ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان تقسیم بر سه 16

قربون ترکیدنت برم مامان جون --منم قربون اون ترکشت برم که منو می ترکونه . بچه ها رفتند و من و اون تنها شدیم . وقت برای هر کاری زیاد بود .من یکی که دوست داشتم با آرامش و حوصله کارمو انجام بدم . دوست داشتم یه عروس خانوم خوشگل واسه پسرم باشم و دلشو ببرم . می دونستم بچه ها که بشینن پای کامپیوتر دیگه خدا رو بنده نیستند از بابت اونا خیالم جمع بود . چند تا شلوارکیپ و چسبون توی پام آزمایش کرده و از معین سوال کردم کدومشو دوست داری پام کنم -مامان همه شون قشنگن و هوس انگیز . فقط این که  من باید از پات در آرم -جون من راست میگی ؟/؟ -به جون تو مامان . -پس خیلی دوستم داری . مامان کی میشه شب بیاد و همه چی در سکوت و آرامش باشه و من و تو هم در دنیای عشق و هوس خودمون حال کنیم -عزیزم پسرم چقدر شاعرانه و رمانتیک حرف می زنی . -چون یه مامان خوشگل و رمانتیک دارم . از کمر به بالا رو با یه سوتین بودم و پایینشم یه جین چسبون پام کردم که وقت حرکت هم با یه چرخش کون چشمای پسرمو گرد می کردم . -عزیزم پسرم یه خورده صبر و تحمل هم داشته باش . راستش من خودم از اون بی قرار تر بودم . وقتی کیر آماده شده اش از داخل شلوار به من علامت می داد منم دلم می خواست بپرم روش و همونجا خودمو بهش بچسبونم ولی از اونجایی که باید به کار و زندگی و خورد و خوراک هم می رسیدیم و یه جورایی هم پسرمو کنترل می کردم که فکر نکنه زندگی 24 ساعته یعنی فقط همین مجبور بودم خودمو کنترل کنم وگرنه من دست کمی از اون نداشتم . بااین حال وقتی کف دستشو می ذاشت رو کونم یا همون شلوارم و با دستش یه حرکت دورانی رو باسنم انجام می داد دلم می خواست همونجا دراز بکشم و بهش بگم بذاره تو کوسم . از لحظه ای که مبین و میلاد دوباره رفتند خونه همسایه همه جا مثل یه سایه این معین بود دنبالم . شامو با هم خوردیم وبعدشم  یه خورده آب میوه  . تو محوطه زیبای خونه قدم زدیم و یواش یواش وقت عملیات از راه رسیده بود . -مهسا جونم گفتم که خودم درش میارم -یه شرط داره -چه شرطی مامان خوبم . -شرطش اینه که بذاری کیرتو همون که میخواد به کوسم صفا بده رو بلیسم . شورتشو از پاش کشیدم پایین و اولش می گفت مامان بدت نیاد ولی وقتی کیرشو گذاشتم تو دهنم و ساک زدنو واسش شروع کردم لذتی  که در تمام وجودش رخنه کرده بود اجازه نمی داد که دیگه از این حرفا بزنه . کار به جایی رسیده بود که خودش کیرشو تو دهنم حرکت می داد .. واسه این که زود آب کیرشو خالی نکنه دهنمو از رو کیرش بر داشته و بهش گفتم عزیزم حالا می تونی هر کاری دوست داری باهام انجام بدی فقط یه چیزی رو یادت باشه زنا در کل خیلی پر هوس تر و پر عطش تر از مردان . شاید ابتدای کار عطش و انگیزه مردا زیاد تر باشه ولی هر چقدر از زمان سکس می گذره نمودار زنا اوج می گیره . وقتی که کیرت داغ کرد و آبت خالی شد دیگه حس می کنی  حداقل واسه چند دقیقه ای سیر شدی . زن هم وقتی آبش میاد شاید همین حسو داشته باشه ولی خیلی طول می کشه تا آبش بیاد یا به ار گاسم برسه . خواستم بهت بگم پسرم در یک رابطه سکسی علاوه بر خودت باید به طرف مقابل هم توجه داشته باشی . وقتی که ازش لذت می بری لذت هم بدی تا اون با یه آرامش و هیجان بیشتری واسه دفعات بعد خودشو در اختیارت بذاره . نمی دونم متوجه حرفام بود یا نه . ولی در شب سکوت محیط جنگلی و نسیم خنک و زیر نور ماه و ستارگان من پشت به اون بودم و اونم یواش یواش با دو تا دستاش شلوارمو از پام کشید پایین . هوس داشتم . هوس ودلم می خواست یه کاری کنه که آبم بیاد و بتونم سر حال شم . تا حالا خیلی صبر و تحمل کرده بودم . کف دستشو گذاشته بود رو کوسم و بعدش کف دستشو صاف کرد و چهار تا انگشتشو فرو کرد تو کوسم قسمت بالای کوسمو از پشت آورد بالاتر و اونو گذاشت تو دهنش و همراه با بازی انگشتای داخل کوس , کوسمو از بالا می مکید . -معین خوشم میاد .. داری استاد میشی پسرم -زیر دست مامان استاد خیلی کارا ازم بر میاد . -حسش می کنم . حسش می کنم عزیزم . بی حس و سست شده بودم . کونمو به صورت معین می مالیدم تا تماس بیشتری با با لب و دهنش داشته باشه . اون به میک زدن و ور رفتن با من ادامه می داد و من هر لحظه حشری تر از لحظه پیش می شدم . -نههههههه .. اووووووخخخخخخ معین خیلی سخته .. خیلی سخته بتونی منو به آخر عشق و حال برسونی .. ولی می دونم می تونی . -مامان اگه نتونم  ممکنه به شاهپور بگی بله .. -نترس تو می تونی . واسه همین مسئله من دلم نمیاد که دل پسرمو بشکنم . تازه از کجا که اون بتونه . هر کاری یه قلق خاصی داره و می دونم که تو خوب می تونی قلقمو به دست بیاری و به من هیجان بدی . همون طوری که این چند روزه این کارو کردی . فقط باید بتونی قدرت جلو گیری خودتو بالا ببری و یه خورده سرعتی تر کار کنی . هر چند واسه مردا خیلی سخته که سرعتی باشن . سرعتی بودن هم بیشتر وقتا باعث زود ارضایی مردا میشه . یه جوری باید به مامانت حال بدی ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

4 نظرات:

ناشناس گفت...

من تا حالا تو هیچ سایت سکسی فعالیت نکردم و این اولین نظر من تو سایت های سکسی هستش. فقط خواستم از ایرانی عزیز واسه نوشتن این داستان تشکر کنم. دمت گرم دادا

ایرانی گفت...

Fpornsعزیز و نازنین واقعا افتخار می کنم که خواننده ای خوب و دوست داشتنی اولین نظر خود در سایتهای سکسی را برای من فرستاده امیدوارم بتونم داستانهایی بنویسم که تا حدودی جبران محبت تودوست گرامی رو بکنه . شاد و سربلند باشی ..ایرانی

جيبر گفت...

ايراني جان بارها گفتم بازم ميگم كارت حرف نداره
جيبر

ایرانی گفت...

ممنونم جیبر جان . لطف داری و محبت و امیدوارم بتونم بیشتر در خدمت شما دوستان گلم باشم .درمیان نوشته هام داستانهای مامان تقسیم بر سه و نقاب انتقام درسایت لوتی بیشتر از بقیه داستانهام طرفدار داره وامیدوارم خواننده های گل و خوب و دوست داشتنی ما هم با نظرات خودشون بیشتر منو راهنمایی کنند. ..ایرانی

 

ابزار وبمستر