ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 30


داشتم از حال می رفتم . سیلی نقد به از حلوای نسیه بوده . ولی اگه با هر ترفند و کلکی خودمو بهشون نشون می دادم از بر نامه فردا می افتادم  یکی یکی کیر ها رو بررسی می کردم تا ببینم کدومشون کاری تر و کلفت تر بوده که برای فردای خودم در نظرشون بگیرم .  تو فراوونی کیر قرار گرفته بودم و مثلا داشتم واسه خودم سبک سنگین می کردم که کدوم یک از این کیرها می تونه حل مشکل فردای من باشه  فعلا به هیچ صراطی نمی تونستم خودمو وارد جمع بکنم  نمی دونستم کدوم صحنه رو نگاه کنم . صحنه ای که بهادر داشت مهتاب رو می گایید یعنی پدر زن و عروس یا صحنه ای رو که سهیل در حال گاییدن مادر زنش بود . چه هیجانی چه عشق و حالی .. . بازیشون گرفته بود . ظاهرا نباید اولین بارشون بوده باشه . چون هر قدر هم پرو بوده باشند برای بار اول این قدر راحت خودشونو لخت نمی کنند و به هم نمی چسبند . نمی دونم این عروس خوشگل و لطیف و خوش پوست چه طور خودشو راضی کرده که به پدر شوهرش کوس بده . البته بهادر خان همچین ها هم بدک نبود .. عشق و هوس و تنوعه دیگه .. من خودم با پدرم حال کردم . ولی بابام خیلی از این بهادر خان خوش تیپ تره ولی اگه بهادر بخواد باهام سکس داشته باشه من قبول می کنم . تو همین فکرا بودم که ناگهان دیدم یه زمزمه ای شد و دخترا یه پیشنهادی دادند و مردا هم قبول کردند ولی دخترا بیشتر هیجان زده بودند . قرار شد که چشم زنا رو ببندند . به نوبت هرکدوم از این پنج تا مرد کیرشو فرو کنه تو کوس یکی از این زنای چشم بسته قمبل کرده . هرکدومشون هم بیست بار باید کیرشونو فرو می کردند تو کوس زنه و در نهایت پس از ضربه آخر زن باید اسم یه مرد رو اعلام می کرد .. یعنی باید از روی کیر به هویت صاحبش پی می برد . هر پنج تا مرد باید این کارو انجام می دادند و هر پاسخ صحیح یک امتیاز مثبت داشت . مثل کنکور سراسری نمره منفی نداشت . از خوبی این امتحان این بود که اگه دوتا کیر اول رو این زنا تشخیص می دادند می تونستند امتیاز های بعدی رو خیلی راحت تر کسب کنند . قرار شد که به برنده اول سه تا مرد تعلق بگیره به این صورت که بهادر و یکی از داماد ها و یکی از پسرا برن سراغ برنده خوشبخت .. من که خیلی هیجان زده بودم . البته این واسه زنا بیشتر هیجان داشت .. بهی : مامان بهتره تو از همین اول استعفا بدی . برنده که نمیشی هیچ دیگه با این سنت سه تا کیر رو با هم نمی کشی -کورخوندی دختر . .. این کوس و کون من سنگ زیرین آسیابه . به این آسونیها گشادش نکردم . شما رو بگو که اگه یکی تون برنده شین تحمل سه تا کیر رو ندارین . اونم دوتا بره تو کوس و یکی بره تو کون . -مامان به دل نگیر . فکر نکنم تو همون کیر بابا رو هم تشخیص بدی .. قرار شد که سمیه آخرین نفری باشه که امتحان میده . زنا با این که چشاشون بسته بود ولی دل تو دلشون نبود و رنگشون مثل گچ سفید شده بود . هم این که می خواستن سه تا کیر بیاد سراغشون و هم این که می خواستن پیش بقیه مردا اسم در کنن و غرورشون حفظ شه .. دور و بر اون کسی رو که می خواست امتحان بده خلوت کرده بودند . همه مردا هم مجبور شدن یه عطر به خودشون بزنن . تقلب دادن هم اکیدا ممنوع بود چون اگه زنا این کارو می کردند به ضرر خودشون بود . نمی دونم چرا دلم به حال سمیه می سوخت و یه جورایی دوست داشتم اون برنده شه . نباید این جوونا فکر کنن که خیلی بالاتر از این افراد پا به سن گذاشته هستند . هرچند منم مثل اونا جوون بودم ولی یه روزی ما هم قدیمی میشیم و اگه امروز احترام بزرگترا رو حفظ نکنیم فردا از بچه هامون چه انتظاری می تونیم داشته باشیم . هرچند بهی بیچاره هم شاید داشت با مادرش شوخی می کرد ولی باید طوری باهاش حرف می زد که حالت جدی نداشته باشه و اون به دل نگیره .. چهار تای اول امتحانشونو دادند . دو تا دختر و یه عروس 3 امتیاز گرفتند و مهتاب هم 4 امتیاز .. حالا نوبت سمیه بود . من خوب با اسامی مردا آشنا شدم که اشتباه نکنم . . کیر اول رفت تو کون سمیه .. شوهرش بهادر بود .. اون اگه اینو نمی تونست جواب بده حقش نبود کمکش کنم . لبخندو تو صورتش می دیدم . هرچند چشاش بسته بود . می دونستم جوابو می دونه . بیست تا ضربه تموم شد .. -بهادرخانه -آفرین یک امتیاز .. و اما نوبت بعدیها شد .. نفر اول بهداد پسر بزرگه اش بود . با هر ضربه کیری که وارد کوس مادرش می کرد و اونو بیرون می کشید چهره مادره بر افروخته تر می شد . زنش گفت آهای به مامان تقلب ندی ها . پدرتو در میارم .. رفتم جلو درگوشش خیلی آروم طوری که حس کنه یه نیروی غیبیه گفتم بهداد . چون صدام خیلی پایین بود اونم دیگه نمی دونست کیه .. طوری هم ندا دادم که فقط خودش بشنوه .. -بهداده ..شد دو امتیاز . سومی و چهارمی رو هم همین طور بقیه هم هورا می کشیدند . در اینجا مهتاب اعتراض کرد و گفت این قبول نیست . مامان چهار تا رو درست گفت . شما حداقل رو چهارمین کیر نباید هورا می کشیدین . دیگه معلومه پنجمین نفر کیه دیگه .. راستش بردیا امتحان نداده بود .. شورا حق را به مهتاب داده بود . به مادره گفتند که قانون این بود که هر پنج تا بیست تا ضربه کیر رو وارد کوس کنند ولی در این مورد آخر به خاطر این که حق کشی نشه ما تصمیم گرفتیم از این پنج تا با رای خودمون یکی رو انتخاب کنیم . ممکنه بردیا باشه یا حتی اونایی که قبلا امتحان دادن .. ولی ناقلاها همون بردیا رو فرستادن رو مامان سمیه .. مامانه بیست ضربه رو نوش جون کرد و من زیر گوشش گفتم بردیا و مامان خونواده  برنده شد . اون دخترا یا همون زنای جوون مادرو در آغوش گرفته ولی از حسادت داشتند دق می کردند و منم از کار خیری که کرده بودم خیلی خوشحال بودم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

ایول دادش گلم مرسی

ایرانی گفت...

متشکرم داداش دلفین . روزت خوش . فقط یادت نره از سه چهار روز دیگه به مدت 9 روز تعطیلی داریم . یعنی وبلاگ تعطیله . شاد باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر