ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ساده , ولی شیطون وتنظیم کار

من هومن 16 ساله با مامان همای 46 ساله ام یه مدتیه که تنها زندگی می کنم . از وقتی که خواهرم هدیه که 5 سال بزرگتر از من بود از دواج کرد و رفت دیگه تنها شدیم . اون یه راه دور یعنی به یه اصفهانی شوهر کرد و من و مامان تنها شدیم و تو آپارتمان خودمون زندگی می کردیم . مامانم کارمند بیمارستان بود و تازگیها باز نشسته شده بود . اون تو اتاق عمل کار می کرد . بابام وقتی که خیلی بچه بودم مرد و مامان دیگه شوهر نکرد . اون پای ما نشست و خیلی هم زحمت می کشید . مامان خیلی خوشگل بود و من از همون بچگی از دیدن تن و بدنش لذت می بردم . از وقتی که منو تا دوازده سالگی حموم می کرد و تا حالا و هیچوقت هم از این نوع دید زدنها به تن و بدن لختش سیر نشدم و نمیشم . اون تمام زندگیشو واسه من و هدیه گذاشت . وقتی که  بهم گفت که دیگه خودم باید تنهایی حموم کنم ناراحت شدم . تا موقعی که هدیه با ما بود اون چه تابستون و چه زمستون با یه شورت و سوتین تو خونه می گشت و منم با یه شلوارک . هدیه یه خورده با حجاب تر از ما بود از سیزده چهار ده سالگی به بعد بود که فهمیدم یه احساس خاصی به مامان هما دارم . همش می خواستم که اونو با یه دید دیگه و هیجان خاص دیگه ای بغلش کنم . همه جا به این معروف بودم که پسر صاف و ساده و بی غل و غشی هستم . واسه همینم وقتی که هدیه رفت و منم از مامان خواستم که تو خونه با هم لخت بگردیم و پیش هم راحت باشیم مقاومت زیادی نکرد . نمی دونم چرا پیش همه احساس ضعف می کردم و به نوعی می خواستم بزرگی خودمو نشون بدم . برای همین  وقتی که بقیه مردا با یه دید خاصی به مامان نگاه می کردند لذت می بردم و از این که من پسر هما هستم به خودم می بالیدم .  تازگیها ازش می خواستم که زیر مانتوش چیزی نپوشه و این جوری باهم بریم خرید سینما یا جای دیگه . یه روز هم که شیطنتم گل کرده بود و قرار بود که نصاب ماهواره بیاد خونه مون صدای آیفون تصویری رو کاری کردم که قطع شه ولی در عوض تصویرش مشخص باشه و ساعت اومدن طرفو که می دونستم گوش به زنگی که نمی شنیدم وایسادم و وقتی تصویر نصابو دیدم در خونه رو باز کردم و در آپارتمان رو هم همچنین . خودمم لخت بودم و مامانمم لخت . نصاب ماهواره یه جوون خیلی خوش تیپ قد بلندی بود که حدود 25 سال سن داشت و اسمشم بود کاوه . اولش نمیخواست بیاد و می گفت وقتم همش پره و از این حرفا و میشه برای یه هفته دیگه . ولی من که خیلی تشنه تماشای دیدن فیلمهای سکسی بودم تا راحت تر جلق بزنم جریان مامان سکسی خودمو بهش گفتم و گفتم که اگه دوست داره و میخواد با دید زدن یه حال حسابی بکنه فلان ساعت بیاد . اگه گوشی موبایلم سالم بود می گفتم به موبایل زنگ بزنه تا دردسر قطع کردن صدای زنگ رو نداشته باشم . بهش گفتم همون دم درسریع خودتو لخت کن و بیا داخل که سه تایی مون یه دست شیم این جوری قابل تحمل تره شاید مادرجونم نرم تر شه ... وقتی کاوه وارد خونه مون شد و مامان کیر آویزون شده شو دید فرار را بر قرار تر جیح داد . کاوه کنار در وایساده بود و من بهش گفتم کاریت نباشه الان همه چی درست میشه . من به دنبال مامان رفتم . فقط همینش مونده بود که منو بزنه . -پسر زشته . من کنار تو اگه لخت میشم تو پسر منی و ما با هم این حرفا رو نداریم این چه حرکتی بود که انجام دادی . -مامان اینا هم تو خونه خودشون لخت می گردن . البته اینو به دروغ می گفتم . -خب بگردن . مگه تو خونه اونا رفتی که اون بیاد خونه تو . تازه از خواب که پاشدم هنوز حموم نکردم تنم بوی عرق میده . اینو که گفت حس کردم مامان بیشتر غصه استیل خودشو میخوره تا شرم و حیا رو . یعنی پس از سالها تحریم یهو هوس و بی پروایی اون گل کرده یا منو خیلی ساده گیر آورده که این جور راحت داره صحبت می کنه -باشه نمیدونم از دست تو چیکار کنم پسر هر چی فکرشو می کنم مهمونه . و احترامش واجب . طوری با هم گرم گرفته بودند که انگاری چند ساله همدیگه رو می شناسن . مامان هما در فاصله ای که کاوه مشغول تنظیم دیش در پشت پنجره ما بود یه دستی به سر و گوشش کشید و خودشو معطر کرد و بر گشت . از این فرصت استفاده کرده یه چشمکی به کاوه زدم و بهش گفتم که الان به یه بهونه ای اونا رو تنها میذارم ولی در اصل خودم یه گوشه ای پنهون میشم فقط یه حال درست و حسابی به این مادرمون بده که سالهای زیادیه تنظیم نشده و دیشش نیاز داره که اون امواج جهت اصلی رو بگیره .. خندید و گفت هر جور عشقته حال کن . -فقط کانال سکسی یادت نره -یه کارت مجانی هم بهت میدم . -قربون هر چی رفیق با مرامه -ببینم فکر می کنی مامانم دوست داشته باشه تنظیم شه ؟/؟ -از این کار سخت تر هاشم تنظیم کردیم .. مامان برگشت و من ازش خواستم که برم بستنی بخرم . تونگو که بستنی رو خریده بودم و یه گوشه ای تو فریزر جاسازیش کرده بودم . فکر می کردم که حداقل یه مخالفت اولیه رو بکنه که من دارم تنهاش میذارم ولی ظاهرا می ترسید از این که کارو خراب کنه و همون یه بارشم چیزی نگفت و قبول کرد . منم طوری در آپارتمانو باز و بسته کردم که فکر کنه رفتم ولی یه گوشه ای پشت کاناپه و مخفیگاههای پذیرایی قایم شده بودم . -آقا کاوه -بفر مایید هما خانوم -این ماهواره از اون کانالایی نداره که هومن جان منو از راه به در کنه ؟/؟-اگه میخوای حذفش کنم . -نه نه حذفش نکنین . فقط به من یاد بدین کدوم کاناله چطور میشه اونو حذف و نصبش کرد .. -آخه اگه من الان برم رو اون کانال یه تصاویری داره که درست نیست آدم پیش یه جنس مخالف ببینه . اون وقت بی احترامی میشه -آقا کاوه این چه حرفیه که شما می زنین . شما به نظرم جوون مودبی هستین . مگه غیر از اینه که فر هنگ من و شما اونقدر بالاست که الان پیش هم لختیم . -درست ولی در همین حدو اندازه هست -اشکالی نداره ادامه بده من سختم نیست ... وای که عجب مامانی داشتم و خودمم نمی دونستم . اصلا نشون نمی داد این جور حشری باشه . کاوه رو یکی از کانالای سکس زوم کرد و با ریموت کنترل مامانو متوجه کرد که باید چیکار کنه ولی هما جون همش چشمش بود به ورود و خروج کیر از کوس که داشت پخش می شد . حتم داشتم که برای اولین باره که داره این تصاویرو می بینه . آخه با کسی بر خوردی نداشت که ماهواره داشته باشه و این کانالا روهم داشته باشه . .. به کاوه گفت برو کنار و خودش بین رسیور و اون جوون نصاب قرار گرفت و طوری خم شد که من یکی سرعت جلق زدن خودمو زیاد کردم و از اون فاصله کیر شق شده کاوه رو هم می دیدم . کاوه که دید مامان قمبل کرده و کون درشت و بر جسته شو به طرفش گرفته از خود بی خود شد و خودشو به مامان چسبوند -نه نه چیکار می کنی . .. چند تا از این قر و اطوار های الکی ریخت و گفت نکن ..نکن  ..-هما جون الان که هومن نیست . اگرم بر گرده ما زود از هم جدا میشیم . این کیر منم از وقتی که تو رو دیده شق کرده . دستی به کون مامان کشید و گفت حیفت نمیاد که این دیشت تنظیم نباشه و ازش خوب کار نکشی و حالشو نبری ؟/؟ -نهههههه کاووووووه الان هومن میاد .. -اولا چیزی رو متوجه نمیشه در ثانی پسرت فر هنگش خیلی بالاست -راست گفتی مادر به قر بونش . ای دل غافل مامان جون در میانسالی و سر پیری هوس کیر کرده بود و من خبر نداشتم . کاوه دو تا دستاشو گذاشته بود رو کمر مامان و کیرشو قرار داده بود رو کپلش .. -هماجون من دارم فرمون میدم تو جواب بده -باشه کاوه جون -کیرشو رو کون مادر حرکت می داد -اینجاست -نه نه -اینجاست ؟/؟-یه خورده پایین تر .. راست .. راست ..چپ ..بالا ..یه خورده پایین تر سر کیر کاوه روی وسط سوراخ کوس مامان هما قرار گرفت -آره آره خودشه همین جاست . همینجا تنظیمش خوبه . آنتن جواب میده . یه حرکت مستقیم می خواد . ذخیره اش کن . ببندش . -هما خوشگله تازه میخوام بازش کنم . کمر هما رو نگه داشته بود و کیرشو تا ته می فرستاد تو کوس مامان و می کشید بیرون -کاوه تند تر زود باش می ترسم هومن بیاد . فکر نمی کردم کوسم بعد از ده دوازده سال این قدر راحت کیر قبول کنه . زود باش . اوخ چه کیفی داره . -هنوز کجاشو دیدی هما جون . این تازه خونه اولشه -میزونم کن . تنظیمم کن -مگه من حالا میزون نکردمش ؟/؟ -این میزون اولیه بود . اون تنظیم نهایی رو میگم . سینه های هما اسیر دستای کاوه شده بودند و قبل از این که نصاب آبشو بریزه تو کوس مامان من آب کیر خودمو ریختم تو دستم و دیگه با تمرکز کامل سر گرم تماشا شدم . هر چند بعد از خالی کردن یه خورده عطش من کم شده بود ولی ضجه و شیون مامان طوری بود که خیلی زود منو به هوس آورد . مادر خودشو رسونده بود گوشه دیوار و دو تا کف دستشو به دیوار چسبونده بود و کاوه هم با سرعتی باور نکردنی اونو می گایید . از اون گاییدنهایی که تو فیلمها هم نظیرشو ندیده بودم . کاش می تونستم از صحنه کوس دادن مامان عکس بگیرم . باورم نمی شد که این قدر نیاز داشته باشه که راحت تسلیم شده باشه . -حالا با یه دست سینه های مامانو گرفته بود و با کف دست دیگه اش می زد به کون مامان و حسابی قر مزش کرده بود . .بیشتر از بیست دقیقه در همون حالت داشت مامانو می گایید تا این که اونو به ار گاسم رسوند . به جای این که مامان از بار داری بترسه کاوه می ترسید . هر چی مامان ازش خواست بریزه تو کوس قبول نکرد . وکیرشو فرو کرد تو کون مامان . وای عجب حلقه زیبا و هوس انگیزی رو این سوراخ کون مامان درست کرده بود کیر کلفت کاوه این زیبایی و هیجانو دو چندان کرده بود . از همون طرف آبشو خالی کرد و وقتی که آب کیر از کون مامان در حال بر گشت رو پاهاش بود دلم میخواست وایسم و همین جور صحنه رو ببینم ولی زودی بی سر و صدا  رفتم بستنی رو گرفته و از در خارج شده و با یه زنگی مثلا خواستم اونا رو آماده جمع و جور شدن کنم . هر چند خودمم کلید داشتم . در هر حال کاوه رفت و من و مامان دیگه تنها موندیم . روحیه اش تغییر کرده بود . ظاهرا دوست داشت فیلم سکسی ببینه ومن مزاحمش بودم . حالا دیگه شرایط طوری شده بود که اون برای لخت بودن زیر مانتو هیجان بیشتری نشون می داد . همون کیر اونو واسه کیر های بعدی آماده کرده بود . هوس رو تو چشاش و حرکاتش می دیدم .  یه بارشهوت زده بود به سرش و دوتایی مون که خیابون بودیم دگمه های مانتوشو باز می کنه و یکی از اون آدمای خواجه اونو می بینه و گیر میده . -این چه وضعشه این جنده بازیها چیه خیابون راه انداختین . -عوضی چشم چرون این مادرمه . حالا اون زیر چیزی نپوشیده و دگمه هاش در رفته . افتاده . لق بوده -سه تا دگمه هر سه تا لق بوده ؟/؟ -تو اگه مسلمونی واسه چی دید می زنی . به مامان گفتم فرار کن اون رفت و من و اون جفنگی دست به یقه شدیم . رفتیم کلانتری و اون آشغالو محکوم کردند و ختم به خیر شد . وقتی رفتم خونه اولین کاری که کردم این بود که لخت شم . مامانم هم که طبق معمول لخت بود . از وقتی که اونو زیر کیر کاوه دیده بودم یه احساس دیگه ای نسبت به اون پیدا کرده بودم . دلم میخواست منم اونو بگام .منتظر یه بهونه ای بودم -مامان این چه کاری بود که امروز انجام دادی . -نمی دونم چم شده بود . تنظیمم به هم خورده بود . -بیا یه کاری کنم که یواش یواش دوباره بری رو تنظیم . من خودم یه تنظیم کار حرفه ایم . -تو به این سادگی تنظیم کاری؟/؟ -کجاشو دیدی . اول حسابی زمینه رو آماده می کنم بعد .. کامپیوترو روشن کرده و رفتم تو سایت امیر سکسی و داستانهای سکس با مامان رو دوتایی با هم خوندیم . از اونجا هم رفتم یکی از کانالای سکسی رو باز کردم و در همین لحظه یه واژه خائن هم خطاب به کاوه از زبون مامان پرید که چرا به من هم آموزش باز کردن کانالو داده . ولی با این حال دوتایی نشستیم فیلم سکسی رو هم دیدیم . بعد رفتم کنار هما جون دراز کشیدم . واسه اولین بار بود که کیرم به طرز سر سام آوری شق کرده بود . -مامان دیگه نبینم بری دنبال هر فنی کاری که اونو نمی شناسی . یه نگاهی به کیرم انداخت و دستی روش کشید و گفت واسه خودت داری مردی میشی -مامان کجاشو دیدی . دستمو رسوندم طرف کوسش که خیلی هم خیس بود . چشاش داشت می گفت که با تمام وجودش راضیه که فرو کنم تو کوسش -مامان نشون بدم که تنظیم کارم ؟/؟ یه لحظه طوری رفتار کرد که از خواب گران بیدار شده باشه منو پس زد و منم با ناراحتی ازش دور شدم .. می خواستم به روش بیارم که کیر غریبه حالا غازه و به کیر پسرش اهمیت نمیده ؟/؟ دلم گرفته بود ولی نمی دونستم باید چیکار کنم . میخواستم بگم مامان تو خیلی بدو بیرحمی .. دیدم که هوس امونش نداد و یه خورده هم از این که منو رنجونده بود ناراحت شد و با لحنی که حالت تشر و سیاست داشت گفت زود باش بیا کجا فرار کردی -نه مامان -بهت میگم بیا تو که بچه حرف گوش کنی بودی . از ترس این که برای بار سوم اصرار نکنه پریدم روش . پاهاشو روی تخت به دو طرف باز کرده بود . کاوه اونو از پشت تنظیم کرده بود و من از جلو می خواستم تنظیمش کنم . منم فیلم میومدم . -مامان اینجاست ؟/؟ -نه اینجا ؟/؟ -نه .. یه خورده خنده اش گرفته بود -پسرم این تکیه کلامها واسم آشناست . تو اینا رو از کجا یاد گرفتی ؟/؟ -از کاوه -ببینم مگه شما با هم کوس می زنین -به ! مامان اون از اون حرفه ایهاست . هر روز یه زنو میگاد .. یه کثافتی از دهن مامان خارج شد که فهمیدم دیگه به این پسره کوس بده نیست . دو تا لنگ مامانو انداختم رو شونه هام و کیرمو طوری به کوسش می کوبیدم که جیغایی که می زد بیشتر از جیغایی بود که زیر کیر کاوه می کشید .این اولین کوسی بود که می گاییدم . کون دو سه تا دخترو گاییده بودم و کوسشونو لیسیده بودم ولی این اجازه رو به من نداده بودند که کیرمو به کوسشون بچسبونم می ترسیدن و حق هم داشتند . کیرمو از کوس مامان کشیدم بیرون . یه کارایی رو انجام دادم که کاوه رو مامان پیاده نکرده بود کوسشو لیس زدم . نوک سینه هاشو گرفتم تو دهنم و طوری  اونا رو میک می زدم که دیگه هوس هیچ کس و کیر دیگه ای به سرش نزنه . زیر گلو صورت و لبها و همه جاشو می بوسیدم . سوراخ کونشو هم لیس می زدم . -مااااامااااان -جااااااان بازم از این تنظیم تر ؟/؟ -تو چی دوست داری -کار از محکم کاری عیبی نمی کنه -پس محکم تر محکم تر . اون دیگه وحشی شده بود . پاشد و بعد از این که چند دقیقه ای کیرمو ساک زد نشست رو کیر و هر طور که دلش می خواست با اون حال کرد و اون قدربا کوسش به کیر من فشار آورد که خودش از حال رفت ولی وقتی که داشت ولو می شد گفت هیچوقت تا به این حد تنظیم نشدم . چقدر آب تو کیرم جمع شده بود . -بچه جون آب بریز .آب داغتو بریز . مگه نمی خوای جای تنظیمو پوینت کنی ؟/؟ -مامان این اصطلاحاتو از کجا یاد گرفتی ؟/؟ -یه چیزی شبیه سیو کردنه .  حالا اون تثبیت در کامپیوتره این تنظیم در دیشه . -اوخ مامان چقدر علمی کار می کنی . ولی اگه داداش یا آبجی درست شه چی ؟/؟ -پسرم حرص و جوش باعث شده که چند سال زود تر یا ئسه بشم . آدم که نمی تونه به همه کس بگه .. داشت سوتی می داد . واسه همین به کاوه نگفته بود . یه بالش زیر کوس و وسط بدن مامان گذاشتم و تا یه خورده لذت اونو خودمو بیشتر کنم . وقتی چشام به چشای مامان افتاد و فهمیدم که می خواد حالت چشامو موقع خالی کردن تو کوسش ببینه نمی دونم چرا یه خورده سختم بود و با خودم گفتم باشه دفعه بعد ببینه . اونو با یه بوسه داغ به خودم چسبوندم و پلکهاش هم تقریبا در تماس با پلکهای من قرار گرفتند . دیگه نمی تونم اون لذتی رو که از خالی کردن آب کیرم تو کوس مامان هما بردم بیان کنم . خیلی خیلی عالی بود . فوق العاده و فراموش نشدنی . -جوووووون مامان منم تنظیم شدم . مامان خیلی دوستت دارم -منم همین طور .از امروز یه جور دیگه ای هم دوستت دارم -هماجون به نظرت من خیلی ساده ام ؟/؟  -خندید و گفت آره ساده ولی شیطون و تنظیم کار .. پایان .. نویسنده .. ایرانی 

8 نظرات:

دلفین گفت...

دادشم اول فکر کردم اون داستان که زنه برای پسرش می خواد معافی بگیره هست ولی وقتی جلوتر رفتم دیدم اون یکی داستانه هست خیلی عالی بود دمت گرم داداش گلم

ایرانی گفت...

محبت داری دلفین دوست داشتنی . اون داستان را هم سر فرصت می نویسم . دوباره رفتم تواینترنت بازم یه چیزایی در مورد اینترنت ملی خوندم فکر نکنم راه این اینترنت رو ببندند . جایی که خودشون فیلتر می کنند فیلتر شکن می فروشند بعید به نظر می رسه راه اینترنت بسته شه . اگه یک در میلیون همچین اتفاقی بیفته راههای زیادی ممکنه برای ورود به اینترنت پیدا شه . حتی از راه دیش ماهواره که فعلا صحبتشه ..پاینده باشی ..ایرانی

دلفین گفت...

دمت گرم دادشی خداکنه همینجوری که میگی باشه تا همیشه باهم باشیم دادش گلم خیلی خیلی دوست دارم

ناشناس گفت...

ایرانی جان شیطون شدیا!من تمام مدت هارد بودم!!!زیبا بود بازو تو این سبک بنویس طرفداراش سیر نمیشن(نادر)

ایرانی گفت...

دلفین خوبم منم امیدوارم که این خونه دوستی ما رو خراب نکنند اولا که همچین وضعی اینجا پیش نمیاد واگرم به احتمال ضعیف پیش بیاد راههای ورود به اینترنت پس از یه مدتی باز میشه این جوری نمی مونه . اونایی که اینترنت رو بخوان قطع کنند خودشون میلیارد ها تومان و دلار ضرر می کنند و زندگی که بر مبنای پول و ثروت تنظیم شده باشه اعتقاد دینی این آقایون روش اثری نداره به ویژه اگه امنیت سیاسی هم مثل حالا بر قرار باشه . خندان باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

ممنونم نادر جان از پیام گرمت . خوشحالم که از این داستان بدت نیومده . منتظر پیامهای دلگرم کننده تو دوست خونگرم و عزیزم هستم ..ایرانی

ارباب " کازه-کاگه" گفت...

ممنون. باحال بود.

ایرانی گفت...

متشکرم ارباب خوب و باحال ..ایرانی

 

ابزار وبمستر