ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانوما ساکت 6

دختر جوون چه جوری داشت واسه من ساک می زد ! -چی صدا کنم تو رو استاد کیر طلا -حالا دیگه کبکت خروس می خونه -پس کبک تو چی می خونه هوتن جون ؟/؟  آقا دبیر باایمان من که خوب سر مسئولینو شیره مالیده تا اونو به مدرسه دخترونه راهش دادن . -به اون کون خوشگل و سینه های آبدارت قسم که من همچین تقاضایی نکردم . اونا به من اطمینان داشتند و منو فرستادند اینجا . ببینم دختر نکنه تو می خوای منو لو بدی و حالمو بگیری . -لو بدم و خودمو بیچاره کنم ؟/؟ شایدم این کارو کردم . اگه بری و پشت سرتو نگاه نکنی ... -از این شوخی ها نکن که من از تهدید خوشم نمیاد . فعلا کیر منو ساک بزن . غزل در حالی که با لذت کیرمو ساک می زد یه دستشو هم گذاشته بود زیر بیضه هام و با تخمام بازی می کرد که این کار هوسمو زیاد می کرد . منم دستمو گذاشتم لای شورتش تا با کوس خیسش ور برم . چقدر فرز بود این دختره من که از کمر به پایین کاملا لخت شده بودم و اون با یه دست دیگه اش که آزاد بود دگمه های پیرهنمو باز کرد و لختم کرد . یه نگاهی به تن و بدنم انداخت .. منو دراز کش کاملم کرد و سرشو از پهلو گذاشت رو پام و کیرمو گذاشت تو دهنش . حالا یه دستش رو بیضه هام بود و با دست دیگه اش با سینه هام بازی می کرد . شیطون با این کارش هوسمو خیلی زیاد کرده بود . -غزل چقدر کارات و سکست شیرینه . وقتی این جور ازش تعریف می کردم با یه لذت و مکش دیگه ای کیرمو ساک می زد . دوست داشت با آخرین توان و تکنیکش کارشو انجام بده که بهم خوش بگذره . اون اگه تا فردا هم واسم ساک می زد من دست از سرش ور نمی داشتم . چیکار می کردم . نمی دونستم واقعا این دختره تو این سن چرا باید این قدر نترس باشه . هرچند شجاعان این دوره و زمونه خیلی زیاد شده بودند و اون فقط نبود  که تا این حد شور و هیجان و هوس خودشو نشون می داد . ازجام بلند شده و با خودم گفتم حالا دیگه نوبت منه . از حال وروزش بر میاد که زیاد حال نکرده . یه چیزایی رو وارده ولی بیشتر از فیلمهای سکسی یاد گرفته . قربون این اینترنت برم که همه چی رو آسون کرده . دهها سایت سکسی و فیلم و این بر نامه ها وجود داره . این طرف سایتهای سکسی رو فیلتر می کنند و از اون طرف خودشون فیلتر شکن می فروشند تا سود کنند . دیگه حناشون رنگی نداره . وگرنه اگه جنسشون خرده شیشه نداشت و ایمان تو کار بود که  چیزی که فیلتر می شد دیگه جن هم نمی تونست فیلتر شکن بفروشه . بگذریم بریم یه خورده رو کوس فیلتر شده غزل که اگه نمی تونم کیرمو بفرستم اون داخل یه خورده ای رو باید واسش میک بزنم . آخ که چقدر عاشق این کوسهای تازه و کوچولو و تنگ و آبدارم من . با این که ریزه میزه هستند ولی حسابی پرآبند . -وقتی سرمو گذاشتم لاپای دانش آموز خودم اون دیگه از حال رفته بود . اولش دستشو فرو برده بود لای موهای سرم و یه خورده هم کوسشو بیشتر به دهنم می مالید ولی بعد طوری بی حس شده بود که تحرکی نداشت . با چند لیس دیگه و خوردن کوسش دیدم پاهاشو به این طرف و اون طرف پرت می کنه . -نهههههه هوتن جون نهههههه وایییییی سوختم .  -بسوز دختره شیطون . تو کلاسمو به آشوب می کشونی و جو رو بهم می زنی . -خوب می کنم حقته دبیر خوشگل من .. حقته .. -صبر کن یه حقی بهت نشون بدم که دیگه هوس کیر منو نکنی .. -می کنم . بازم هوس می کنم . خوبم می کنم . بازم هر وقت که اومدی خونه مون بهم درس بدی .. ازاین درسا باید بدی . -دستامو گذاشتم رو سینه هاش قبل از این که دویاره چوچوله اشو بین دو تا لبم قرار بدم گفتم حالا ببین می تونی دوام بیاری .. -بکن بکن   منو بکن چنگ بنداز به سینه هام . اونا رو از جاشون بکن . در بیار . کیه که از هوس و کیف کردن بدش بیاد . حال بده استاد دمت گرم .عاشقتم دوستت دارم . دیگه چیزی نگفتم و گفتم بذار تو حال و هوس دخترونه و سکس خودش بمونه . چه سینه هایی . مثل کوسش آبدار .  بهم مزه می داد خیسی های کوسشو می خوردم . کیرمو بهش نزدیک کردم . صداش در نیومد . می دونست که حواسم هست . یه خورده با دورش بازی کردم و بعدش با خودم گفتم نکنه یه موقع شیطون شه و اول جوونی هنوز حال نکرده مجبور شم که باهاش ازدواج کنم . این جور ازدواجای اجباری اکثرا با شکست روبرو میشه . دلم می خواست فرو کنم تو کون تنگش ولی می دونستم اینجا از دست جیغ و شیونش امون ندارم . در هر حال اگرم می کردم تو کونش دوست نداشتم آبم بیاد . رفتم رو سینه اش . سعی کردم بهش فشار نیارم . کیرمو وسط دو تا سینه اش حرکت می دادم . سینه هاش اون تپلی و گندگی رو نداشتند که کیرمو قفل کرده و آبمو بیارن . با این حال جفت سینه هاشو به کیرم می مالیدم . -چقدر خوشم میاد هوتن جون . خیلی خوشم میاد . خیلی . سینه هاش داغ داغ شده بودند و کیرمم که داغ و دو تا داغی که به هم چسبیدند یهو کیرم مثل فواره آبشو پاشوند . یه خورده رو سینه هاش نشست و بقیه هم رو صورت و چونه و روی لبها و پلکهاش که یکی از چشاشو بست .. -جوووووون غزل چه حالی داد . غزل هم مثل تشنه های حریص هرچی آب رو فضای صورتش نشسته بود رو به طرف دهنش برد و همه رو خورد و مثل گربه ای که  آخر غذا خوردنشه پنجه هاشو هم لیسید که دیگه غذا کاملا بهش بچسبه . منم همون کیر خیسو بردم طرف دهنش و گفتم عزیزم بیا اینجا هم هست قربون لب تشنه ات برم .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر