ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هرکی 41

حنا رو لختش کردم و خودمم که دیگه معلوم نبود چه جوری لخت شدم . انگشتای پاشو یکی یکی گذاشتم تو دهنم . حرفاشو باور کرده بودم . با هوس انگشتارو می لیسیدم -اوووووووووههههههه آریا چیکارم می کنی .. نکن .. نکن ... -می کنم می کنم .. مگه تو نمی خوای بکنم -چرا چرا می خوام که همه جامو بکنی .. -دوست داری زود تمومش کنم ؟/؟ -نه نه زود نه .. من هرچی حال کنم سیر نمیشم ... سانت به سانت لیسش می زدم . از انگشتای پا و کف و پاشنه اش یواش یواش رفتم بالاتر و دهنمو گذاشتم رو زانوهاش . یه دستمم گذاشتم رو کوسش تا ببینم وضعیت و شرایط چه جوریه . همه چیز داغ داغ و امن امن بود . با تکون ها و لرزشهایی که به خودش می داد منو شهوتی تر می کرد . تنش داغ شده بود نمی شد گفت کجاش داغ تر از بقیه جاهاست ولی دلم نمی خواست که از هر نقطه بدنش به این سادگیها و زود رد شم . رون پاشو میون دو تا دستام گرفتم و مثل سگای گرسنه لیسش می زدم -آخخخخخخ آریااااااا جون چقدر با هوس می خوری . اشتهای تو اشتهای منو زیاد تر می کنه .-حنا خانوم حنا دوست دارم همه جاتو بخورم بهم مزه میده حال میده دارم جون می گیرم . عشق می کنم .. خیلی آروم دو طرف رونشو می لیسیدم و میک می زدم . به کناره های کوسش که می رسیدم اونجا رو زبون می زدم و دوباره تغییر جهت می دادم و می رفتم طرف پاش . با این کارم صدای ناله ها و فریاد هوسشو زیاد تر کردم . -عزیزم آریا چقدر داری اذیتم می کنی ؟/؟ چقدر داری آتیشم می زنی ؟/؟ مگه دوست نداری کوسمو بخوری ؟/؟ -اوخ می میرم براش . برای کوس تنگ تو . ناز تو چقدر نازه . دوست دارم تو آتیش کوس تو بسوزم و بعد اونو بخورم و خودمو خنک کنم . ولی حنا خانوم من فکر نمی کنم به این سادگیها خنک شم . -پس از همین حالا بخورش . من که دلم خنک میشه دارم می سوزونمت -ای بد جنس ناقلا . حالا که این طور شد پس بیا . لبان و چونه نرممو گذاشتم رو کوس تنگ و کوچیکش و اول با چند تا مکش سریع خیسی کوسشو خوردم و هر چی هم صورتمو می مالیدم به کوسش تا خیسی های جایگزین رو زود تر خشکش کنم بازم کوس حشری حنا تر تر می شد . -آریا نههههه نههههه من می خواستم تو رو بسوزونم خودمو دارم می سوزونم . دلم قلبم .. یه خورده از بالای کوسشو گرفتم تو دهنم و اونجا رو که ورم کرده بود میذاشتم تو دهنم و یدفعه می فرستادمش بیرون . می دونستم چه جوری اونو به مرز حشر و جنون برسونم . با توجه به این که مدتها بود که سکس هم نداشت قدر این لحظاتو به خوبی می دونست و می خواست که ازش نهایت استفاده رو بکنه .. بعد از لیس زدن زیر ناف زبونمو گذاشتم تو نافش و اونو می گردوندم .. جوری جیغ می کشید که من فکر کردم نکنه کیر کلفتم رفته تا ته کوسش . دیدم نه کیرم سر جاشه و حرکت رو به جلو نداشته . رفتم بالاتر و به سینه هاش رسیدم . یکی رو با دست و یکی رو با دهنم و لبام تنظیمش می کردم . دیگه حالی واسش نمونده بود .. با نوازش موهای سرش دیگه هوسشو تو صورتش می دیدم که لحظه به لحظه اونو داره از خود بیخود ترش می کنه . با بوسیدن گونه ها و نر مه گوشش دیگه بازم یه قدم جلوتر رفتم و وقتی اونو بوسیدم  طوری خودشو بهم می فشرد که کیرم به زیر شکمش و بالای کوسش می چسبید . -زود باش زود باش خواهش می کنم .. با دستش کیر منو گرفت و خودشو بالا کشید و کیرمو به کوسش مالید -من که دیگه نباید بهت بگم چقدر زجرم میدی زود باش زودباش من دیگه تحملشو ندارم -حنا این از اون کیراست وقتی بره تو کوست شاید نتونی تحملش کنی ها ..- تحمل داشتنش راحت تر از تحمل نداشتنشه .. دوست داری اشکامو ببینی سنگدل ؟/؟  سیر از گرسنه چه خبرداره ؟/؟ -به نظر تو من سنگدلم حنا ؟/؟ دلت میاد در مورد من این جور قضاوت داشته باشی ؟/؟ دوستت دارم حنا جون . دوستت دارم . کیرمو مالیدم روی کوسش . درازای اونو گذاشتم رو کسش و از پایین به طرف بالا و بر عکس می کشیدم . -ببینم توکوسمه ؟/؟ -حنا جون دیدی گفتم ممکنه تحملشو نداشته باشی . الان که از بیرون کوس دارم باهاش بازی می کنم طوری حسش می کنی که به نظرت میاد رفته داخل .. حالا اگه بره تو کوست چه شود .. می خواستم بازم اذیتش کنم و سر به سرش بذارم . -حنا جون من از پشت تو رو نلیسیدم . عاشق میک زدن و لیسیدن کون و سوراخشم . کمرتو شونه هاتو هنوز ناز نکردم . اوخ نمی دونی چه حالی میده .. -آریا اگه بخوای بازم اذیتم کنی بهت نمیگم این آرمیلا چه مرگشه .. اوخ اوخ چشای قرمز و حشری این دختره داشت داد می زد که حقیقتو میگه . تحمل غضب این یکی رو دیگه نداشتم . دیگه نفهمیدم با چه سرعت و شدتی کیرمو فرو کردم تو کوس حنا که با سر رفت تو دیوار پشت سرش .. -آههههههه عجب ضربتی داشت ! -ببینم دردت گرفت ؟/؟ -نه تازه حس می کنم واسه اولین باره که دارم گاییده میشم . دلم می خواد این دیواربشکافه و کیرتو بکشی عقب و با ضربه های پی در پی همین طور منو بفرستی عقب . دستامو گذاشتم زیر کمرش و اونو یه خورده آوردم بالا و با ضرباتی سریع کیرمو داخل کوسش حرکت می دادم . اون اسیر دستای من بود و نمی تونست حرکت کنه . پشت سرشم که دیوار بود . خیلی به خودم فشار می آوردم که همون اول تو کوسش نریزم . دوست داشتم تا می تونم ازش کام بگیرم . هر چند این کیر من در حالت خوابیده از خیلی کیر های دیگه سفت تر و کلفت تر بود ولی می خواستم با نهایت توان و ایستادگی خانوم حنا رو بگام .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

3 نظرات:

ناشناس گفت...

عالیه

علی تنها گفت...

نمیشه این داستان رو 1 روز در میون بزاری خیلی قشنگه

ایرانی گفت...

با سپاس از دوست آشنا و علی آقای خوبم منم دلم می خواد این کارو بکنم ولی باید این داستانها رو سریع بنویسم و آماده اش کنم و این در واقع یه سری کار های تفریحی منه و نمیشه یه بر نامه ای براش گذاشت که حتما به این صورت پیاده شه و فعلا ظرفیت به همین صورت تکمیله . گاهی وقتا می بینی سر این مسائل یه چونه زدنهایی با خونه دارم . یه جا مهمونی می خواهیم بریم من به جای این که خوشحال شم بیشتر غصه ام میشه . مثلا امشب می خوام برم مهمونی از همین حالا دارم فکر می کنم ساعت چند می تونم بر گردم . البته تا 1 حتما بر می گردم . اگه این داستانها داستانهای از قبل آماده کرده ای بود و یا یه کسی بودم که در تمام ساعات بیداری کنار کامپیوتر می نشستم و فعالیت دیگه ای نداشتم هر چند اون موقع هم پاسخ به در خواستهای عزیزان و اندیشه ها و ذهن خودم تا یه اندازه ای بود ولی بیشتر و بهتر از این ها می تونستم در خدمت شما باشم ولی با یه سر زدن به بسیاری از سایتها کاملا به این مسئله پی خواهید برد که سایتهای دیگر هنوز در حال انتشار داستانهای کپی شده و تکراری هستند و ضریب استفاده از داستانهای جدید آنان بسیار کم است ولی اینجا صدر در صد داستانهایش جدید است . هر چند در امور غیر داستانی از ما پیشی گرفته اند ولی به نظر من این نیاز ها را با مراجعه به بسیاری از سایتهای خارجی میشه رفع کرد مثل دانلود فیلمهای سکسی که دهها سایت در این زمینه وجود داره و یامواردی غیر ضروری مثل چت با زنهای سکسی خارجی که در بسیاری از سایتها وجود داره که اینا دردی رو دوا نمی کنه شما می خواهین با یه زن که مثلا تو امریکا زندگی می کنه چت سکسی داشته باشین وگفتگو ..با عسل گفتن که دهن شیرین نمیشه جز این که آدم بیشتر متوجه بسته بودن جامعه اش میشه .. و دوباره می رسیم به اصالت همون داستان .. بعضی از داستانها رو میشه سریعتر نوشت ولی بعضی از داستانها رو با فکر و تمرکز بیشتری . آخر هفته خوبی داشته باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر