ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لوتی سایت وabr135-یازده


دلفین یه چند تا انگشتشو فرو کرد تو کوس شهلا دید جا میشه و خیلی راحت هم جا میشه .  از اون طرف ابر خان که خیلی هیجان زده شده بود و در دل مادر زن با تجربه اشو تحسین می کرد دچار یه هیجان دیگه ای شد .. جووووووون عجب صحنه ای کیر توی کون و مچ دست توی کوس . از اون صحنه های خیلی با حال و ایرونی جذاب . کاش زنش هم می تونست این کارو انجام بده . کاش  از سامانتا هم می تونست این جور فیلم بگیره . راستی سامانتا دیگه کیه ؟/؟ خودشم باورش شده بود که اسم زنش سامانتاست . دلفین مچ دستشو کرده بود تو کوس شهلا و با کیرشم کونشو هدف گرفته و اونو می گایید . وااااااایییییی عجب مادر زن کار درستی دارم . کاش زودتر از اینا به فکرم رسیده بود . میشه با فیلمبر داری از اونا یه کاسبی درست و حسابی راه انداخت . دلفین با این که از گاییدن شهلا کیف می کرد ولی خستگی راه و غذای نامرتبی که خورده بود کمی خسته اش کرده و یه خورده هم کمرش داشت درد می گرفت . -اوخ دلفین ! عشق من عزیزدل ! من چقدر جاذبه جنسی تو قویه -خوشت میاد ؟/؟ -خیلی زیاد . خیلی زیاد . فقط مچ دستتو بیار بیرون بذار تو دهنم تاخیسی کوسمو خشک کنم دوباره فروکن تو کوسم . -شهلا جون اگه کوست خشک شه اون وقت دردت می گیره که دستمو فرو کنم داخلش . -چی میگی دلفین جان . الان کلی از اون خیسی کوس پشت صف وایسادن بزنن بیرون . .پسر همین کارو انجام داد و زن یکی یکی انگشتاشو می لیسید و وقتی دلفین دوباره مچشو فرو می کرد توی کوس انگار دوباره اون داخل آب جمع شده . نیم ساعت گذشت و هنوز داشت مادر زنه رو می گایید . بالاخره هر دوشون رضایت دادند که کیر از توی سوراخ کون در آد و بره داخل کوس . این بار شهلا گفت که وقتی داری کوسو می کنی دستتو فرو کن تو سوراخ کون . میخوام  سنگینی و لذت دو چیزو توی سوراخام احساس کنم . لذت ببرم . حال کنم . دلفین عزیزم درسته که تو خانومای میانسالو دوست داری ولی با این جذبه ای که داری و حالی که میدی فکر می کنم که من یه زن بیست ساله شدم . -اشتهات چطوره خوبه ؟/؟ -اوخ نگو که هر چی می خورم سیر نمیشم . پسسسسس بزن بززززززن کوسسسسمو .. اشکشو بازم در بیار . سیل راه بنداز . دلفین حسابی خسته شده بود . تا حالاش هم قدرت و استقامتی زیاد از خودش نشون داده بود . می دونست با یک استراحت خوب پس از بیداری چهار نفرو هم در آن واحد ردیفه . با این حال اندام مادر زن ابرخان خیلی خواستنی و ردیف بود . -بیکار نباش پسر از همه قدرتت استفاده کن .. سینه هام دستتو میخواد .اون یکی دستتو .. با نوک سینه اش ور می رفت . فشار ضربات بر کوسو زیادش کرد -آخخخخخخ فکر می کنم یواش یواش تازه می خوام برسم به حال و هوای ارگاسم داری منو به این میدون نزدیک می کنی دلفین .. از دنده سه بذار دنده چهار یه ده دقیقه ای رو با دنده چهار بری من دیگه اذیتت نمی کنم .. -شهلا جون من الان خیلی وقته که دارم با دنده پنج کار می کنم .ازبس این اتوبانت گشاده حس نمی کنی . -فدات دلفین قربونت . خوشم میاد جوووووون -شهلا منم بی حسی ام داره تموم میشه . دلم میخواد بریزم تو کوست . -پسر یه خورده دست نگه داشته باش . اوخ که این کوس و کون شهلا چه کارا که نمی کنه . امید وارم می کنی . جوون که بودم تا این حد نمی تونستم حال بدم . -هرکی با تو باشه حالش جا میاد شهلا جون به اندازه سه نفر بهشون حال میدی .. -آخخخخخخ دلفین دلفین این حرفا رو که می زنی تمام تنم بیحس میشه . امروز چقدر زود دارم ارگاسم میشم دلم میخواد زیر کیرت حال کنم زوده زوده -شهلا جلوشو نگیر برای اعصابت بده .. -نه نه دارم میذارم مثل یه سیل دیوار و سد کوس منو بشکنه و بریزه داره میاد داره می ریزه .. اوخ دلفین داره میاد . داره میاد . مشتاشو به تخت می کوبید تا این که پس از چند لحظه سکوت گفت حالا اگه میخوای می تونی تو کوسم خالی کنی .. یهو سامانتا که ساکت بود گفت مامان معلوم هست داری چیکار می کنی ؟/؟ اگه بار دار شی کی میخواد جوابگو باشه . -سامانتا اولا کوس دارم و اختیار . مگه تا حالا .. حرفشو قطع کرد و گفت پدر کوس خلت که این ورا پیداش نمیشه و ما هم که ایران برو نیستیم . خب حالا اگه تو هم شکمت بالا اومد اونم یه حرفی . ابر که با کمال میل ازش نگهداری می کنه . این دلفین دوست داشتنی ما که هنوز جوونه و امید و آرزو داره و نمی تونه اون حالشو نداره که بچه داری کنه و مسئولیت پدری رو قبول کنه .. -خب مامان منظور؟/؟  -منظورم اینه که هرکدوم از ما که بچه دار شدیم بچه تو حساب میشه و انگاری که تو زاییدی -اگه هردومون بار دار شدیم چی ؟/؟ -خب اون وقت بچه ات میشه دو قلو -اگه با هم به دنیا نیاوردیم چی -آخ دختر تو که ما رو کشتی . دلفین جان آب کیرتو بریز .. خیلی خنگی سامانتا . کی میخواد بیاد تحقیق که ببینه ما با هم زاییدیم یانه . باباشم که دلفینه و شناسنامه رو هم یه جوری جور می کنیم . دلفین که از جر و بحث مادر و دختر, پاک کلافه شده بود و می خواست زودتر خودشو خلاص کنه و آب کیرشم جمع شده بود گفت شهلا جون بگیر که اومد .. -بریز که کوس تشنه لبم داره از تشنگی می میره .. دلفین با هر جهش خالی کردن تو کوس شهلا چشاشو می بست .. -قربون نفسای آرومت دلفین ... وقتی کیرشو از تو کوس مادر زن ابر 135 بیرون کشید آب مثل سیل بهاری از کوس شهلا سرازیر شد . ابر 135 دست و پاشو گم کرده بود .. آخ این که از  نمای کون زن منم خوشگل تر و با حال تر شده . فیلمه رو گرفت ولی دریک آن پاش سر خورد . دوربینو با دستاش محکم نگه داشته بود که ضربه ای چیزی نخوره ولی خودش محکم خورد زمین و صدای بلندی بر خواست  که اون سه نفر دیگه ترسیدند و سراسیمه رفتند به طرف پستو و ابر فلک زده رو دیدن که دوربین بغل  زده رو زمین ولو شده ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 
 

ابزار وبمستر