ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لوتی سایت و abr135-هفت

دلفین دیگه  اصلا به این چیزا فکر نمی کرد که یه پرده ای هم هست که باید کنار بره . و پاره شه و اون وقت یه راه عبوری هست که باز میشه . کیر دلفین در حال رسیدن به انتهای کوس سامانتا بود که آخ و واخ گفتن زن شروع شد . شهلا شروع کرد به کف زدن و هورا کشیدن . -دلفین جون دیگه آقایی رو تموم کردی . بالاخره دخترمو زن کردی .-وای نه یعنی من سامانتا این زن ابر 135 رو پاره اش کردم . می خواست کیرشو از توی کوس بیرون بکشه یه خورده چندشش می شد . با این حال کیرشو کشید بیرون و رو هوا نگه داشت . عجب زاویه ای به این کیرش داده بود طوری که ابر خان تونست به دوربینش یه جهت مناسبی بده و رو کیر دلفین زوم کنه و اون خونی رو که از کوس زنش روی کیر نشسته راحت فیلمبرداری کنه . دلفین رفت کیرشو بشوره . ابر خان سرشو از لای پرده گوشه اتاق آورد بیرون و به زنش اشاره زد که لای پاشو باز تر کنه تا بتونه از صحنه خونریزی خفیف فیلم برداره . سامانتا هم حرفشو گوش کرد . چقدرابرلذت می برد از فیلمبرداری این صحنه طبیعی و به یاد ماندنی . چقدر این ارباباش در سایت لوتی اونو تشویق می کردند . داشت فکر می کرد که اگه به خاطر فیلمبرداری و هنر فیلمبرداری به کسی در جهان بخوان جایزه اسکار بدن بدون تردید حق اونه . سایت لوتی هم سایت مشهور و پر بیننده ایه . شاید اگه صحنه گاییده شدن زنش و پارگی پرده بکارتش در لوتی سایت نشون داده شه براش یه شهرت جهانی به ارمغان بیاره . با این تفکرات در آسمونها سیر می کرد که دلفین بر گشت . یه دستمال پارچه ای معلوم نبود از کجا گیر آورده اونو لول کرد تو کوس سامانتا وچند دور اون داخل چرخوند تا خون زدایی کنه و زن ابر 135 رو مجبور کرد که بره دستشویی کوس خودشو بشوره تا بهداشتی شه . چند لحظه بعد دلفین خان ما دوباره کارشو شروع کرد . شهلا با گردنی آویزون ملتمسانه به این دونفر نگاه می کرد . خیلی حشری شده بود . یواشکی رفت پشت پرده تا یه خورده خایه های این ابر 135 رو دستمالی کنه و با داماد خودش حال کنه -شهلا جون برو کنار زشته الان دلفین می فهمه که ما داریم ازش فیلم می گیریم . هرچی به کیردامادش دست می زد این کیر بلند بشو نبود . -مامان اگه کیر ویبره و مصنوعی داری فروکنی تو کونم بیشتر حال می کنم تا این که به کیرم دست بزنی . شهلا با کف دستش زد تو سر ابر 135 و گفت مرده شور بردنت .عجب دامادی گرفتیم واسه خودمون . بچه کونی بی خایه . دوباره بر گشت به صحنه و منتظر شد تا ببینه که این دلفین کی کارشو تموم می کنه .. نخیر تموم بکن نبود . موتور این جوون تازه از وطن اومده تازه گرم افتاده بود . -بگیر سامانتا . ابر 135 زنتو گاییدم که دارم میگام .. وای که چه کوس تنگ و چسبونی داری . -وایییییی دلفین اگه خوشت میاد و چون اولین بارمه و تازه افتتاح شدم می خوای با اجازه مامانم تا صبح پیش هم باشیم -سامانتا دیگه از این حرفا نزن من از حق خودم نمی گذرم -مامان این جوری دخترتو دوست داری ؟/؟ -دختر پس تو کی می خوای هوای مامانتو داشته باشی . این که نمیشه همش من هوای تو رو داشته باشم -ساکت شین یه کاری نکنین که هیشکدومتونو نگام ها .. این کیر این قدر فعال هست که جوابگوی هردو تا تون باشه . نا شما رو راضی نکردم از این جا نمیره ونمیرم .. اون طرف ابر 135 داشت با دمش گردومی شکست -عجب فیلمی بشه این فیلم . چقدر طبیعی نقش بازی می کنند و حرف می زنند . خیلی اکشن و باحاله . حتی جر و بحث هاشون دست کمی از صحنه های سکسی نداره .. دلفین همینجوری که داشت با کیرش شلاقی سامانتا رو می گایید و جیغشو برده بود به آسمون دو تا کف دستشو دور هریک از سینه های سامانتا گذاشت و سینه رو آورد بالا و اونو گذاشت تو دهنش -جاااااااان چه حالی میده قربون نوک سینه هات . -من بشم فدات دلفین . می میرم واسه اون کیرکلفتت . خاک تو سر ابر بی بخار بکنن این همه نیرو تو سایت لوتی هستن و یه بخار دار از سایت امیر سکسی باید پاشه و بیاد منو بگاد . قربون معرفتت امیر جون که همچین خواننده های گل و با مرامی داری ... ابر 135 ازاون طرف با یه دست زد تو سرش و با خودش گفت سامانتا این چه حرفی بود که تو زدی حالا من باید این جمله تو رو سانسور کنم . باشه آخر کار ... دست نوازش دلفین نقطه ای از بدن سامانتا خوشگله رو بی نصیب نذاشت . سینه هاشو عین هلوی آبدار پوست کنده گذاشته بود تو دهنش . یه دست دلفین هم روی کوس سامانتا قرار داشت و با یه مالش چرخشی هوسشو زیاد تر می کرد . -دلفین عزیزم یه جوری کیرتو محکم بزن به ته کوسم که از دهنم در آد . -اینجوری که نمیشه اگه صبر کنی بعدا دوباره یه کاری می کنم که فرو بره تو دهنت . جوووووون فدا فدا اون لب لبتو بده بخورم سامانتا . خوشگل من . سامانتا طوری حشری شده بود که هر چی دم دستش بود چنگشون می گرفت یا به این طرف و اون طرف پرت می کرد . دستشو فرو برد تو یه گلدونی که داخلش سنگریزه بود و دو نه دونه سنگریزه های تقریبا درشتو به این طرف و اون طرف پرت می کرد که یکی از اونا خورد به کله ابر 135 . ..این زنه کوس خل داره چیکار می کنه . پاک دیوونه شده . اگه منو با این دوربینم سر نگون کنه خونه ویرون میشم . دلفینم دیگه زیادی شهوتی شده بود . زن ابر 135 رو یه دور بر گردوند و کف دو تا دستاشو گذاشت رو قاچای کونش و مثل چنگک با پنجه هاش روشون چنگ انداخت ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

3 نظرات:

دلفین گفت...

دادش گلم مثل اینکه ابرخان خودش از این داستان خوشش اومده که هیچ اعتراضی نمیکنه پس ادامه بده دمت گرم

ناشناس گفت...

ایرانی عزیزم فدات نوش جون دلفین خان بدجوری جور ابر135 قهرمان کپی پست را میکشه.

ایرانی گفت...

ممنونم از هردو عزیز نازنین دلفین و آشنا که احتمالا باید فردین باشه . این ابرخان اگه بخواد صداش در بیاد خودش بیشتر فرو میره توگل و منم اینجا از فن برد -برد دارم استفاده می کنم . شاد و خندان باشید ..ایرانی

 

ابزار وبمستر