ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 34

از خوشحالی داشتن بال در می آوردن . -فتانه خانوم شما خیلی خوشگلین -جاوید زنگ بزن از اصغر تشکر کن -نه نه خواهش می کنم این کا رو نکنین . الان اصغر روی بار قرار داره عصبی میشه و گفت نمی خوای تماس بگیری . فقط عذر خواهی کرد از این که یه خورده دیر شده و به شما هم پیغوم داد که هوای منو داشته باشین و کاری کنین که امشبه رو سالم از این جا در برم .  اومد جلو و یه لب ازم گرفت و گفت فکر نمی کردیم که بار تر و تمیز و خوشگل و مامانی مثل تو رو بفرسته اینجا .  صداشونو می شنیدم . -رامبد . اگه تلفن زدنهای من نبود و سماجت کردنهام به این سادگی رضایت نمی داد که بفرسته . ببین آدم دلش می خواد سوراخ کونشو بلیسه . -فکر می کنی کوسش تنگ باشه ؟/؟ -مهم نیست هر چی باشه رو کیر ما رو سر کیر ما جا داره ولی سینه هاش نازه و ممله . اوخ من اون جوجوهاشو بخورم . دوتایی شون که این حرفا رو می زدند منم داشتم حالی به حالی می شدم ولی یه خورده خنده ام هم می گرفت ودلمم می سوخت . واقعا جوونای ما در چه مضیقه ای هستند که به خاطر همین یه تیکه گوشت گرم که کیرشونو فرو کنن توش با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند . وضع بد اقتصادی مشکلاتی که بر سر راه ازدواج وجود داره .  یکی زدم تو سر خودم و به خودم گفتم نادیا دختره دیوونه تو امشب اومدی اینجا حالتو بکنی این فکرا چیه مگه تو پیشوای مبارزه با فقر و نداری در جامعه هستی ؟/؟  تو خودت به کی میگی که از پسرای عیاش هم هرزه تر شدی . واسم غذا و نوشیدنی آوردند . نوشیدنی رو که یه آب انگور خوشمزه بود خوردم ولی غذا رو نه . زیاد گرسنه ام نبود . می خواستم خیلی سبکبال برم به استقبال سکس . دوتایی شون لباساشونو در آوردند و کیر به دست اومدن جلوی دهنم . کیرشونو می مالیدند به لبم وسیخش میدادن که دهنمو باز کنم . منم شدم عصبانی و گفتم بچه ها یه جا که میرن اول در می زنن این چه وضعشه .. البته بیشتر هدفم این بود که اونا اول کوسمو لیس بزنن ولی این جوری منظورمو بیان کردم و دوتایی شون کیرشونو محکم می کوبیدند به لبم -درو باز کن ما اومدیم . ما اومدیم . دهنمو باز کرده و گفتم از این در دو نفر نمی تونن باهم بیان داخل . راه تنگه .  در ضمن اول اون درپایینی رو یه خورده بازش کنین . شما می خواستین وارد حموم شین که دوتایی تون یهو خودتونو لخت کردین ؟/؟ یه خانوم جلوروتونه . بهم حال بدین .. زیر لب غر می زدند و یکی از اونا که متوجه نشدم کی بود چون از بس صداش پایین بود گفت جنده ندیدم حال بخواد .  در جواب گفتم من از اون جنده های باحالم که می خوام بهم حال بدین . کیف کنم . لذت ببرم . بچه ها نمی دونین اگه آب جنده رو بیارین چه ثوابی داره . بهم حال میدین و خودتون هم به این آرامش می رسین که تونستین زنی رو که سخت ارضا میشه سر حال و تنظیمش کنین . این حرفا رو که تحویلشون دادم دو تایی شون اومدن طرف من . یکی از بالا و یکی هم از وسط به پایین منو شروع کرد به لخت کردن . جاوید سوتین منو در مرحله بعدی بازش کرد و رامبد هم رو کونم مشغول بود و نیم خیز در حال لیس زدم به کونم و اطرافش بود -جاوید اگه من یکسره تا فرداشب اینو لیس بنم و بگام سیر نمی شم . جوجوهاشو بگو .. هلوی پوست کنده و تازه و آبدار .. شورتمو رامبد خان از پام کشید پایین و با زبونش افتاد رو کوسم . -جاوید چه حالی داره این کوسو لیس زدن . -فتانه خانوم تا حالا کون دادین ؟/؟ راستش دو سه بار ولی اگه شما بخواهین در خدمت شمام . به شرطی که منو ارضام کنین و آبمو بیارین . -خیلی ناز داری فتانه -فتانه من اون کوس کوساتو اون سوراخ کونتو بخورم و واسش بمیرم . چقدر نازه .. -پس نازم مال تو .. جاوید که لب از سینه هام ور نمی داشت و گاهی هم لباشو رو لبام می چسبوند . منو به دو قسمت کرده بودند . از وسط به بالا متعلق به جاوید بودم به پایین در اختیار رامبد تا بعد به هر شیوه ای که میخوان و صلاح می دونن منو بگان . جاوید هم اومد و خم شد و روبه روم قرار گرفت . به این صورت که رامبد پشت من قرار داشت و جاوید روبروم و دوتایی شون زبونشونو رو کوس من می کشیدند و علاوه بر اون رامبد هم می تونست با یه پیشروی رو به جلو در مسیر خودش سوراخ کونمو بلیسه و حرکات دو نفری اونا هوش و حواسمو برده بود . یه دستمو گذاشته بودم رو سر این و دست دیگه امورو سر اون و دوتایی رو در دوجهت روبروی هم ولی به سمت وسط بدنم فشار می دادم . رگ خواب دوتایی شون رو تو دستای خودم گرفته بودم . -حالا بچه ها زود باشین که کوس و کونم منتظر خیرات شماست . جاوید رو که روبروم بود و آماده با یه حرکت رو زمین خوابوندم واز اون طرف خودمو در جا انداختم رو کیر جاوید و گفتم زود باش رامبد بپر پشتم . فکر کردم خیلی فرزم ولی دیدم قوطی کرم دستشه و قبل ازاین که  کیر جاوید رو بفرستم تو کوسم اون کرم مالی رو سوراخ کونمو شروع کرده بود . -بچه ها خوب واردین چه جوری باهام حال کنین -فتانه خانوم ما به استادی شما نمیشیم . شما هم خوشگلین و هم سریع و فرز . -فقط سعی کنین طوری منو بکنین که آبمو بیارین . می خوام همه جوره حالشو ببرم و شما هم حالشو ببرین . هنوز این حرف از دهنم بیرون نیومده بود که با یه آخ دهنم بسته شد . این چی بود دیگه رفت تو کونم . کیر که نبود آرپی جی هفت بود ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر