ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرجایی 17

قلب رحیم همچنان به شدت می تپید . خیلی هیجان داشت . من دیگه می دونستم باید چیکار کنم . باید طوری اونو سر حالش می کردم که وابسته من شه . طعم هوس و لذت زیبایی و هیجانو باید بیشتر از اینا بهش می چشوندم تا دل نداشته باشه که ولم کنه . اونو از نیمتنه لختش کرده و پیژامه اشو هم در آوردم . سرمو گذاشتم رو سینه اش . با لبام نوک سینه های مردونه اشو می بوسیدم . می خواستم ازش قدر دونی کنم از این که منو از این منجلاب خارج کرده .. هرچند نمی دونستم که آینده ام چی میشه . شاید همچنان باید به هرزگی خودم ادامه می دادم ولی این اطمینان و خوشحالی رو داشتم که دیگه به اون خونه کثیف و پیش آدم کثیفی به اسم بتول بر نمی گردم . به خونه خاطره های تلخ زندگیم . رحیم انگار فکرش مشغول بود . شایدم باور نداشت که با این سن یه لقمه و طعمه جوون به گیرش افتاده . وقتی می خواستم با تمام وجود و بی ریا ناز کنم دیگه نیازی به فیلم بازی کردن نبود . یه گوشه چشمی نازک کرده و گفتم آقا رحیم چرا این قدر ساکتی . ازم خوشت نمیاد ؟/؟ حتما از بس خانوم خوشگل دیدی دیگه منو سلیقه تون نمی گیره -شقایق جان .. -آقا رحیم اگه بگی جون نشون میده که خیلی بهم لطف داری -به شرطی که تو هم باهام صمیمی باشی و این قدر به خودت سخت نگیری و آقا رحیم آقا رحیم نکنی -باشه رحیم جون . قبل از این که برم سراغ صورت و لبش اون بهم گفت که من دومین زن زندگیش در سکس هستم و غیر از همسرش تا به حال با کسی سکس نداشته . -پس من باید به خودم ببالم رحیم جون -نه این منم که باید به خودم ببالم که یه دختر خیلی خوشگل و جوون که می تونست و می تونه بهترین زندگی رو داشته باشه بهم لطف کرده و خودشو در اختیار من گذشته باشه -رحیم جون تو پیر نیستی . خوش تیپ که هستی . آقا و با اخلاق و با محبت که هستی . موهای سرت زیاد سفید نشده . دستی به صورتش کشیده و گفتم صورتت که اصلاح شده و دلتم که حتما جوونه که به من افتخار دادی و اومدی سراغم .. اینو گفتم و دیگه لباشو قفل کردم . دستاشو گذاشت دور کمرم انگار یه چیزی عذابش می داد -رحیم جون چته چرا این جوری شدی ؟/؟ -راستش این اولین باریه که پس از سی سال زندگی مشترک با همسرم دارم بایکی دیگه همبستر میشم . دیگه درنگ رو جایز ندونسته و شورتشو از پاش کشیدم بیرون . کیرش نه بزرگ بود و نه کوچیک . تا یه حدی شق شده بود ولی می دونستم که هنوز جا داره که دراز تر شه . ساک زدنو شروع کردم . اول سر کیرشو چند بار گذاشتم تو دهنم و کشیدمش بیرون . بعد زبونمو از ته کیرش تا نوک آلت به حرکت در آورده و کف دستمو گذاشتم رو بیضه هاش و اونو یه خورده بالا آورده و هر طرفشو به نوبت درسته میذاشتمش تو دهنم . وقتی بیضه هاشو تو دهنم می گردوندم با یه دست دیگه ام تنه کیرشو گرفته و باهاش بازی می کردم . همون تنه رو گذاشتم تو دهنم و کیرش یواش یواش تیز تیز شد . یه لحظه دهنمو باز کرده و گفتم رحیم جون عزیزم می خوام که با دستای خودت لختم کنی . می دونم اگه این کارو خودت انجام بدی بیشتر بهت مزه میده تا من بخوام خودم این کارو بکنم . دستشو به کمرم رسوند و سوتینمو باز کرد . ترسیدم اگه کیرشو بیشتر ساک بزنم و آبشو خالی کنه نتونه دوباره شقش کنه و فرو کنه تو کوسم و خودش دچار افت روحی شه واسه همین موقتا ساک زدنو ول کرده افتادم روش . اون حالا زیر من قرار داشت . سینه هام با سینه هاش در تماس بودند . . تقریبا هم قد بودیم . هنوز شورت پام بود . یه شورت نازک به رنگ صورتی که تن سفید و سرخمو بیشتر نمایون می کرد . اون قسمت کوسمو که در اثر شادی و آرامش بد جوری خیس کرده بود به کیر از غلاف بیرون اومده رحیم می مالیدم -وااااااایییییییی شقایق شقایق .. نمی دونم چرا فکر میکنم دوباره دارم عاشق میشم -رحیم جون تو که چند روزم نمیشه که منو می شناسی . تازه حتما می دونی که من دختر خوبی نیستم . این بار اون منو بوسید و نذاشت که لبام تکون بخوره و در محکومیت خودم حرفی به زبون بیارم . کف دستاشو رسوند به پشت کونم . راه افتاده بود . کوس جوون اونو آب بندی کرده و حالا راحت تر می تونست به حرکت خودش ادامه بده . این همون چیزی بود که من می خواستم و بهش نیاز داشتم . دستشو از طرف کون لختم و از زیر اون یه تیکه شورت رسوند به کوسم -اوووووفففففف رحیم جون واسه کیییییررررررت خیس شده این کوسسسسسس من به کیرت نیاز داره . شورتمو در آر با دستای گرم و تن داغ از هوست منو بسوزون . نشون بده که یک جوون قدرتمندی . شیری . اونو تحریکش  کرده و با هیجان و هوس شورتمو هم از پام در آورد . یه دو دقیقه ای به کوس کوچولوم خیره مونده بود . داشت فکر می کرد که چه کاری انجام بده تا من بیشتر حال کنم . اینو از نگاش فهمیدم و حرکت بعدیش که پاهامو به دو طرف باز کرد و دهنشو گذاشت رو کوسم این فکر منو تایید کرد .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر