ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 132

مردم تا کارینا را رو راضی کردم که بتونم برم . می تونستم برم ولی قانعش کردم که موقع رفتن طوری آه و ناله نکنه که دلم بگیره . آخه  اون زندگی بدون منو تصور نمی کرد .درهر حال همراه نمایندگان امریکا و انگلیس که اومده بودند تهران تا مذاکراتی مخفیانه  با دولت داشته باشند سوار هواپیما شده و راهی انگلیس شدم . کتی واسم زنگ زده بود و افسانه هم دلواپسم بود .. -کتی جون برای چند روزی اومدم انگلیس و بر می گردم . -داداش  زودتر برگرد . هرچی داشتی و نداشتی دیگه ازت کشیدن . هیچی واست نمونده . این که نمیشه خودتو داغون کنی -آبجی کتایون دیگه این رسالتیه که بر دوش من گذاشته شده . همچین سرم داد کشید که گوشم سوت کشید . -زود باش  برگرد ایران باهات کار دارم -کتی دست خودم نیست . یه جوری با خودت مشغول شو تا من بیام . -خیلی گستاخ شدی کوروش این قدر خودتو نگیر . فکر کردی شخص اول کره زمین شدی کی شدی ؟/؟ هر وقت باشه همون داداش خودمی .. اون داد و بیداد ها و هارت و پورت هاش تبدیل به گریه شده بود . افسانه هم گوشی رو ازش گرفت و گفت درسته که من مثل خواهرت حق ندارم ولی مادر بچه ات هستم .. عجب گرفتاری شده بودم من از دست این دو تا زن . دیگه هلاکم کرده بودند . داغون شده بودم . ولی خودمونیم  توی انگلیس خیلی هوامو داشتند . عجب غذایی عجب خوردنی هایی . ولی از دست هوای مه آلود و بارونی لندن اعصابم خرد شده بود . عین گیلان خودمون بود . کاش مثل مازندران بود که یه خورده نمش از گیلان کمتره و دل آدم نمی گیره ولی در یک روز گرم و آفتابی منو بردن به یه کاخ .. از اون کاخ های سلطنتی خیلی با حال . باید با ملکه انگلیس سکس می کردم .. من چه جوری بتونم با این پیر زن کنار  بیام دیگه اینو باید با از ما بهتران مشورت کنم . پیر زن عوضی یکی از این کیر مصنوعی های برقی یا ویبره می گرفتی یه جوری خودتو ارضا می کردی دیگه حالا من با این کیرم و اون کوس گشاد تو و هیکل چین دار تو چیکار کنم . هشتاد سالو رد کرده بود . قیافه اش نشون می داد که در جوونی باید خیلی خوشگل بوده باشه . وقتی از کالسکه سلطنتی پیاده شد دستشو آورد جلو تا من اونو ببوسم . عجب ندیمه های خوشگلی داشت . به دیدن اونا کیرم شق کرد . چی می شد من این ندیمه ها رو می کردم . وقتی ملکه انگلیس دستشو به طرف من دراز کرد تا اونو ببوسم حرصم گرفت .. زنیکه جنده تو به من محتاجی من دستتو ببوسم ؟/؟ شلوارمو کشیدم پایین . کیر کلفتمو بیرون کشیدم که یه لحظه ملکه یه فریادی کشید که چند متر رفت عقب .وووووووویییییی .. وری وری گود .. -کیس کیس .الیزابت .. طوری   این چند کلمه انگلیسی رو بلغورش می کردم که انگار دارم با نوکر پدرم حرف می زنم . ملکه با لذت و هوس جلو ندیمه ها و چند تن از محافظاش اومد جلو و با دست راستش اشاره زد که بقیه برن عقب وبا دست چپش کیرمو گرفت تو دستش و لبای روژمالیده اشو گذاشت رو سر کیرم و خیلی راحت کیرمو تا آخر تو دهنش جا داد . یه دو دقیقه ای ساک زد و با همون , لب کیر خورده منو بوسید . به همه اشاره زد که اونجا رو ترک کنن . ولی عجب قصر با شکوهی بود . جنگل و چمن و رود خونه و چه فضای سبزی .. شبیه باغ بهشت بود . عجب ساختمون بلندی .. این ناحیه خیلی ویلایی تر از کاخ سفید واشنگتن بود . خوارتو میگام ملکه انگلیس .. تو پدر ما رو در آوردی .. هرچی می کشیم از دست تو و امریکاست . هم آخوندا رو می چاپین و هم حق ضد آخوندا رو می خورین .. خدا نسل شما رو بزنه .. خوار هر چی انگلیس وامریکا ..ملکه تپل و چرو کیده بود . با این که خیلی به خودش رسیده بود ولی همه جاش آویزون بود . این اگه بخواد موقع کوس دادن سکته کنه چی میشه .. -هی الیزابت !داکتر ..داکتر .. یو آر سیک .. فک یو .. می خندید و سرشو تکون می داد . -ملکه جان بر و بر منو نگاه نکن . اون هیکل چرو کیده تو رو ببینم از نون خوردن میفتم . خودت منو لختم کن  و لخت شو .. یه آهنگ ملایم غربی گذاشت وحالیش کردم که خودش بجنبه  و پس از این که منو تا شورت و خودشو تا شورت و سوتین لخت کرد کشوند وسط تالار بزرگ که مثلا با هم برقصیم . اصلا بلد نبودم هماهنگ با اون برقصم . من بابا کرم خودمونو بلد نبودم برقصم با این پیر پاتال باید غربی می رقصیدم . این جوری که بوش میومد  حداقل یه شب تا صبح رو باید در خدمت این ملکه کون چروکیده می بودم . واسه این که به خاطر بلد نبودن رقص یا هماهنگ نبودن با ملکه خجالت نکشم اونو رو دست بلند کرده و گذاشتمش رو تخت . پس از باز کردن سوتینش به طرف شورتش حمله ور شدم تا اونو از پاش در بیارم . طوری ناز می کرد و جفت دستاشو می ذاشت جلوی کوسش که انگار دختر آخونده که می خواد حجاب کوسشو حفظ کنه . معلوم نبود این پیریه چه نازی داشت .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

3 نظرات:

ایرانی گفت...

آره داداش عزیز ..اولا بگم که چرا من تقریبا در همه نظراتم در خطاب به تو با اسم تو شروع می کنم ..به این دلیله که وقتی چشم در حال گشتنه کلمه اول جلب توجه کنه و رد نشی .اتوبوس هوس داستانیه که حداقل بیست قسمت خواهد بود حالا الان میگم بیست تا ولی دوبرابرشو باید در نظر داشت فعلا که همین یه قسمتو برای شرمنده نبودن نوشتم . ولی تا مادر فداکار تموم نشه زیاد به خودم فشار نمیارم حالا در همون تاپیک دنباله دار باشه موردی نداره ولی بعدا احتمالا باید جدا شه ممنونم از زحماتت . پاینده باشی ...ایرانی

بنده خدا گفت...

سلام ایرانی عزیز

مثل همیشه عالی بود
راستی یه سوال دارم. خود شما یا حتی ما که کامنت میزاریم، قابل ردیابی هستیم؟ و تهدیدی هست؟؟!!

ایرانی گفت...

سلام به بنده خدای عزیز ..نگران نباش جای نگرانی نیست ..اگه این جوری بود که پدر ما رو در آورده بودند .. چون وارد شدن به وبلاگ و جی میل خودش رمز می خواد و خوشبختانه گوگل مرد صفته.. اینجا هم که تشریف میارید و بهمون افتخار میدین ما امانت دار شما هستیم .. از طرفی مبارزه سیاسی در کار نباشه کاری به کار کسی ندارند .چون اگه این سایتهای سکسی و ساز و آواز و به قول خودشون مبتذل نباشه که بازار خودشون خراب میشه .. اون هیاهوی اینترانت و نمی دونم گوگل رو می بندیم از همون اولش خالی بندی و هیاهو بود . خودشون ورشکست میشن میرن . فعلا هم که کلی دلار ریختن تو جیب امریکا و زبونشو بستن و ما هم دیگه با تحمل گرونی برای هر دو طرف داریم کف می زنیم و هورا می کشیم . به این میگن همزیستی مسالمت آمیز .. مثلا بزرگترین وارد کننده رسیور و خیلی از کالا های قاچاق دیگه خودشون هستند . امتیاز انحصاری وی پی ان و ساکس دست خودشونه .. فیلتر می کنند و خیلی هاشون فیلتر شکن می فروشند .. دیگه میلیونها نفرو که اولا نمیشه تعقیب کرد و اگرم بشه کو حوصله مگر این که طرف خیلی تابلو بازی در بیاره و آدرس بده .ولی با همه اینها در خیلی از موارد مخصوصا در فیسبوک اگه احتیاط کنی خیلی خوبه . آدمای اونجا رو که نمیشه شناخت کین .اگه مشکل خاصی نیست که هیچی وگرنه ممکنه از طریق آی پی و شرکت طرف قرار داد اذیت شی که اونم در موارد نادره . خیلی ها نفوذ کردن در فیسبوک و من تعجب می کنم از این همه دعوتنامه ای که واسم میاد از آدما بدون تقاضا دادن ..هیشکدومو کلیک نمی کنم .. تا ابد هم بفرستن فیسبوک بازی نمی کنم .بالاخره خوب چونه ام رو گرم کردی برم تا وقت هست یه داستان بنویسم که خیلی عقبم . درود بیکران بر تو باد .....ایرانی

 

ابزار وبمستر