ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان تقسیم بر سه 15

یه لحظه معین کیرشو از تو کوسم در آورد و به سوراخ کونم مالید . -چیکار می کنی پسر . یه خورده داخل آب فشار آورد . عزیزم آب سرده و سوراخم تنگ و سفته واسه گوییدن کونم بیرون آب زیاد وقت داری . حالا بیا کوسو بچسب . -معین عزیزم . بیا از روبرو با هم حال کنیم . می خوام اون چهره قشنگتو وقتی که داری کیرتو فرو می کنی ببینم . اون حس قشنگتو حس کنم . اون چشای خوشگلتو ببینم که داره اون کیری رو که تو کوس من مانور میده تصور می کنه .  هردومون داخل آب وایساده بودیم و به هم نگاه می کردیم . کیرشو با کوس من مماس کرد . یه دنیا لذتو دوباره فرستاد سراغ من . کیرش تو اون آب سر استخر دوباره کوسمو داغش کرد . داغ داغ .. دیگه ازش خجالت نمی کشیدم . چون نگاه اون همون نگاه من بود و احساس و نیاز اون همون احساس و نیاز من . دلم می خواست هم نگاهشو داشته باشم و هم کیرشو که رفته تو کوسم . واسه همین وقتی که دستامونو دور کمر هم حلقه زدیم نباید زیاد به هم می چسبیدیم . یعنی به صورتی که نتونیم چشمای هم و نگاه همو ببینیم . من اون نگاه رو که وقتی کیر توی کوس باشه خیلی دوست دارم . لذت می برم از این که دارم یکی رو می بینم که با تمام وجودم دارم بهش لذت میدم و اونم از وجود من کیف می کنه .. -مامان دوستت دارم عاشقتم .. -منم همین طور دوست دارم راضی باشی . ما با هم تنظیم شده بودیم . قدما تقریبا یه اندازه بود . کیرشو یه خورده مورب کرد و مثل یک اهرم قرار داد زیر کوس من و اونو از پایین به بالا فرستاد تو کوس من . -آخخخخخ چقدر داغه .. چقدر تو این آب سرد این حرکت تو می چسبه . -عزیز دلم مامان فدای اون چشایی بشه که از هوس به زور باز میشه . -مهسا جونم منم تو چشای تو فقط هوسو می بینم . تو هم می خوای دیگه . آره مامان .. -توکه خودت می دونی جوابم چیه ناقلا . می خوای دوباره از زبون مامانت بشنوی که تو کف کیرتم ؟/؟ آره می خوام که همیشه و همه جا باهام باشه . هر وقت هوسشو کردم بیاد سراغم به من حال بده . مثل حالا که داخل آب سرد داغم کرده و بهم لذت میده . مجبور بود یه خورده خودشو خم کنه و بعد به طرف بالا نشونه بره .. باید یه خورده سرعتشو زیاد می کرد تا منو به ارگاسم نزدیک تر کنه . بااین حال اگرم تو آب نمی تونستم ارگاسم شم مطمئن بودم خارج از آب هم پسر کیر طلای من می تونه منو به اون چیز و جایی که میخوام برسونه . لحظه به لحظه سرمونو به هم نزدیک تر می کردیم تا لبامون جفت هم قرار بگیرن . چه لحظات پر شکوهی بود . دیگه فاصله چشامون خیلی نزدیک به هم شده بود ولی در عوض با یه بوسه چسبون و شیرین ادامه دادیم . اون کیر داغشو داخل کوسم به حرکت در آورده بود . یه لذت زیادی که می دونستم به این نون و ماستها نمی تونه منو به ارگاسم برسونه دیوونه ام کرده بود . شاید سرمای داخل آب رو این جور ارگاسم ها اثر بذاره . دستامو رو کون پسرم قرار داده اونو محکم به خودم فشردم تا حداکثر حال و لذتو برده باشم -مامان منو محکم گرفتی و ولم نمی کنی کیرم داره اون داخل آب میشه .. جووووووون .. اوخ اگه بدونی مهسا جونم که من الان دارم چه حالی پیدا می کنم . مامان داره میاد نمی تونم جلوشو بگیرم . این آخر هوس و لذتمه . -یه خورده تحمل و تامل کن . مرد باش . اگه خالی کنی و شل و وارفته شه من باید چیکار کنم . باشه هر چی تو بگی . دوباره ادامه داد ولی من میخواستم یه کمکی کرده باشم و سبب نشم که کمر پسرم سنگین شده و دچار سستی اعصاب شه که بعدا خودمون چوبشو می خوریم . واسه همین اونو دوباره پرس کردم . کمرشو به شکم خودم چسبوندم و با فشاری که بهش می آوردم و نمی تونست خودشو عقب بکشه در همون پوزیشن آب کیر پسربالغم رفت توی کوسم . -جوووووون .. جوووون چقدر تشنه این آب گوارا بودم . -فقط باید ادامه بدی تا هر وقت خواستم منو بگایی بگایی و بگایی . بیا لب لبتو بخورم معین قشنگم . تو هم لب لب کوسمو بخور . فقط کیرتو از کوسم در نیار همون داخل اگه یه خورده دیگه بمونه خب میدونه باید چیکار کنه . درهمین لحظه زنگ در خونه به صدا در اومد . من و مامان دستپاچه شدیم . هر چند صدای داداشا میومد ولی ترس برمون داشت که نکنه از دیوار بپرن . البته مبین این کارو می کرد . سریع مایو یه تیکه ای رو پامون کردیم ومنم از یه گوشه ای سوتینمو بستم و رفتم درو باز کردم . معینو نفرستاده بودم چون با این که تازه خودشو خالی کرده بود ولی کیرش همچنان شق باقی مونده بود شاید هم به خاطر سردی آب استخر بوده باشه . مبین و میلاد اومده بودند به معین بگن که واسه شب خوابیدن بیاد خونه همسایه و دسته جمعی خوش باشن من یادم نمیومد که بابت شب موندن مجوز داده باشم قرار بر بعد از ظهر بود ولی هیجان شدیدی که از تنها بودن اونم تا صبح و در کنار معین و زیر کیر اون خوش گذروندن داشتم سبب شد که زیاد سخت نگیرم . -معین اگه تو دوست داری شبو با داداشات خونه همسایه باش . -مامان خودت بهتر از هر کسی می دونی که من غیرتم قبول نمی کنه تو رو تنها بذارم . ترجیح میدم تا صبح کنار تو بیدار بمونم و خواب قشنگ تو رو ببینم -دیوونه دوست داشتنی تو که خودت بهتر از هر کسی می دونی که مامان هم کنارت بیدار می مونه و تا صبح می ترکونه ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

4 نظرات:

hero گفت...

دستت درد نکنه عالی بود . خسته نباشی

ناشناس گفت...

عالي عالي عالي
جيبر

ایرانی گفت...

متشکرم هروی نازنین و گل وگرامی ...ایرانی

ایرانی گفت...

خیلی خیلی ممنونم جیبر زحمتکش من ...ایرانی

 

ابزار وبمستر