ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لوتی سایت وabr135-پانزده

دلفین دستاشو دور کمر ملوک قفل کرده بود و مادر حشری ابر که جمعیتو دیده بود با خودش گفت من باید نشون بدم که یک زن ایرونی چقدر قدرتمنده پیش این هفت هشت کیر کلفتی که اینجا وایسادن نباید کم بیارم . یه نگاهی به اونایی که اونجا وایساده بودند انداخت . زنا داشتن با کوسشون ور می رفتند و مردا هم دستشونو با یه حالت جلق گذاشته بودند رو کیرشون . اون از تماشای مردا کیف می کرد -مامان مامان زود باش پس نوبت من کی میشه که بشینم روکیر -دختر بازم بزرگی کوچیکی داره یادت میره . یه بزرگی گفتن یه کوچیکی گفتن . این که نشد . -مامان همه منتظرن . منم اول میخوام دلفین جون منو بگاد مردا که دستشونو از رو کیر بر داشته بودند و در حال کف زدن بودن همه با صدای بلند فریاد می زدند مالوک مالوک .. زنا هم می گفتند دالفین دالفین .. -مامان منم دوست دارم منو تشویق کنن . -اصلا به تو جنده کی گفته همیشه دنبال من باشی ؟/؟ بیچاره دلفین داشت به این فکر می کرد که اون تازه از ایران رسیده ها میخوان دیگه چه بلایی بر سرش بیارن . بازم خوب شد که نیروهای کمکی رسیده بودند . ولی این عمه خانوم و خاله منور نشون می دادند که چند تا شکم زایمان کرده اند . کف دستای دلفین که رو قاچای کون ملوک قرار داشت شل شد و افتاد زمین . اون همه سنگینی خودشو انداخته بود رو پسر بیچاره . -مامان کشتیش -صبر کن داره میاد داره میاد . جووووووون تموم شد حالمو کردم . به کوری چشم شهلا جنده من کارمو کردم . -دلفین یادت باشه یه آب کیر ازت طلب دارم -باشه تو خونه تون بهت میدم . .. ای خدا این چه خارج اومدن بود . اگه قرار بود این همه کوس بکنم خب تو ایران خودمون هم از این جنده ها زیاد بود ولی یهو یادش افتاد که تا حالا پونزده هزار دلار کاسب بوده و خورد و خوراک و مسکن مجانی هم داشته . خواهره حالا رو کیر دلفین نشست و سوت زدنهای ممتد شروع شد . -شهناز نازتو بخورم قربون اون کوس تنگت برم من . مادر رفت کمک دخترش و تنشو دست مالی می کرد تا اونو به اندازه کافی سر حالش کنه . دیگه حتی حوصله ای برای دلفین نمونده بود که به سینه های شهناز دست بزنه . یک لحظه سرشو بالا گرفت و دید هفت تا کیر کلفت خارجی و یه گارسون با کیرشون بالا سرش ایستاده ان . از کم کاری خودش خجالت کشید و یه نیرویی درش ایجاد شد . من باید قدرت ایرانی بودن خودمو نشون بدم . یه جونی دوباره گرفت و افتاد به جون شهناز . سالن داشت منفجر می شد . بیرونی ها فریاد می زدند اپن د دور .. در را باز کنید . حد فاصل شیشه ای رو باز کردند و تماشا چیای خارجی نشستند . زن و مرد در کنار هم بودند . یک صدا دم گرفته و قهقهه می زدند و می خندیدند و فریاد می زدند شاه ناز شاه ناز . ابر 135 هیجان زده شده بود .-مردم این خواهر منه . شی ایز مای سیستر . شی ایز مای سیستر .  من باید هر جوری شده صنعت فیلمبرداری سکسی رو در جامعه ایرانی گسترش بدم از این نظر ما نقطه ضعف زیادی داریم . خواهر ابر خان هم ارگاسم شد عمه مهرانه رفت جلو و کیر دلفینو گرفت تو دستاش . عین یه ساندویچی که میخواد از سر گازش بزنه . ملوک مثل سگ از خواهر شوهرش می ترسید و ازش حساب می برد .دلفین جان آبتو خالی می کنی رو سینه های این مارمولک که ابر 135 نامردو پس انداخته . حقش بود که اول منو می گاییدی همیشه موی دماغ آدمه . -مهرانه جان اگه می فرمودی من کنار می رفتم و کوسمو غلاف می کردم . - فعلا که کیر دلفین تو کوس تو غلاف شده . تو آدمی هستی که اگه از جونت بگذری از کوس و کون دادنت نمی گذری . مهرانه میانسال کیر دلفینو گرفت تو دستش و با استفاده از تکنیک جقیسم آب کیر دلفینو رو سینه های زن برادرش خالی کرد . قبلش به دلفین گفت که تا می تونه تمرکز کنه و آب زیاد تری بریزه که این هشت تا زن باید تبرک بگیرن . -خانوما پیش به سوی سینه ملوک و تبرک گرفتن از آب کیر دلفین . همچین هجومی به سینه ملوک آوردند که در ظرف کمتر از چند ثانیه اثری از آب نبود به همه شون رسید . آخر کار ابر135 افتاد رو سینه های مادرش و اثر خیسی آب کیر دلفین رو لیس می زد . مهرانه رو کرد به برادرزاده اش ابر خان و گفت عوضی یه زنگ می زنی واسه ایرونی پیش همه ازش معذرت می خوای -عمه جون سگتم من همین امروز بود یا دیروز قاطی کردم نمیدونم ..عذر خواهی کردم بازم چشم .دوباره زنگ زد واسه ایرانی -سلام ایرانی جان . من غلط کردم .اون دفعه گوه خوردم این دفعه ادرار خوردم . مادر و خواهرو همه فک و فامیلای زنم تقدیم تو باد . حیف که گی نیستی وگرنه می گفتم سوراخ کون منم بکنی . من تقصیر ندارم این پرنس و پرنسس منو مجبور کردند . از بس داستانهای تکراری و ده بار مصرف و عهد بوقی گذاشتیم  و این اسپانسر ها هم نگاه می کنن ببینن ما چه غلطی می کنیم مدیرای ما هم شل می گیرن .میگن به اونایی که به اسم نویسنده و منبع اشاره نکنن تشویقی میدیم و خوار مادرشونو یه شب می بریم دیسکو به خرج خودمون می گاییم . همش تقصیر این پرنس پرنسس ذلیله . یعنی مرد زن ذلیل . من گناه ندارم . -باشه ابر خان .هرچند میگن سگ گوه خوردن خودشو ترک نمی کنه و توبه گرگ مرگه ولی باشه این بار هم عذر خواهی تو رو می پذیرم . شاد باشی و حسابی با این کیر هایی که میره تو کونت لذت ببری -ایرانی جون فیلمشم برای سایت امیر کسی می فرستم . -دستت درد نکنه . سلام منو به دلفین برسون .....  ابر 135 رفت اون جلو و یه خسته نباشیدی به مادر و خواهرش و دلفین گفت و برای افتتاحیه و این که بر نامه رنگ و بوی ایرانی بگیره خواست که دلفین هشت تا شیرزن ایرانی رو به یه خط کنه و کیر مرد خودشو تو کوس شیرزن فرو کنه و بکشه بیرون .. یعنی فامیلاشو افتتاح کنه و زنا هم دوست داشتند حداقل برای بار اول از کیر دلفین استفاده کنند که حسرت به دلشون نمونه . هر چند تا آخر مجلس به اندازه کافی ازوجود این پسر گل ایرونی بهره مند می شدند .  زنا به خط شدند و دلفین کلنگ کیر را بر سر کوس همه شون کوفت و مراسم افتتاحیه رو انجام داد . اون یعنی دلفین و عمه مهرانه  یه لبخند معنی داری به هم زدند که یعنی در فاز اول دلفین بیاد با عمه حال کنه ... در همین اوضاع و احوال بود که  ابر خان اومد و برای بقیه ایرونیها تشریح کرد که قسمتی دیگه از مراسم افتتاحیه باقی مونده و اون صحنه ایه که می خواد به 7 مرد خارجی کون بده و اگه گارسن و دلفین هم به این جمع اضافه شن که نور علی نور میشه . دلفین گفت کار من نیست . از گاییدن کون مرد بدم میاد . ولی ابر خان قرارمون این بود که من از گاییده شدن تو توسط یه مرد فیلمبرداری کنم نه هفت هشت تا -دستت درد نکنه دیگه موقعیت بهتر از این گیر نمیاد . -هی عوضی همین الان ده هزار دلار میدی وگرنه پته تو می ریزم رو آب .ابر از ترس یه چک ده هزار دلاری نوشت داد دست دلفین و گفت این دیگه آخریشه .. رفت و وسط سالن دستاشو گذاشت رو زمین و کونشو داد هوا .. ملوک داد می زد قربونش برم پسرمه پسرمه من بزرگش کردم از اون طرف شهلا گفت معلومه مثل خودت لاشیه -نه این که تو نیستی . نزدیک بود دوباره با هم گلاویز شن که دلفین اومد واسطه شد . ولی بعضی از زنا از این که کیر این مردا بعد از گاییدن ابر خان بخواد فرو بره تو سوراخ اونا یه خورده چندششون می شد . مژگان :من که میگم اونا باید کیرشونو با ساولن بشورن . عظمت که همه جا خودشو اعظم معرفی می کرد گفت این پسره با این مدل کون دادناش آبروی ما رو برده . از بچگی عشق کون دادن داشته ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

3 نظرات:

دلفین گفت...

دمت گرم دادشی حال دادی مرسی

دلفین گفت...

دادش گلم منظورم این بود وقتی دارم با مامانه ابر سکس میکنم عمه بیاد اینکارو بکنه وبعد مامانش زنگ بزن به داش گلم رسما عذر خواهی بکنه ولی اون صحنه هم خیلی قشنگ بود عمه اومد برام اینکارو کرد که ابمو ریختم رو سینه های مامانه ابر داداشم کاری کن عمه کیلید کنه به مامانه که حتما باید به ایرونی زنگ بزنی و ازش عذر خواهی کنی وگرنه از الت دلفین هیچ خبری نیست خودت که اخلاق منو میدونی از اینجور حرفا که خودت میدونی ولی دادشم چه سکسی بکنم من با این زنهای سن بالا داداشم البته این چیزهای که گفتم دلیل نباشه که حتما انجام بدی ولی عذر خواهی مامانه هم حتما باید باشه دوست دارم دادش گلم

ایرانی گفت...

بعد از ظهر به خیر دلفین جون . ممنونم از پیامت . مطالبی رو که گفتی حتما به کار می برم . این مطالب با توجه به ادامه داستان مناسب اواخر مجلسه چون در حال حاضر به جایی رسیده ام که دلفین و عمه مهرانه ابر خان فعلا مشغول شدن وپرنس و پرنسس سوار بر اسب به سوی هتل راه افتاده اند . خوش باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر