ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 87

اگه این کوسو نمی خوردم همیشه حسرتش به دلم می نشست . راست میگن بعضی ها که دنیای ما فقط دنیای کوس و کیر هاست و تمام تلاشهای بشری و جمع آوری سر مایه ها زمانی ارزش داره که اگه یک  زن هستی  بتونی از یک کیر درست و حسابی استفاده کنی و اگه مردی بتونی با یه کوس باحال حال کنی . ولی من که هر چی کوس رنگ و وارنگ می دیدم حس می کردم که این یکی با اون قبلیه فرق می کنه . شاید به خاطر صاحب کوس بود . یعنی صاحب کوسو کوس می دیدم ؟/؟ بی اختیار لبخندی رو لبام نقش بست که خودم متوجه این تغییر حالتم شدم -کوروش جون اتفاقی افتاده ؟/؟ یاد چی افتادی که داری این قدر می خندی ؟/؟ -چیزی نیست ثریا جون . دارم به این کوس ناب و کوچولوی زن ایرونی نگاه می کنم که افتاده به چنگ کوروش آریایی -آهههههه نگو کوروش که دلم آب افتاد .شکارش کن . شکارش کن . کوس ناب ایرونی رو . مال خودته کوروش . فقط تو می تونی بخوریش .. اون داشت بهم می گفت وقتی که هوس نباشه عشق هم نیست . یعنی واقعا این جوره . شایدم این جور نباشه . شاید هم به خاطر عشق به شوهر و تداوم زندگیش بوده که این جور راحت خودشو در اختیار من گذاشته ولی اگه اینجوره چرا خودشو شیفته من نشون میده . .. نمی دونم شاید به خاطر این که با آرامش اسپرم منو جذب کنه داره این کارا رو می کنه . شده بودم پرسش و پاسخ خودم قبل از این که ثریا صدام کنه و بگه چی شده این بار دهنمو با کوسش میزون کرده و اونو گذاشتم بین دو لبم و با فشار لبها و زبون و یه خورده کمک گیری از دندونام چوچوله و قسمتهای حساس ناحیه بیرونی کوسشو گذاشتم تو دهنم و دراین فاصله هر چند لحظه در میون زبونمو درازش کرده می کردمش تو کوس ثریا . جفت پاهاشو گذاشته بودم رو شونه هام و بعد یواش یواش اونو به خودم نزدیک ترش کرده دهنمو دوباره با کوسش مماس کردم -ثریا عزیزم اگه کمرت درد می گیره بگو .. -نه کوروش من . خیلی حال می کنم . از هوس دارم منفجر میشم . می ترکم . -جوووووون . من واسه همچین کوسی اگه یه میلیارد هم خرج کنم بازم کمه .  یه کوس دیگه  اگه به همین اندازه کنارش جا می گرفت بازم می تونستم دو تایی رو با هم بذارم تو دهنم . چه کرده بود این ثریای نازم با این تن و بدنش . در یه حدی حشریش کرده بودم که دو تا پاهاشو دور گردنم فشرده بود و نزدیک بود منو یه وری بندازه زمین منم مجبور شدم پاهشو محکم با دستام فشارش بدم وفشار لبهامو رو کوسش زیاد کنم . -ثریا ثریا بذار بهت حال بدم حال بدم و بعد تو کوست آب می ریزم . میخوام خوب خوب از این لحظه ها استفاده کنی . بهت قول میدم تا موقعی که  بار دارشی دست از سرت ور ندارم . ثریای قانع بهم گفت فقط یه بچه کوروش فقط یه بچه ازت میخوام . -اگه مثل حالا همین جور مهربون باشی و خونگرم .. -وکوس کوچولو .. -خب اونشو میشه تخفیف اومد .  اگه مثل حالا مهربون و نجیب و اهل خونه زندگی و شوهر داری باشی و قول بدی که تیمور رو از خودت راضی نگه داشته باشی من از هر فرصتی استفاده می کنم تا بار دارت کنم . کلی بچه بهت میدم .. یه خورده چونه ام گرم افتاده بود و معلوم نبود چی دارم میگم . هنوز یکی رو درست نکرده بودم . بدن ثریای دوست داشتنی رو صافش کرده رفتم روش . از اون قوی هیکل تر و پر زور تر بودم . تا یکی دو دقیقه دیگه قصدم بر این بود که بذارم تو کوسش . با چشای ناز و ابروان کمونی و مژه های بلندش نگاه و ناز عشوه گرانه ای کرد  و من دیگه نتونستم بیشتر از این هم خودشو هم خودمو منتظر بذارم . وقتی لبای غنچه ای و نازشو با لبام بستم طوری با عشق و هوس لبامو میک می زد که حس کردم عمری رو عاشقم بوده .  حس کردم که کیر منم می خواد کوس اونو ببوسه . پاهاشو به دو طرف باز کرد . لبه های داغ کوسش کیر منو بی حس کرده بودند . حیف که فضای حرکتی مناسبی نداشتم وگرنه تا با ذره ذره بدنش حال نمی کردم به این زودی نمی گاییدمش . سر کیرمو که به کوس ثریا مالوندم سر دادن نغمه های عاشقونه رو شروع کردم . خیلی خوب راه عشقبازی رو بلد شده بودم . یاد گرفته بودم که وقتی دارم با یکی حال می کنم این تصور رو داشته باشم حداقل واسه لحظات اوجش که اون تنها کس و تنها کسیه که دارم می کنم . اینجوری با لذتی زیاد می تونستم از لحظه های سکسم استفاده کنم . و من زیباییها و عشق و هوس رو در چهره مظلوم ثریا می دیدم . -کوروش . کیرت داره میره تو کوسم . انگار داره دو طرفشو باز می کنه . آتیش می زنه همین جور داره میره جلو . چه خوب راهشو وارده و می تونه حرکت کنه . خوشم میاد .. یه چند سانتی وسط تنمو بالاتر کشیده و کف دستمو گذاشتم بالای کوس ثریا و با فشاری که دردش نیاد باهاش بازی می کردم ولی اون به شدت فریاد می زد.. دست و پا می زد تا خودشو از زیر هوس خلاص کنه یه فاصله کوچیکی بین لبامون انداخته بهش گفتم -عزیزم چته دوست نداری بکنمت داری در میری ؟/؟-نههههه نهههههه دلم می خواد تا ابد زیر کیر تو باشم زیر کیر تو بخوابم و زیر کیر تو بمیرم .. -ثریا منم عاشق این کوسم ولی یادت باشه که در حق رفیق تیمورمون نباید نامردی کنیم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

13 نظرات:

ناشناس گفت...

گلم دمت گرم.پارسا

Saeed_2012 گفت...

سلام و خسته نباشید دیگر به ایرانی عزیز
خیلی داستانش داره قشنگ میشه موفق باشی

ایرانی گفت...

ممنونم پارسا جان . پاینده باشی ...ایرانی

ایرانی گفت...

سپاسگزارم سعیدجان لطف داری ...ایرانی

دلفین گفت...

داداشی دمت گرم خیلی عالی بود منو ببخش که همه نظر هامو تو یه داستان می نویسم این روزا سرم خیلی شلوغه دیروز هم نرسیدم داستانهارو بخونم امروز همه رو خوندم فقط اینو بگم که فراموشت نمیکنم

دلفین گفت...

راستی دادشم در باره منیره که خوت میدونی اینجور داستانها مورد علاقه منه میخواستم بگم وقتی کبری میره خونه منیره برا صحبت باهاش منیره لخت باشه یا یه دونه از اون لباسهای سکسی شو بپوشه میخوام تقابل یه زنه پوشیده با یه زنه سکسی حشری معلوم بشه راستشو بگم از اینجور صحنه ها خیلی خوشم میاد یا مثلا با پسرای کبری لخت شنا کنه بازم میگم دادش گلم منوببخش که اینقدر اذیتت میکنم

ایرانی گفت...

سلام دلفین جان ! هر جور راحتی همان طور عمل کن . مهم حضور تو در کنار ماست . من فعلا در حال نوشتن موضوعاتی درخصوص رابطه منیره با آخوند یا پاسدارها و سرکار رفتن او هستم و یه دو سه قسمتی رو نوشتم و یه چند قسمتی دور و بر همین مسائل خواهم بود و تا یه دوری بزنم و بخوام یه حالتی مثل همون فرمایشی که کردی انجام بدم طول می کشه ولی حتما شرایط که به اونجا رسید این طور ردیفش می کنم . بعضی وقتا هم بعضی قسمتا آماده شده هست و به عقب برگشتن و از نو مرتب کردن یه جوریه .من درخدمت تو و همه نازنینان هستم شاد باشی ..ایرانی

دلفین گفت...

داداش گلم مرسی پس منیره بلاخره سر کار هم دار میره منتظرم دادشم ببینم چی میشه هیجانش داره زیاد میشه دادشی اگه بتونی تو محل کارشم یه سکس درست کنی که عالی میشه خیلی فانتزی با حالی میشه دوست دارم

ایرانی گفت...

البته دلفین جان من فعلا کارنیمه وقت رو براش جور کردم هنوز استارتشو نزدم. نیمه وقت به خاطر این که بعد از ظهر به اون کاراش هم برسه . محل کارش هم یه ستاد تبلیغاتی مذهبیه . باعقل جور در نمیاد که در همچین محلی سکس ردیف شه مگر این که سکس هایی دو نفره یا حداکثر 3 نفره تحت شرایط خاصی و به دور از دید بقیه باشه واونا هم خبر نداشته باشن .. هر چند این ستادها درواقع همون .....خانه هستند ولی تحت شرایط خاصی و دریک مخفی کاری خاصی که مردم نبینند . فعلا منیره درشرایط و مراحل سکس با یه آخوندی قرار داره که اسمشو نمیگم ...بازم با این حال باید بسنجم و ببینم محل کارش درچه حال و هوایی قرار داره تا یه سکس ساده هم که شده واسش ردیف کنم این جوری جالب هم میشه . شاد و سربلند باشی ...ایرانی

دلفین گفت...

دادشی چی بشه این داستان دمت گرم

ایرانی گفت...

سپاسگزارم دلفین جان . همچنین از راهنماییهایت . هرچند می دونم صددرصد اونی که می خوای نمیشه ولی خب دیگه این به خاطر مشغولیات ذهنی و گاهی هم بنا به مصلحت یه تغییرات جزیی پیش میاد . پاینده باشی ..ایرانی

دلفین گفت...

دادش گلم اتفاقا تا اینجای داستان همنجوری که میخواستم دمت گرم

ایرانی گفت...

امیدوارم بقیه اش هم بتونه نظرتو تامین کنه دلفین مهربان و دوست داشتنی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر