ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 89

ثریا جون ببین که من الان با لذت و آرامش می ریزم تو کوست . تو چی تو لذت می بری ؟/؟ -یه عالمه لذت می برم . یه دنیا . بیشتر اون چیزی که تو خوشت بیاد . -مگه تو می دونی که من چقدر خوشم میاد ؟/؟ -با یه حسادت زیبای زنانه بهم گفت خب معلومه دیگه وقتی مدل به مدلو در اختیار داشته باشی دیگه یه دور افتاده ای مثل ثریا چه حالی می تونه بهت بده . -عزیزم این حرفو نزن . تو رو جون تیمور این حرفو نزن . بغلش کردم و اونو به شدت به سینه هام فشردم . -نهههههه نکن نکن کوروش دوباره هوسم زیاد میشه اون وقت باید دوباره از نو شروع کنی .. کیرمو کردم تو کوسش و قبل از این که لباشو ببوسم گفتم عزیزم خودتو آماده کن تا دو دقیقه دیگه آبم رفته تو کوست .. دیدم زیر لب داره یه چیزایی زمزمه می کنه .. کوس فعالی داشت هنوزم داغ بود و از آبی که خالی کرده بود اون داخل یه سنگینی خاصی داشت ولی با همه اینها من کیرمو فرو می کردم تا ته کوسش و باضربات افقی خودم یه بار دیگه اونو تا سر حد جنون حشری کرده بودم . تصمیم گرفتم دیگه تمومش کنم .-ثریا چند ثانیه دیگه  -چقدر منتظرم میذاری .. من که از تشنگی مردم -هیسسسسس .. اومد ... در سکوتی لذت بخش و در نهایت آرامش پس از چند ضربه دیگه با تمام وجودم و حسم تو کوسش خالی کردم . هر بار که فکر می کردم دیگه آخرین قطره منی منه که داره میره تو کوسش بازم حس می کردم که قطره دیگه ای هم تو راهه . بالاخره تموم شد و من و ثریا لحظhتی رو تو بغل هم استراحت کردیم .. سرو صورتشو غرق بوسه کرده و با گفتن دوستت دارم ها اونو بازم حشری کردم -راستی تیمور بیچاره خسته شده بیرون حوصله اش سر میره .. -باور کن اون حالا بیشتر از این نگرانه که تو خسته شده باشی . اون ملاحظه تو رو می کنه . وگرنه با این شناختی که از اون دارم هرچه سکس ما بیشتر طول بکشه اون خوشحال تره چون این احتمال که بالاخره یکی از این اسپرمها کارشو انجام بده زیاد تره -ثریا من نا امیدت نمی کنم . تا وقتی که زنده ام کمکت می کنم . فقط به خاطر تو و تیمور -کس دیگه ای هم بود ؟/؟ ببینم بهت مزه داد ؟/؟ مثل عشقبازی با خانومای دیگه نمیشه . -ثریا اگه بهت بگم تو خیلی عالی تر از بقیه ای باورت میشه ؟/؟ -واسه دلخوشی من میگی ؟/؟ -میخوای امتحان کنیم .. -من که آرزومه . راستش دلم می خواست بکنم تو کونش ولی فکر این که دفعه قبل نطفه بند نشده باشه و این بار بازم شانسی دیگه رو آزمایش کنم از خیر کون گذشتم . دوباره با هیجان افتادم رو ثریا . اون با لذت کیرمو گذاشت تو دهنش و به سرعت برق کیرم تو دهنش شق شد . -عزیزم واسه توست . هیجانش برای توست . مثل دخترا تازه ای خواستنی و کردنی . کیرمو در آورده و از پیشونی ثریا رو شروع کردم به بوسیدن به طرف پایین تا به کوسش رسیدم . دیگه اون یه تیکه رو سنگ تموم گذاشتم و امونش ندادم . جفت دستاشو دوباره گذاشته بود رو سینه هاش و منم دلم داشت می رفت . انگاری که زن من باشه . غصه می خوردم که به خاطر این کاراش دفعه دیگه ای باشه که بخوام بهش سر بزنم سینه هاش شل نشده باشه . ثریا خیلی زرنگ تر از این حرفا بود -کوروش دستمو بر می دارم . نترس سینه هامو واست تازه نگه می دارم . کوسمو بازم مثل یه دقیقه قبل بخور .. شل نشو .. -خیلی بلایی ثریا . ثریا به طرز فوق العاده ای حشری شده بود . -دستاشو گرفته و گذاشتمش روسرم و حالیش کردم که موهامو بکشه به من فشار بیاره -نه نهههه اذیت میشی ولی من ول کن نبودم و میک زدنمو هم با فشار بیشتری انجام می دادم . بالاخره اون هیجان و هوسشو رو سرم خالی کرد . -اوووفففففف کوروش کوسسسسم کوسسسسسم . می پرید به طرف بالا و کوسشو محکم می کوبوند به دهنم ولی من اون چوچوله اشو که بین دو تا لبام چسبونده بودنم و اون قسمت نخود مانندشو با فشار بیشتری میک می زدم ول نکردم و به این کارم ادامه دادم یهو پاهاش محکم افتاد زمین و دستشم از رو سرم به طرفین ولو شد و مثل آدمای بیهوش دراز کش . رفتم در گوشش و گفتم حواست باشه واسه دومین بار می خوام تو کوست آب بریزم .. با همون چشایی بسته لبخندی زد وفهمیدم که هوشیاره . کیر من و کوس اون هر دو تاشون حس می کردند که تازه با هم مشغول شدند . هردو خستگی ناپذیر نشون می دادند . دوباره ضربه هامو با سرعت به ته کوسش می زدم . بازم این زنه داشت حشری می شد . این بار دیگه آماده باش هم ندادم و با یه   لذت فوق العاده یه بار دیگه کوس زن تیمور جونو پر از آب کیر خودم کردم . خالی که کردم اون وقت بود که حس خودمو بهش گفتم . -نمی دونی چقدر سبک شدم . یه لذتی بود که کوست اونو از تو کیر من کشید وقتی اونو تو خونه خودش جا داد انگاری این لذتو تو تمام بدن من پخش کرد .. -این قدر درت اثر کرد ؟/؟  -تو داری در عمل حسش می کنی . این که فقط یه حرف نیست . ثریا می تونم یه چیزی ازت بپرسم ؟/؟ -بپرس تا منم یه چیزی ازت بپرسم . -اگه بار دارشدی و زایمان کردی این آخرین سکس ماست ؟/؟ -منم می خواستم همینو ازت بپرسم . ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر