی کسم با یه سرعت دورانی شدید حشر و هوس رو حسش می کردم . دیگه نه از بهاره خبری بود و نه از زلیخا . فقط من و اون توی حموم بودیم . اگه اون بخواد ادامه بده و باهام حال کنه و حال بده .. یعنی امروزه رو در مقابلش تسلیم شم ؟/؟ می ارزه که این کارو انجام بدم ؟/؟ بوسه رو از بالای سرم شروع کرد . بالای صورت و زیر گوش چپمو بوسید . -زهیدا .. متوجه ناله نهفته صدام شد . برای همین اونم با ناله جواب داد چیه -اینم جزو بر نامه های لیف زدنت بود ؟/؟ -این واسه اینه که تنت نرم تر شه منم لیف رو که عاج داره خفیف تر روی تن خوشگلت بکشم که تو رو زخمیت نکنه . -چقدر به فکر منی -آخه دلشو ندارم که پوست نرم و لطیفتو زخمی ببینم . لبام باز شده آروم آروم نفس می کشیدم . ,بازم یه بار دیگه حرکتشو رو سینه هام شروع کرد . کاملا نقطه ضعفمو فهمیده بود . اصلا همه جام ضعف داشت . دوباره خیلی زود ولم کرد . رفت روی کمرم و یواش یواش رسید به باسنم . دیگه کاملا مشخص بود که اومده تا باهام لز کنه ولی خیلی نرم و با احتیاط . با این حال به طور سمبلیک درحال  لیف زدنم بود -عزیزم درش بیارم .؟/؟ می خواستم بگم آره روم نمی شد . خیلی آروم سرمو تکون  دادم که یعنی بله . اونم آروم شورتو از پام در آورد . لیفوهم  گذاشت رو چاک وسط کونم . خیلی دلم می خواست از قسمت جلوی بدنم این کارو انجام می داد . پاها و کمرم از سر پا ایستادن خسته شده بود . یه جوری نگام می کرد که حس کردم دلش برام سوخته . آخه کف دستم رو کسم قرار داشت -زیبا  جون خوشت میاد با این که یه کارایی رودوست نداری اونجا تو ببینم ؟/؟  دستشو گذاشت رو دستم و اونو داد کنار . کس کوچولو مو با چاک و درز کوچولوی وسطش خوب دید زد و گفت اگه می خوای موهاشو بگیرم . دستشو گذاشته بود رو کسم و  چند تار موی کسمو میون انگشتاش جمع کرد و گفت این دیگه چیه . شورتشو اول فقط کشید پایین ولی بعدش با کمال پررویی اونو در آورد و کس صاف و بدون موی خودشو نشون داد و گفت نگاه کن درسته مال تو ناز تر و خورد نی تره ولی استیل کسمو ببین . کف یه دستشو گذاشت روی کسم و دست دیگه اش رو هم از پشت طوری روی کونم قرار داد که از هرطرف یه قسمتی رو داشته باشه . نه از خستگی بلکه از هوس شل شده بودم . بی اختیار دمرو کف حموم دراز کشیدم تا اون هر کاری که دلش می خواد انجام بده . جیکم در نمیومد . اونم خوب اینو فهمیده بود . سطلی رو پر آب کرد و به بدنم پاشید .. یه دستشو از زیر پام و دست دیگه شو از طرف کونم به کسم رسوند . یه قلقلک خاصی رو در من ایجاد کرده بود که خیلی لذت می بردم . نوک انگشتاشو روی کسم حرکت می داد و همین کارو از پشت با وسط کسم انجام می داد .کف دستامو مث یه بالش رو هم گذاشته سرمو روش قرار دادم . داشت خوابم می گرفت . انگشتای زهیدا رو بخوبی در وسط و روی کسم احساس می کردم . اون خیلی هیجان زده شده بود از این که تونسته بود  موفق شه که رامم کنه خیلی خوشحال بود ولی هنوز سختم بود . من هنوز نتونسته بودم این مسئله رو به خوبی هضمش کنم . .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

2 نظرات:

ناشناس گفت...

fkr mikardim ba tamum shodane bazi az dastana azun dastanaii ke tu nazarsanjitun rotbe 1 ro dare tak ghesmati ya foghesh 7/8 ghesmati bezarin vali messe inke bazam khabari nist .... baw ma gheire shoma kesio nadarim ke ,,,,benevisin khob !!!

ایرانی گفت...

با سلام و درود به دوست گلم ! البته نظر سنجی فعلا مدتیست که حالت رکود پیدا کرده و نتایج اعلام شده مربوط به قبل می باشد . اگر دقت کنیم بسیاری از داستانهای این مجموعه مانند هر کی به هرکی ..بابا و مامان تقسیم بر سه ..به طور کامل و داستانهایی مانند زن نامرئی ..فقط یک مرد .. یک عروس و هزار داماد به طور موردی ..وتقزیبا یک دوم داستانهای تک قسمتی در مورد سکس با محارم و مادر و پسر و...می باشد . الان خوانندگان سایت امیر بسیار کم لطف شده اند و در طول هفته شاید ده نظر هم ندهند . من خودم عضو انجمن لوتی نیستم ولی خوانندگان و هم زبانان در هر سایتی برای من مهمند . نه این داستان ..بلکه هر داستان دیگری در این سایت تقریبا کسی برای آن نظری نمی دهد . همین داستان لز با دختر خجالتی پس از انتشار ده قسمت تعداد پستها یا نظرات و کامنت های آن در لوتی از هشتاد گذشته است و حتی انتشار دو بار در هفته آن هم به نظرم با توجه به این همه حمایت خالصانه هم وطنان و هم زبانان بسیار کم می باشد . باید به همه اقشار توجه داشت و یک بعدی ننگریست . مثلا ممکن است داستانهای سکس با مادر و یادرکل محارم 40 درصد از 100 درصد طرفدار را در میان مختصر شرکت کننده در نظر خواهی های این سایت داشته باشد و من به این رقم بی توجه نیستم هرچند خیلی از عزیزان نظر نمی دهند و یا در ذیل داستانها نظرشان را می گویند که چند ماهست کم لطف شده اند . درهر حال با کمال افتخار باز هم با سوژه های متنوع و گوناگون در خدمت شما خواهم بود دهها سوژه ابتکاری که حداقل نیمی از آن را سکس با محارم و پسر و مادر تشکیل می دهد در ذهنم دارم بعضی ها ترکیبی می باشند . مثلا جانشین داستان فقط یک مرد داستانی خواهد بود به نام پسران طلایی . سکس با غریبه ها اصل ماجرا را تشکیل خواهد داد اما به طرز هیجان انگیزی آشنایان را هم به نحو خاصی در گیر این جریان ها خواهم کرد که در یک مورد سکس جذاب و پرتنشی با مادر خواهد بود که ممکن است بیست سی قسمت پس از شروع داستان باشد که طرفداران هر دو مدل داستان راضی باشند . زیاد حرف زدم و خیلی حرفا رو هم نزدم فعلا با اجازه برم داستانهای جایگزین امشب رو بنویسم . شاد و سر بلند باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر