ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

داداش ! مرگ من یواش 3 (قسمت آخر)

همون اول که کیرشو فرو کرد تو کوسم و می خواست که امتحانشو خوب پس بده پشیمون شدم که چرا همچین امتحانی ازش گرفتم . کاش در این قسمت از آموزش به تئوری اون اکتفا می کردم و می پریدم به قسمت زنان و آموزش فرو کردن تا ته کیر رو بهش یاد می دادم . این جوری هم اون بد بخت بیچاره رو به آتیش می کشیدم و هم خودم در تب هوس داشتم می سوختم . کفرم داشت در میومد از این که کیر مهران تا سه چهار سانت می رفت تو کوسم و هر چند لحظه در میون بهم می گفت مهرانه سرتو بالا کن ببین همین قدر خوبه من بیشتر نرفتم جلو . -مهرانه جون شاید هر وقت دوست دختر گرفتم این قسمتو انجام ندم -واسه چی داداشی . مگه حال نمی کنی -چرا مهرانه چی بگم من . مثل این می مونه که تو از یه کویر گرم و تشنه اومدی بیرون حداقل اینه که باید آب  پر شده تو یک لیوانو  بخوری ولی این جوری فقط یک پنجم لیوان پره و عطش آدم بر طرف نمیشه -حالا داداشی من عطش داره -خب من میخوام پیش تو سر بلند باشم . حس می کردم که گاهی دو سانتیمتر بیشتر از حد مجاز فرو می کنه تو کوسم . سرمو که بالا می آوردم دوباره سعی می کرد بر گرده به وضعیت عادی . خودمم خنده ام گرفته بود . نمی دونست که من از اون حشری ترم و بیشتر با هاش حال می کنم . بازم خوب شده بود که یه بار آبشو خالی کرده بود و تا یه مدتی جون داشت که منو بگاد و نریزه . -حالا داداشی کیرتو بکش بیرون منو ببوس . بوسیدن هم جزیی از کاره . سگرمه هاش رفت تو هم . -مهرانه کاش در این قسمت تجدیدم می کردی و دوباره ازم امتحان می گرفتی . -اوه عزیزم تو که کارتو خوب انجام دادی من چی بگم . اگه بخوام بهت نمره قبولی ندم در حقت ظلم کردم . -کاش امتحانمو خوب نمی دادم -ناقلا مثل اینکه کیر تو از فرو رفتن تو کوس من خیلی لذت برده . ببین این جنبه امتحان داشته . قربون داداش خوشگله ام برم . سرتو بالا بگیر . حس کردم چشاش قرمز شده و با التماس ازم میخواد که خودمو در اختیارش بذارم . من که نمی خواستم ازش دل بکنم ولی اون که در جریان نبود . -عزیزم منو ببوس یه امتحان قوی تری برات در نظر دارم . -دیگه سعی می کنم تو این یکی قبول نشم -ببین بازم مثل بچگی هات داری لجبازی می کنی ها . پس مامان هر چی در مورد تو میگه حق داره . می دونی امتحان بعدی چیه .. اینه که این بار من نقش یک زن رو بازی می کنم و تو باید کیرتو تا ته بفرستی تو کوسم و بعدشم این قدر منو بکنی تا آبمو بیاری . این امتحان فرقش با بقیه امتحانا در اینه که اگه قبول شی باید همیشه از این امتحانا بدی ولی اگه رفوزه شی دیگه ازت هیچ امتحانی نمی گیرم .  رفوزه رفوزه میشی ... اینو که گفتم یعنی این که دنیارو بهش دادم . -مهرانه تو بهترین خواهر دنیایی . منو طوری بوسید که خیس شدن کوسمو از همون پایین احساس می کردم . مهران کیرشو تا ته فرو کرد تو کوسم . کونمو هم از پایین تو چنگش گرفت . بر حرارت بوسه و بوسه هاش اضافه کرد و هر لحظه بیشتر از لحظه قبل بر فراز ابر های هوس در دل آسمان لذت و سکس پر وازم می داد . -بزززززن داداششششش کوسسسسمو بکن . یه زن ازت می خواد که کوسسسسششششو بکنی . اونو بگایی بهش حال بدی . انگشتتو دور سوراخ کونم بگردون . با سینه هام ور برو . هوسو تو تمام تنم پخش کن .. دوست داری داداش ؟/؟  دلت میخواد همیشه و همین جوری و به همین حالت ازت امتحان بگیرم ؟/؟  اگه قبول شی این کارو می کنم . بزن کیرتو . بزن کییییییییررررررررر داداششش به خودت مسلط باش . این قدر شل نباش منو ارگاسمم کن .. جوووووون . مهران منو یه پهلو کرد انگشتاشو جمع کرد و فرو کرد تو کوسم و میذاشت داخل و می کشید بیرون -اووووووفففففف عزیزم از کجا از کجا اینا رو یاد گرفتی -هر کاری که تو می کنی درسته -مهرانه ارفاقم می کنی ؟/؟  -تو بدون ارفاق نمره ات بیست بیسته ..بکن بکن مهران من داداش کوچولوی تپل خوشگل من . اوخ من فدای اون کیر کلفت تازه شکفته ات برم . -داداش هم واسه اون کوس غنچه ای مهرانه خوشگله اش بمیره . پس حالا فهمیدی که چطور باید با یک زن کنار بیایی و اونو بگایی -اینو باید خواهر جونم بگه -البته من که هنوز آبم نیومده .. اینو که گفتم مهران کف دو تا دستشو گذاشت رو کونم چاکشو از وسط باز کرد و کیرشو فرو کرد تو کوسم که بره طوری ضرباتشو برق آسا به من و کوسم وارد می کرد که از لذت زیاد دچار سر گیجه شده بودم . تو هر یک از این ضربات بالای کیرش می خورد به استخون بالای سوراخ کون یا ته لگنم اوخ که چقدر کیفمو زیاد می کرد . وقتی بهش گفتم همه بدنم سست شده و اگه سریعتر منو بگایی واسه امروز قبولی اون دوباره رو گوشتای کون بر جسته ام چنگ انداخت واین بار طوری کیرشو فرو کرد تو کون من و سرعت گاییدنشم جوری زیاد کرد که جز این که از فشار هوس فریاد بزنم چاره ای نداشتم .. -داداش داداش داری چیکار می کنی دارم می سوزم وای وای مهران به دادم برس .. چه خبرته دنبالت کردند ؟/؟  ولی اون گوشش به این حرفا بدهکار نبود . -داداش مرگ من یواش .. نه به اون شلی و نه به این تیزی .. ولی راستش با این سرعت اون حال می کردم . زیر سینه هام و مر کز کوسم به همه جای تنم هوس پخش می کرد و در یک لحظه فریاد زدم داداش بیست گرفتی . ارگاسمم کردی .. اوخ من فدای کیرت شم یهو دیدم کیرش عین هفت تیر آب پاش تو کوسم آب پاشوند .. به این آبش نیاز داشتم اونم طوری حال کرده بود و خسته هم شده بود که همونجا پشتم دراز کشید .. دیدم انگشتشو کرده تو سوراخ کونم و میگه مهرانه این روزا بیشتر دوستام دوست دختراشونو از کون می کنن . این موردونمی خوای بهم آموزش بدی ؟/؟ خودمو بر گردوندم و تو چشاش نگاه کردم و گفتم به یه شرط بهت آموزش میدم که دنبال هیچ دختری نری .. -پس این آموزش واسه چیه -ببین آدم اگه اطلاعاتش زیاد باشه اشکالی نداره بالاخره یه روزی یه جایی به دردش می خوره حواست باشه گول دخترا رو نخوری . راستش از این که صحبت دخترا رو پیش بکشه ناراحت بودم . کون منم طوری گایید که اصلا فکر نمی کردم این قدر بهم مزه بده . پس از یکی دو هفته پسر زرنگ و سر به راه و هوشیاری شد . مامان مهوش خیلی ازش راضی بود . ازش خواستم که بازم بیشتر از اینا اونو پیش من بفرسته که اگه تحت نظر نباشه ممکنه برگرده به کوس خلی گذشته اش . این قدر به هم عادت کردیم که حتی وقتی شهرام شوهرمم  خونه باشه اونم بیشتر وقتا پیشمه و هر وقت شوهره میره به خواب سنگین من میرم اتاقش و درو از داخل قفل می کنیم و با هم سکس می کنیم وبعدش میشینیم با هم داستانهای سکس خواهر با برادر رو از وبلاگ امیر سکسی می خونیم . الان هم یه دو هفته ای میشه که پریودم عقب افتاده.. من که فکر می کنم این گلو اگه گلی در کار باشه داداش تو شکمم کاشته ... پایان .. نویسنده .. ایرانی.

20 نظرات:

دلفین گفت...

داداش گلم دستت درست حال کردم ولی حیف که تموم شد

ایرانی گفت...

جیبر جان این داستان هم به پایان رسید ولی سریال باخت تیمهای محبوب من هنوز ادامه داره . امروز به حق باختیم .هر چند به نظر میومد بازیکنان دو دسته باشند یه دسته که دوست دارند بازی کنند یه دسته که دلشون نمیخواد که اگه بازی هم می کردند فرقی نمی کرد . نصف بیشتر این بازیکنان به درد لای جرز هم نمی خورند . دنیز لی را هم گیج کرده اند و بد بخت قاطی کرده بود . پرسپولیس و استقلال را وسیله قرار داده اند . بازیکنان تعصب ندارند جز تعداد انگشت شماری ..دفاع بسیار مسخره عمل کرد . کاش یه جار و برقی بزرگی وجود می داشت که هشتاد در صد بازیکنان پرسپولیس رو مثل یک سوسک می مکید تا داخل همون کیسه رباله بمونند و دیگه در نیان . آبرو واسه ما نذاشتند بی غیرتهای بی تعصب . اگه این دروازه بان خارجی رو نداشتیم و شانس نمی آوردیم شش تایی می شدیم . هر چند داور هم گیج زده بود و گاهی عینک لازم داشت ولی فرقی هم نمی کرد .پرسپولیس نام بزرگیست با روحی بزرگ که شیاطین تسخیرش کرده اند . با عرض معذرت از زنان به ناچار خود فروش ..بسیاری از بازیکنان پرسپولیس حکایت آنان را پیدا کرده اند که باخت اول برایشان دشوار بود ولی اینک به این هرزگی عادت کرده اند . جیبر جان با این تیم به جایی نمی رسیم . گاهی یه جرقه ای به وجود میاد ولی اینا شعله نمیشه . خونه تکونی دردی رو دوا نمی کنه . یه بولدوزر لازمه تا از زیر قلع و قمع کنه و از نو سازندگی شزوع شه . ولی اگه در هیچ چیز ترین نباشیم باید گفت که پرسپولیس خوش شانس ترین تیم ایران و آسیا در این فصل بوده که به یک دسته پایین تر سقوط نکرده و با وجود عدم شایستگی به دور بعدی صعود کرده . من که نشنیدم ولی میگن نتیجه اون بازی به نفع دوم شدن ما شد . اینم از اخبار ورزشی اختصاصی امروز ما همراه با تفسیر .نیمه شبت خوش ..ایرانی

ایرانی گفت...

نصفه شبت خوش داداش دلفین ! عیبی نداره . هر داستانی بالاخره باید تموم شه ولی هنوز دلم پیش ندای عشقه . مامان تقسیم بر سه رو می خوام جایگزین این داستان کنم .سربلند باشی ..ایرانی

ناشناس گفت...

khaste nabashi Iranie gol
ro dastan asheghaneham kar kon fekonam ba kamtarin sahne ghashangtaran
aMir...

ناشناس گفت...

just beautiful.that's all i can say!!!(نادر)

ناشناس گفت...

راستی ایرانی عزیز منم پرسپولیسیم.همیشه بودم حتی حالا هم که این همه بدیاری واسه این تیم داره میباره بیشتر طرفداراش متعصبانه ازش حمایت میکنند.خدا کنه سال دیگه پیام تبریک قهرمانیشو تو همین سایت ببینم!(نادر)

علی تنها گفت...

واقعا" حیف این همه وقتی که گزاشتیم رفتیم استادیوم.
با چشم دیدم پسری که از 10 صبح اومده بود با باباش برای اولین بار استادیوم آخر بازی چه گریه ای می کرد.
اون مرد بوشهری که روشندله اما همه بازی پرسپولیس و میاد تهران استادیوم چه اشکی میریخت.

خیلی بی غیرت شدن.

ای خدا به داد تیممون برس .

ناشناس گفت...

ایرانی جون سلام روزبه خیر عزیزم واقعا خیلی دلگیرم این نتایج درشان تیم بزرگی چون پرسپولیس نیست اگه تراکتور شانسی وبه لطف دروازه بانمان برنده شد دیروز پرسپولیس شانسی وبه درخشش دروازه بان 6تایی نشد به قول شمابین پرسپولیس چندگانکیه بازیکنان درزمین توپ لو میدادنندراه میرفتند بنظرم کریمی بازیکن بزرگی حاشیه زیادی داره کریمی همنونطوری که استیل آذین را راهی دسته اول کرد پرسپولیس رابیچاره کرد.اینگونه بازیکنان نه اینکه نظم پذیر نیستند بامربیان بزرگ به مشکل بمیخورند باوینگادا.مربی استیل آذین .وغیره...دایی هم ازکریمی شناخت کامل داشت کریمی رانخواست وموفق هم بود اگه دایی بود قطعاوضع اینجوری نبود خدا جوابشان رابدهد.عزیزم این بی غیرتها دل میلیونها ایرانی را شکستندمارا پیش عربها خجل. اما توایرانی عزیز با نگارش زیبایت دل ایرانها را شادمیکنی پس قهرمان واقعی دل ماایرانی باتعصبه.دوستدارت فردین

دلفین گفت...

داداش گلم خودتو ناراحت نکن من نه استقلالی هستم نه پرسپولیسی اینو میخوام بگم بازیکنی که از پول ارضا بشه همنجوری مثل جباری علی کریمی اقای جباری که قهر میکنه سر تمرین نمیره اقای کریمی هم انگار باید هولش میدادی تا حرکت کنه ولی وقطی رونالدو برزیلی داشت از فوتبال کناره گیری میکرد به خاطر مصدومیت داشت گریه میکرد که چرا نمیتونه دیگه بازی کنه به این میگن بازیکن با غیرت نه مثل این بی غیرتها که از عربهای سوسمار خور میبازن

جيبر گفت...

ايراني منم ازباخت تيم ورفتن علي كريمي خيلي ناراحتم يه جورايي تيمو يه عده دارن فنا ميدن _(راستي خسته نباشي داستان زيبايي بود اميدوارم از اين قبيل داستانا بذاري)جيبر

ایرانی گفت...

با سلام خدمت امیر خان گلم .حتما داستانهای عاشقانه خالص هم می نویسم . فعلا که بعد از ندای عشق , آبی عشق و سیزده عشق جایگزینش شده . سیزده عشق در قسمت سیز دهم تموم میشه و آبی عشق نیمه کاره بوده و واسش نقشه ها دارم و می خوام طولانی ترش کنم و تو ذهنمه که چه جوری ادامه اش بدم و یه کاری کنم که اگه شباهتی با داستانهای دیگه عاشقونه داره یه تفاوتهایی هم داشته باشه که خواننده زده و خسته نشه . در هر حال به نظر من سنگدل ترین آدما هم اون آمادگیشو دارن که یه روزی عاشق بشن . چون میگن از محبت یا با محبت خار ها گل می شود . راز نگاه هم که این چند قسمت آخرشو یه حالت عاشقانه سکسی پیدا کرده . شاد و پیروز باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

داداش نادر .منم از پیام کاملا دلنشین و زیبایت ممنونم . امیدوارم که شکستهای تیم پرسپولیس یه جایی تموم شه و بازیکنای بی غیرت تصفیه شن . در درجه اول اونا باید برای پرسپولیس باشن نه پرسپولیس برای اونا . هنوز یادمون نرفته که چه جوری یک بازیکن درجه پنجم برزیلی به نام دی کار مو در زمان افشین قطبی وارد تیم شد که چندین توپ رو کنار در وازه خالی می زد یا زد به هوا و می گفتن مدا را کنید این بازیکن خوب میشه ..از این بازیکنها زیادن ..هنوز یادمون نرفته که کرانچار در پرسپولیس نتیجه نمی گرفت و چه طور در پرسپولیس آبروشو بردند اما همین سپاهان که در حال حاضر بدون هیچ اغراق و تعصبی قوی ترین تیم ایرانه با از دست دادن چند بازیکن هم توانست با مربیگری کرانچار خودشو تا اینجا بکشونه و حتی در آسیا هم شانس داره . حاشیه ها و بازیهای سیاسی و دلال بازیها نمیذاره و نمیخوان که پرسپولیس به جایی برسه . این بازیکنا ی در جه دو و سه و پر طمع وقتی که می شنون قراره سال دیگه برن تو لیست فروش کم کاری می کنن . علی کریمی به خاطر لج بازی شل بازی می کنه ..دنیز لی قاطی می کنه و معلوم نیست چه اصراری در بازی دادن ممدوتال و نصرتی داره و تازه شانس آوردیم که اولادی که امسال خیلی بد شده نمی تونه بازی کنه البته امیدوارم حالش خوب شه . در حالی که همین اولادی در ملوان بهترین بازیکن بود . چرا پرسپولیس باید بازیکن خراب کن هم باشه ..خب نادر عزیز فعلا خداحافظی می کنم یه سری از مطالبو میذارم برای بقیه پیامها . موفق باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

علی آقا تنهای نازنین خوب شد که من استادیوم نرفتم . این بازیکنا ارزششو ندارن که آدم پاشه واسشون بره استادیوم . الان فوتبال ما سیاسی شده دلال بازی شده ..پولکی شده . عشق و تعصب معنی نداره ..واقعا خجالت آوره . در پیام اول این قسمت گفتم که این بازیکنا روشون باز شده . مثل یه زن خلافکار که پس از کار اول عادت می کنن اونا پررو شدن ککشون نمی گزه . به غیر از چند نفر بقیه باید برن گم شن . پدر زن نصرتی از طریق لابی می خواد اونو توی تیم بازی بده خب جلوشو بگیرن . این که تیم نیست . الهلال تیم خیلی ضعیفی بود که نتونست خوب پرسپولیسو بزنه . اگه یه تیم ژاپنی یا کره ای دیروز با ما بازی می کرد شش تا کمتر نمی خوردیم . شاد باشی ...ایرانی

ایرانی گفت...

درست میگی فردین جان ! با این که من دایی را به عنوان بهترین بازیکن و مربی فوتبال ایران نمی دانم ولی اورا با غیرت ترین و متعصب ترین و با شرف ترین فوتبالی بعد از انقلاب می دانم . مردی که زیر بار زور نرفت . به وطن فروشان نه گفت . به آنهایی که دوست داشتند در مقابل اعراب (بحرین و در نتیجه عربستان ) تسلیم شوند نه گفت . دلاورانه یک تنه در مقابل بحرین جنگید در حالی که همه سازشکارانه تن به باخت داده بودند او مردانه جنگید و هنوز هم چوب این ایستادگیها و دلاوریهایش را می خورد . دایی نازنین ! هر قدر هم ثروت داشته باشی حق توست چون آن قدر بخشندگی داری که خداوند باز هم بر ثروتت می افزاید . فردین جان ! ممنونم از پیامت من تازه گرم افتادم . در هر حال پرسپولیس هر چی باشه بارسلون که نمیشه با اون عظمت و فوتبال زیبایش در مقابل چلسی شکست خورد . راستش از چلسی اصلا خوشم نمیاد . وقتی می بازه و به نفع منچستر یونایتد میشه خوشحال میشم ولی اون تعصب و غیرت و جنگندگی و دوندگی و اتحادی که در میان بازیکنان چلسی در بازی با بارسلون دیدم واقعا دهنمو از تعجب باز نگه داشت . هرچند شانس هم آوردند ولی واقعا نا امید نشدند . مردانه غولی مثل بارسلون را شکست دادند و با این که اصلا دوست نداشتم چلسی ببره ولی نباید این تعصب و غیرت اونا رو نادیده گرفت . نباید چشممونو به روی واقعیتها ببندیم . نباید خود خواه باشم و بگم چون از چلسی بدم میاد چون فوتبال زیبا رو دوست دارم باید دلاوریها و استقامت انگلیسیها رو نادیده بگیرم . در هر حال امید وارم همه چیز ورزش ما درست بشه و اینم درست بشه . دستت درد نکنه به خاطر پیام گرمت . شاد و خندان باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

سلام دلفین عزیزم . درست میگی . بازیکنای ما هنوز یاد نگرفتن که چه طور تابع مربی خودشون باشن . البته من هنوز نمی تونم در مورد نوع بازی کریمی در روز گذشته قضاوتی بکنم . بد بازی کرد . به نسبت اون انتظاری که ازش می رفت بد بازی کرد . شاید به خاطر این که دور و بری هاش بد بودند و خودشم با مربی در گیر بود .در هر حال به خاطر نشون دادن خودشم که شده باید خوب بازی می کرد ولی وقتی که یک دفاع درست و حسابی هم در تیم وجود نداره و این بازیکنای آبدوغ خیاری هم که از بچه های تازه با فوتبال آشنا شده هم بد تر بازی می کنن چیکار میشه کرد . در هر حال تیم باید از پیر مرد ها تصفیه شه . پرسپولیس باید به بخش خصوصی سپرده شه . سی و دو سال پیش خواستن اسم پرسپولیسو بذارن پیروزی . اما از همون زمان تو دهنی محکمی خوردند و هیشکی اونایی رو که همچین قصدی داشتند آدم حساب نکرد و همه جا می گفتند پرسپولیس و بعد از کنف شدن و خیط شدن تازه گفتن بهتره همون اسم قدیمو رسمی کنیم ..می خواستم بگم اینا دردی رو دوا نمی کنه .مشکل جای دیگه ایه . در هر حال دیروز حق ما بود که ببازیم و باختیم و تف بر بازیکنای بی غیرت و بی تعصب و خواب آلوده و ماست خورده . شرف و غیرت اون زنای محترمی که از روی اجبار و نداری میرن خود فروشی خیلی از شما بیشتر و بالاتره .این پول مفت ملت و بیت المال حرامتان باد . این پول مفتی رو که به شما میدن باید خرج اون زنای در ماند ه ای کنن که از روی اجبار تن به هر کاری میدن . ولی روی این بازیکنای بی غیرت دیگه باز شده . شاید یکی دوبازی خوب باشن و ببرن ولی خمیر مایه شون همین تنبلی و بی غیرتی و ناتوانیه . حرامتان باد این پولهای کلانی که می گیرید . دیگه نمی دونم با چه واژه هایی این بی عرضگی شما را به تصویر بکشم . تازه فکر کنم تیم برای تصفیه حساب مالی با بازکنای در پیتی مثل شما مشکل داشته باشه . چه برسه به این که چند تا بازیکن درست و حسابی هم بخواد بخره . آقای کریمی تواضع و فروتنی را از لئونل مسی بیاموز . به نظرم تو تکنیکی ترین بازیکن ایرانی و یه سایه ای از لئونل مسی رو سرته ولی کله خر بازی رو بذار کنار . فروتن باش . بازی خودتو بکن . می تونی اظهار نظر بکنی ولی در کار مربی نمی تونی دخالت بکنی . دلفین جان موفق و موید باشی این روضه خونیها همچنان ادامه داره ..ایرانی

ایرانی گفت...

با سلامی دیگه به جیبر نازنین ! منم دوست ندارم که علی کریمی از پرسپولیس بره . علی کریمی در روز های بدش هم از خیلی از بازیکنای دیگه بهتره ..در هر حال این دلال بازیها و سیاسی کاریها و حاشیه درست کردنها نمیذاره تیم نتیجه بگیره . راحت سپاهان ..با بازیکنای خوبی که هر سال تغییرات چندانی هم ندارند بدون حاشیه نتیجه می گیره . پارسال هم تیمی که قهرمان آسیا شد دوبار از سپاهان شکست خورده بود که به خاطر دروازه بان دو اخطاره سپاهان رو اوتش کردند . در هر حال دستایی تو کاره که نمی خوان پرسپولیس نتیجه بگیره ..جیبر جان فعلا خدا حافظ برم داستانهامو منتشر کنم و بعدا اگه پیام دیگه ای باشه جواب بدم . موفق باشی ..ایرانی

ارباب " کازه-کاگه" گفت...

خیلی زیبا بود! یادمه از اولین داستان هایی که تو این وبلاگ خوندم, رمان "دو روی عشق" بود. کاش میشد یه چیز تو اون سبک مینوشتی. اونو فقط برای داستان زیباش میخوندم, نه برای قسمتای سکسیش. بعد تبدیلش کردم به جاوا و به 60 - 70 نفر فرستادم. از اون موقع منو اون 70 نفر همیشه تو این بلاگ پلاسیم.

ایرانی گفت...

با درود به ارباب کازه کاگه نازنین ! من خودم داستان دوروی عشق رو نخوندم در هر حال سعی می کنم گاه گداری به مسائل عشقی و عشقی سکسی هم یه توجهی نشون بدم .خوش و خرم باشی ..ایرانی

ارباب " کازه-کاگه" گفت...

مرسی عزیز! موفق باشی...

ایرانی گفت...

متشکرم ارباب جون .روز خوش ..ایرانی

 

ابزار وبمستر