ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لوتی سایت وabr135-دوازده

وقتی ابر خان رو با اون وضعیت دیدند تازه دوزاری دلفین افتاد که این یهودای اسخر یوطی داشته چیکار می کرده . -دستت درد نکنه ابر خان . با همه آره با ما هم آره .؟/؟این بود اون کادویی روز مادر ؟/؟ مقصر تو نیستی . من مقصرم که این قدر راحت نباید خودمو تسلیم خواسته های تو می کردم . ابر 135 به گریه افتاده بود . -من گناهی ندارم  دلفین جان . مقصر مدیران سایت لوتی هستند . منو مجبور کردند این کارو بکنم .-عوضی اونا از کجا می دونستند که من میخوام  زن و مادر زنتو بگام .-آخه من با مدیرایکس صحبت کرده بودم و اونم از امیر سکسی خواهش کرده بود . -به خاطر امیر چیزی نمیگم ولی نشست و فیلمو به اتفاق ابر 135 باز بینی و کنترل کرد . -هی عوضی من این فیلمو میخوام واسه سایت امیر سکسی -نه امکان نداره -کاری نکن که خوار مادرتو نگام ها . اونا پوست از سرت می کنن اگه دلفین و کیرش رو فردا نبینن . -نه دلفین جان . در حقم نامردی نکن -آشغال ! من مردی نمی بینم که کارمن نامردی به حساب بیاد . تو خودت سر رئیس نامردایی . ابر خان اگه این فیلمو ندی من  تو سایت امیر بذارم همین جا فیلم و سایت و خود تو رو له می کنم . ببین اونو تبدیلش می کنی . لینکش رو هم میذاریم تو سایت امیر . من نامرد نیستم مثل توی عوضی که داستانهای سایت امیر رو کپی می کنی و با حمایت مدیران سایت لوتی سر و تهشو قیچی می کنی بی خیالش . این داداش ایرونی ما حتی از تفریح و سفر و فیلم دیدن و بیرون رفتنش میگذره که به ما حال بده توی نامرد حتی دریغ داری از یه اشاره قانونی به این که بی اجازه از کجا کش رفتی ؟/؟ فیلمو میدی . وقتی هم که رفت تو سایت امیر ما اون زیر می نویسیم بر گرفته از سایت لوتی . کارگردان و تهیه کننده و کوس کش ابر 135 . -چه طوره -خیلی عالی میشه . -از عالی هم عالی تر میشه . اون وقت می تونی این طرف آب مشتری های خوبی هم برای زن و مادر زنت گیر بیاری . یه منبع در آمد خوبی میشه -دلفین عزیز یه شرطی هم من دارم . ببین الان عمه و زن عمو و زن دایی و خاله من میخوان بیان اینجا . یعنی گفتم دو سه روز اولو برن هتل چون تو فردا باید بری سر وقت خواهر و مادرم . فقط خواهشم ازت این بود که بعد از این که خوار مادرمو گاییدی یه سری هم به اونا بزنی تا سفر بهشون خوش بگذره . -ببینم چند سالشونه -زن عمو و زن دایی بیست و خوردی خاله سی و خوردی همه هم بین 45 تا 50 -اوخ جوووووون قربون عمه ات برم . -ابر خان هزینه هتلو کی میده -من میدم چون قرار بود بیان خونه مامان ولی چون تو قراره فردا اونا رو بکنی گفتم این جوری شاید ... - ببین ابر خان یه پیشنهاد هم من دارم . اگه بازم بخوای از فضای یکنواخت اتاق فیلم بگیری خسته کننده میشه . من پیشنهادم اینه اگه فک و فامیلت همه صمیمی هستند یه سکس پارتی برگزار کنیم تو همون هتل و مادر و خواهرت هم با اون چهار تا زن قاطی شن . ابر خان از خوشحالی جیغی کشید و صورت دلفین رو ماچ کرد و گفت از این عالی تر نمیشه . اونا رو می برم یه هتلی که این بر نامه ها رو راحت تر بشه انجام داد . هر چند اینجا مثل ایران خودمون نیست که تعزیرات و امر به معروفه و نهی از منکر داشته باشیم . مادر زن و خواهر زنمو هم بگم چطوره -عالیه عالی . نظر شما چیه سامانتا جان و شهلا جون -شوهر نازم امشب ایثارگری خودتو نشون دادی از این که قبول کردی یک مرد دیگه بیاد پرده زنتو بزنه . کاش ایرانی که همش ازت انتقاد می کنه این معرفت و مردونگی و غیرت و زن دوستی تو رو ببینه و به اشتباهش اعتراف کنه . اشک تو چشای ابر 135 حلقه زده بود و دلفین با خودش فکر می کرد راستی راستی این همون کوس خلیه که امیر اونو از سایتش بیرون انداخته و رفته تو سایت لوتی داره واق واق می کنه ؟/؟ -شهلا جون من یه خورده پول کم دارم .-من کمکت می کنم . فقط این دلفین عزیزم تنهایی نمی کشه باید چند تا مرد دیگه هم از همین کارکنان هتل یا مهمونای خارجی دعوت کنی که دلفین نازم کمر درد نگیره و به اندازه کافی به همه آب برسه . ما میشیم هشت تا زن . حداقل هشت تا مرد باید باشن . راستی تو اون شب فعالیت نمی کنی ابر جان ؟/؟ -مامان من فیلمبرداری می کنم .. ولی این فکر که اگه موقعیتی پیش بیاد بتونه کون بده اونو ول نمی کرد  . -خب ابر جان اول میری بر نامه رو با مادرو خواهرت ردیف می کنی . رضایت اونا رو که جلب کردی رضایت فامیلاتو هم جلب می کنی -رضایت اونا با من . من خوب اونا رو می شناسم .. منم نیرومو میذارم برای سکس پارتی . .. ابر 135 طوری رفتار می کرد که انگار دنیا رو بهش داده باشن ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

6 نظرات:

علی تنها گفت...

نمی دونم ایرانی جون تا حالا داستان های آرا رو خوندی اگه نخوندی بهت میدم اما یه داستان به اون سبک بنویس آرا آدمیست مخوف غیر قابل پیش بینی و بسیار جذاب و سکسی و کمی سادیسمی (اذیت کردن دیگران)
به هرکی دادم خونده کلی حال کرده میدونم سرت شلوغه اما یه جوری درستش کن.

دلفین گفت...

داداش سرعت نت دوباره کم شده ولی من هر چهار داستانو خوندم یکی از یکی زیباتر تو سیزده عشق فکر کنم فاطمه خانم سرو گوشش میجونبه یه فکری براش بکن اما تو لوتی سایت اخرش همه باید از دادش ایرانی و امیرخان عذر خواهی کنن منظورم خانواده ابرخان از اینکه ابرخان اینکار را رو میکنه یعنی داستان میدوزده دادشم من تلفن میزنم به شمه وامیرخان که میگم خانواده ابر خان باشما کار دارن وبقیه ماجرا که خودت می دونی دوست دارم

ایرانی گفت...

سلام به علی آقای تنهای عزیزم . داستانهای آرا رو من در سایتها دیدم و به علت کمبود فرصت وقت مطالعه اش را نداشته ام . از توجهت متشکرم . اگه یه روزی موفق شدم از سنگینی بار این داستانهای فعلی کم کنم حتما یه چیزی در همون مایه ها می نویسم ولی واقعیتش اینه با این فشار فعلی حتی فکر کردن به مطالعه این داستان هم برام سخته . متشکرم .موفق باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

سلام به داداش دلفین گلم .داستان سیزده عشق فقط عاشقانه بوده و مادر فقط از روی دلسوزی برای دخترش قدم بر می داره . درمورد عذر خواهی اینم بد فکری نیست ولی این چیزیه که نه در ذات نالوتیها وجود داره و نه در ابر 135 . شاید یک در هزار این لوتیها احتمالشون باشه که برای این که آبروشون بیشتر از اینها نره یه عذر خواهی خشک و خالی بکنن ولی در ذات این ابر خان نمی بینم و همون یک در هزار را هم احتمال نمیدم . یه چیز خنده دار اینجاست که رفته بودم تو سایت لوتی قسمت گردانندگان مجموعه و رئیس الروسا دیده بودم دو تا رهبر معرفی کردند یکی اسمش هست پرنس و یکی دیگه پرنسس . با این تشکیلات سلطنتی و پادشاهی که برای خودشون راه انداختن و فکر می کنن که دارن دنیا رو اداره می کنن کجا بود بیان از رابین هود عذر خواهی کنن . خدا عاقبت ما رو به خیر کنه . این ابر 135 هم که خودشو ذاتا از این پرنس و پرنسس هم بالاتر میدونه . شاد باشی ..ایرانی

ناشناس گفت...

داداش گلم.بی نظیری به سختی وارد شویم .فدات فردین

ایرانی گفت...

سلام به داداش فردین عزیز ! ظاهرا در بعضی نقاط سرعت اینترنت کند شده . خوش و خرم باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر