ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هر کی 62

وقتی که کلید زد و رفتیم به آپارتمانشون .. ازش پرسیدم ببینم بچه هات نیستن ؟/؟  گفت نه یه پسر و یه دختر دارم که هردوشون تو یه شهر دیگه دانشجو هستن . تو هم کارت نباشه . فعلا یه یواش برو پشت این کاناپه قایم شو می خوام کمی سر به سر فروغ بذارم و تو هم ببین چه حالی می کنه وقتی اسم تو رو می شنوه .. خب حالا برو داره میاد . رفتم پشت مبل قایم شدم و صفر یه خورده رفت اون ور تر .. -فروغ من میخوام واسه هفته دیگه برم ها .. این قدر مانع زنی نکن -حرف زن یکیه یا آریا رو واسم جور می کنی یا همین جا می مونی و آرزوی اروپا رو به گور می بری -عزیزم دو روز دیگه تو محفل می تونی اونو گیرش بیاری و .. -ببین اونجا زنا همه دعوای کیر دارن و می دونم از همین الان واسش نقشه کشیدن و از سر و کول هم میرن بالا تازه من خیلی هم شانس بیارم دستم به وصال کیرش برسه و بخوام باهاش حال کنم . از بس زنای دیگه عجولن و پشت خط منتظر .. همش میگن زود باش زود باش انگاری که ما جنده باشیم و داریم کار خلاف می کنیم . اون جوری که باید هول هولکی میشه و دوست دارم سیر سیر باهاش یه حالی بکنم . چطور تو می خوای بری اروپا و با زنای اونجا حال کنی ها ؟/؟ -باور کن من اونجا به زناش کاری ندارم -آره جون تو , تو گفتی و من باور کردم . جنس خراب تو رو من خبر دارم . -فروغ حرفت حرفه ها دیگه نگی من این حرفو نزدم .. -یعنی تو می خوای آریا رو واسم جور کنی .. می دونم که چقدر دوستم داری و عاشقمی و واسه این که عشقتو بهم نشون بدی و ثابت کنی هر کاری که از دستت بر بیاد واسه من انجام میدی . من شوهر ناز و گل خودمو خیلی دوست دارم . -فروغ من که این جوری بهت احترام میذارم تو بر خورد درستی باهام نداشتی و نداری . -میگی من چیکار کنم . -ازت یه تعهد کتبی میخوام حداقل پیش خودمون بمونه اگه زدی زیرش اینو به چند تا معتمدی که شر درست کن نباشن نشون میدم تا بین ما داوری کنه . مثلا پدر و مادرت یا پدر و مادر خودم.. -هر چی تو بخوای بهت نوشته میدم . هر کاری بخوای انجام میدم . اونا قرار داد نامه تنظیم کردند و من اون پشت از خفگی داشتم می پختم . ولی گفتم ولش یه میلیون کاسب شدم و یه کوس مفت هم می زنم . ..وقتی که صفر کاغذ قرار دادو گذاشت تو جیبش گفت اجی مجی لا ترجی . حاضر شو آریا . منم از اون پشت خودمو کشیدم بالا و فروغ که خیلی هم پرفروغ و زیبا و گوشتی و تپل نشون می داد همچین درخشیدنی گرفت که یه لحظه فکر کردم چند تا لامپ دیگه رو هم روشن کرده .. -اووووووهههه نه نهههههه صفر بدجنس تو داشتی منو اذیت می کردی .. نامرد چرا زودتربهم اطلاع ندادی تا خودمو آماده کنم یه دوشی .. یه عطری ... نههههه ممنونم عزیزم ممنونم .. اروپا که سهله امریکا هم می تونی بری . بدون توجه به شوهرش پرید تو بغل من و صورتمو ماچ کرد و لباشو گذاشت رو لبای من .. نمی دونم این دیگه چی می گفت همین حالاشم به اندازه کافی خوش بو و خوش طراوت بود و از هر جای تنش عطر هوس و گرمای شهوت در حال پخش شدن بود . منم دستمو گذاشته بودم دور کمرش و لباسشو این طرف و اون طرف می دادم -آریا آریا چقدر هوستو داشتم . یه بار کوسمو گذاشتم رو سر کیرت ولی نامردا منو از رو  تو بلند کردند و امونم ندادن که اون جوری که دوست دارم مزه بگیرم -حالا هر چی که بخوای بهت مزه میدم بهت حال میدم . هر جوری که دوست داری می کنمت .. -میای بریم حموم؟/؟ -بااجازه آقا صفر شوهر گرامی شما و پسر دایی گل بابا .. فروغ خیلی کمتر از چهل سال نشون می داد . -اجازه ما دست شماست آریا جان من در مقابل شما صاحب زن نیستم . اصلا مال خودت . مجوز داری در این مدتی که من اروپا هستم هر وقت که دوست داشتی بیای اینجا و با فروغ من حال کنی تا چشاش همیشه پر فروغ باشه و غم دوری منو احساس نکنه . به شرطی که بچه هام خونه نباشن که می دونم نیستن چون هم زمان با امتحاناتشونه . تو دلم گفتم بذار همینو تموم کنیم تا بعد .. -ببین صفر تا من و آریا از حموم بر گردیم برو یه چایی دم بده که بدنمون نرم شه و بتونیم یه صفایی بکنیم .. من و فروغ رفتیم زیر دوش و شوهر فروغ هم رفت تا یه سری وسایل پذیرایی رو آماده کنه تا وقتی که من و زنش از حموم بر گشتیم و می خواهیم بریم اتاق خوابشون سکس کنیم همه چی آماده باشه -عزیزم اتاق خوابو هم ردیف کن فضا رو معطر و شاعرانه کن .. اون چراغ خواب قرمز رو هم روشن کن .. می خوام یه سکس جانانه داشته باشم -نوکرتم فروغ . -آریا جون موهای کوسمو چند روزه که نگرفتم . ببینم چه جوری دوست داری .. -خودم واست کف صابون می کنم و برقش میندازم . چه هیکل توپی داشت این زنه .. کاش همین جا کامل تر تیبشو می دادم و دیگه کا ررو به اتاق خواب نمی رسوندم و زود تر می رفتم به کار و زندگیم می رسیدم . ولی خب یه خورده هم باید جانب انصاف رو رعایت می کردم . در هر حال یه اصطلاحی هست که میگه سیر از گرسنه چه خبری داره اونم دلش به من خوشه دیگه . خیلی عجله داشت واسه این که موهای کوسش هر چه زودتر گرفته شه . چون می خواست واسم ساک بزنه . لبای حشری و کلفتش منو هیجان زده کرده بود . می دونستم که با این لبای کلفت کیرم خیلی از ساکیده شدن کیف می کنه و بهش مزه میده . همین طورم شد. -نههههههه فروغ فروغ .. با یه لذتی کیرمو می لیسید و هر تیکه شو می مکید که پنجه هامو به هم می فشردم تا تو دهنش خالی نکنم ولی نمی شد . دهنشو باز کرد و گفت این قدر به خودت فشار نیار . این کیرتو تا قیام قیامت هم آب داره بریزش تو دهنم . خالی کن . می خوام تا قطره آخری رو که می ریزی تو دهنم سر بکشم و بریزم تو تنم . چند تا انگشت خودشو کرده بود تو کوسش تا این جوری یه خورده با آتیشش بجنگه و با یه دست کیرمو به طرف دهنش رسوند و دوباره شروع کرد به ساک زدن . این بار بی خیال شدم خودمو ول کردم راحت راحت لبای کلفتش چه حالی به این کیرم می داد .. -داره میاد فروغ داره می ریزه .. جووووووون .. فروغ می دونست با اون لباش چیکار کنه .. منم دیگه خیالم نبود که تمام وجودم داره آب میشه و آبش در حال ریزشه گذاشتم هر چقدر که هوسم تصمیم گرفته آبمو تو دهن این فروغ خالی کنه .. ادامه دارد ... نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

ناشناس گفت...

جالب بود
جيبر

ایرانی گفت...

متشکرم جیبر گل و نازنین . خسته نباشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر