ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

راز نگاه 96


شوخي  می کنی ؟/؟ -نه خیلی هم جدی میگم . -اذيتم نکن . تو يهو چت شد ؟/؟ باورم نمیشه . مثل این که من  تو زیاده روی کردیم . اصلا حالت درست نیست . بهتره هر چه زودتر بر گردیم تهرون . -کوروش من باهات شوخی ندارم . من به درد تو نمی خورم . -یکی دو دقیقه ای در سکوت منو نگاه کرد و هر لحظه منتظر بود که من بگم دارم شوخی می کنم ولي من عین خیالم نبود . -پس تو از اولش نقشه داشتی . می خواستی به خواسته خودت برسی . نتونستی اینو از اول بگی چون میدونستی من آدمی نیستم  که به این سادگی تن  به هر کاری بدم . خیلي خودمو پست کردم . پس واسه چی خودتو مثل عاشقا نشون دادی ؟/؟ واسه چی منو تا به این حد از عشق و دوستی کشوندی ؟/؟ خیلی پستی ... از حرفاش خیلی عصبی شده بودم . به  اشتباه انتظار داشتم  که درکم کنه ولی  مگه  می تونستم . این یک  توقع بیجا بود . اون همش می گفت گذشته  تو برام مسئله  اي  نیست ولی این من بودم  که از عمق  فاجعه  خبر داشتم . نمی تونستم زندگی و پاکی اونو تباه کنم ولي این حرفايی که به من زد بهم بر خورد عشق من به عشق من توهین کرده بود با عصبانيت وآخرین توان سیلی محکمی به صورتش زدم . برق گرفتتش انتظار این یکی رو دیگه نداشت . بازم یکی دو دقیقه سکوت بین ما حکمفرما بود -خوب شناختمت ديگه نمی تونی منو گول یزنی . هرچی دوست داری و دلت می خواد منو بزن من دست رو تو بلند نمی کنم . توی بیمارستان هم یه یواش بهت دست زدم قصد انداختنت رو نداشتم تو خودتو خیلی شل کرده بودي . من به خاطر تو گناه کردم . فرشته تو  در حقم خيلی لطف کردی . یه روزی همه پولاتو بهت پس میدم اینو مطمئن باش ولی اینو میدونی که آب اگه یه جا بمونه گند میاد تو از یک مرداب گنديده  هم گندیده تري (اینو راست می گفت هر چند از روی حرص می گفت )به خاطر همه کارایی که واسه من و عاطفه کردی ازت ممنونم نمی تونم بدتو بخوام هرگز انتقام جو نبوده و نخواهم بود ولی نفرینت  می کنم  به همون  عذابی  که  منو دچارش کردی دچار بشي . یه روزی  عاشق کسی  بشي  که همون بلایی  رو که تو سرم آوردی اون سرت  بیاره .من  از بچگی بدشانس بودم . از زنم شانس نیاوردم . پدرمو از دست دادم . در مورد عاطفه اون همه عذاب  کشیدم و حالاتو .. مگه یه آدم چقدر تحمل داره ؟/؟ .من تا کی مي تونم  همه اینارو تحمل کنم ؟/؟ گناه من چیه ؟/؟ خوش تیپم ؟/؟ ساده ام ؟/؟نميخوام کسی رو بازی بدم ؟/؟ اهل نارو زدن و خیانت  نیستم ؟/؟ چون نمیخوام با احساسات  کسی  بازی کنم همه باید با احساسات من بازی کنن ؟/؟ تو  بهانه میاری و میگی که لياقت منو نداری . هر چی که بودی بدتر از زلیخا که نبودی ؟/؟ من که قبولت کرده بودم . روزگار سیلی های بدتر و سخت تر از این خيلی بهم زده تو هم منو بزن . من عادت دارم . از شرکتت از فروشگاهت میرم بیرون دیگه نمیخوام ریختتو ببینم دیگه نمیخوام مدیون تو باشم . نمیدونم از کجا شنيدم و کجا خوندم شایدم تو واسم نوشته باشی دیگه مخم کار نمی کنه .. مي تونی  دوستم نداشته باشی می تونی مجبور به رفتنم کنی می تونی بگی که دوستم نداري می تونی که عاشقم نباشی . می تونی وادارم کنی که واست اشک بریزم و به بدبختی خودم گریه کنم ولی نمی تونی مجبورم کنی که عاشقت نباشم که دوستت نداشته باشم که به ياد تو سرمو به بالين نذارم . نمی تونی مجبورم کنی که جزتو کس دیگه ای رو تو قلبم جابدم ... لباساشو پوشيد و در حالیکه سرشو پایین انداخته بود و به بدن لخت من نگاه هم نمی کرد گفت به خاطر همه چیز ازت ممنون برات آرزوی خوشبختی می کنم و همون دعایی که امیدوارم یه روزی مثل من عاشق بشي ... ميخواستم فریاد بزنم کوروش من فقط تو رو دو ست دارم . به خاطر تو و عشق به توست به خاطر روح پاک تو ست که من دوست ندارم آدم بی لياقتی که خیلي ها از تنش استفاده کردن نصیب تو بشه .. ولی نمی تونستم این حرفا رو بهش بزنم حس می کردم او ضاع رو بدتر کردم . هم ناراحتش کردم هم خودمم عذاب دادم . راستی این ایثار گری به این همه خرابکاری می ار زید ؟ /؟  کف دست راستم  هنوز از سیلی که بر صورت کوروش نواخته بی حس بود و گز گز می کرد -کوروش یه دقیقه وایسا  بذار منم دو تا جمله بگم نرو به خاطر خدا نرو دوستت دارم ببین من شوخی نمی کنم کف همون دستی رو که بهت سیلی زدم میذارم رو میله های این بخاری تا بسوزه وهمین کارو هم انجام دادم . حق من هم همين بود که بسوزم . ناگهان کوروش با یک پرش فقط با يک پرش  که فکر کنم می تونست رکورد جهان را هم شکسته باشه خودشو به من رسوند دست منو از روي بخاری گرفت و هردو ی ما به زمین پرت شدیم -دیوونه  دیوونه .. دیوونه اگه دوستم داری پس چرا راضی ميشی هردو تامونو این قدر عذاب بدي ؟/؟ یه دفعه گرمی نفسهای همو احساس مي کردیم . اون روز فهمیدیم که به هیچ وجه نمی تونیم دور از هم زندگی کنیم . یه چیزی رو میدوني فرشته نگات يه چیزی می گفت و زبونت یه چیز دیگه -اگه راست می گی پس چرا اون حرفا رو به من زدی و تا این  حد ازم ناراحت شدی ؟/؟-آخه من انتظارشو نداشتم این بر خوردو باهام داشته باشی و حرف دل و زبونت یکی نباشه ما تحمل جدايی از همو نداریم برای کوروش تو ضیح مختصری دادم که چرا اون حرفا رو بهش زدم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

6 نظرات:

دلفین گفت...

دادشم اینو تازه خوندم دمت گرم

ایرانی گفت...

متشکرم دلفین جان . راستی قسمتهای ابتدایی این داستان و تا بسیاری از قسمتها سکسهای قوی تری داشت و در آن بر نامه پاسدار و آخوند هم زیاد بود و زن محجبه کلاغ سیاه شلاق زن هم داشت که وارد سکس می شد که فکر کنم اگه بخونی بدت نیاد . اگه اون قسمتها رو نخوندی حتما بخونش . البته آخوند یکی داشتیم ولی همونو در چند قسمت آب و تاب دادم ....موفق و موید باشی ...ایرانی

دلفین گفت...

دادش گلم داری منو اذیت میکنی یعنی میشه یه داستانی بنویسی من نخونم منظورم ایت بود که اون قسمتشو تازه دیدیم دوست دارم تازه میخواستم بگم که یکی از این شخصیتهای داستان به دادم برس شیطان یه زن تو مایه های همون زنه که شلاق میزنه باشه که تو جلسه ها و مهمونیهای که منیره با کبری میره شرکت داشته باشه دوست دارم انداره تموم ستاره های کهکشان شاید هم بشتر چون تنها دادش باحالی هستی که دارم

ایرانی گفت...

خیلی خیلی از محبتت ممنونم دلفین جان ! دلفین بسیار دوست داشتنی و نازنین و مهربان و خونگرم . حتما از این عناصر استفاده می کنم . و افتخار می کنم که داداش گلی مثل تو دارم و گاهی وقتا اگه یه چیزی از دستم در میره و یا دیر میشه باور کن دست خودم نیست و اون کمبود فرصته . برای نوشتن یک داستان هر قدر هم فرز و سرعتی باشی و اعتماد به نفس داشته باشی عناصر زیادی لازمه که مهمترینش فرصت داشتنه و تمر کز ذهنی ..و در پی اون تنظیم سوژه وآماده کردن این سوژه ها در قالب جملات و توجه به سلیقه های عمومی و گاه خصوصی ..تشخیص این که اشاره به کدوم مسئله بهتره ..باور کن من در بسیاری موارد انگشتمو می برم برای تایپ تازه همون موقع دارم فکر می کنم گه چی بنویسم . مخصوصا من که در زوایای مختلف با مسائل مختلف روبرو هستم . مثلا دیروز داشتم داستان می نوشتم یهو یه وسیله خونه خراب شد رفتم دنبال تعمیر کار بعد که قال قضیه رو کندم و وقتم گرفته شد دیدم که یکی از بستگان درجه بالا داره میره مکه باید برم بدرقه ..اوخ که چقدر کفری شدم واسه همینه که گاهی وقتا آدم قاطی می کنه ولی خب از یه چیزی خوشحالم و اون این که حداقل واسه نوشتن اعتماد به نفس دارم و می تونم حرص بخورم و حرص خوردن تمومی داره ولی یه خلبان تو دل آسمون نباید حرص بخوره . یه چیزی تا یادم نرفته بگم که داستان تک قسمتی امشب در مورد همون معافی گرفتنه . منتهی اون حالتی که زن می خواست شیوه های افسونگری رو زیاد کنه خیلی نشد در عوض من آدما رو یعنی مرداروزیاد ترش کردم و تکیه کلامها رو هم اضافه تر نوشتم که یه اثراتی هم از به دادم برس شیطان درش وجود داشته باشه . با این که داستانش طولانی شده ولی اگه حجمش دوبرابر می شد خیلی بهتر در میومد و من می تونستم با ادامه دار نوشتن اون بهتر درش بیارم ولی حس کردم که یه سری داستانهایی هست که ادامه داری میشه و شش هفت ماه پیش دوستایی مثل عباس و..ازم خواستن هنوز ننوشتم ولی اگه یک قسمتی بنویسم می تونم بگم چون داستان یک قسمتی کم دارم دیگه باید نوشت . این داستان امشبه رو اول اسمشو گذاشته بودم نمیشه نداریم ولی بعد تغییرش دادم به طلاق موقت عقد مجدد که اگه داستان رو به چهار قسمتش کنیم با قسمت سومش که زن میره سراغ آخوند تناسب داره و هنوزم میگم باید این داستان طولانی تر می شد ولی همین حالاشم 6 برابر تیکه های مهمولی شده . در مورد داستان نقاب و دبیرستان دخترانه اینو بگم که طلسم رو شکستم و در لابه لای فرصتها یک قسمت از هرکدوم رو نوشتم . که اگه صد قسمت اونا رو هم بنویسم تا موقعی که داستانهای تولد عشق و هوس و مادر فداکار تموم نشه اونا رو شروع نمی کنم . اسم این دو تا داستانو گذاشتم نقاب انتقام و خانوما ساکت ..خانوما ساکت اسمیه که برای داستان دبیرستان دخترونه انتخاب کردم و بعضی از داستانها اگه مطالب و سوژه هاش پیش بینی نشده باشه یا پیش بینی شده نباشه خیلی بهتره ... دلفین عزیز موفق و موید و تندرست باشی ...ایرانی

دلفین گفت...

دادش گلم می دونم خیلی زحمت می کشی فقط می تونم بگم دستت درد نکنه وهمیشه در کنار خانواده گل ودوست داشتنیت سلامت و شاداب باشی همیشه این ارزو رو برات می کنم شادتر از شاد باشی

ایرانی گفت...

من هم برات آرزوی موفقیت می کنم و سلامتی و خوشبختی در کنار آنان که دوستشان داری . گاه که مغزم مثل مغز یک شطرنج باز خسته میشه دلم به این خوشه که دوستای خوبی مثل شما دارم و تمام خستگیم در میره ولی وقتی که ناتوها و حقه باز هایی مثل ابر 135 رو می بینم یعنی حرکاتشونو حس می کنم این بزرگترین توهین به منه . دلفین جان همیشه شاد باشی ..ایرانب

 

ابزار وبمستر