ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 82

نه نه .. نه.. تو یک جن هستی تو یک روح هستی تو از کجا خودتو رسوندی این جا تو یک جادوگر هستی . پس چرا من اولش تو رو نمی دیدم . چرا متوجه ات نبودم . بگو چرا چرا .. -ببین پرویز جان من هر چی باشم یک انسانم . بهم دست بزن . دستشو که می لرزید گرفته و اونو به سینه هام چسبوندم . بروپایین تر ببین این  کوسمه .. -باورم نمیشه تو چه جوری خودتو رسوندی این جا .. -حالا به اونش کاری نداشته باش . فکر کن که من شاه کلید دارم . فکر کن که در خونه باز بوده و خودمو رسوندم این جا فعلا که پیش تو ام . اگه نمی خوای و دوست نداری من برم . برم یه هتل بگیرم و فردا بر گردم تهرون . نمی خوای دیگه ولی اگه هر کی دیگه جای تو بود تا حالا تیکه پاره ام کرده بود ولی خیلی بی احساس و بی هوسی . البته بگذریم از این که در خلوت خودت داشتی فیلمهای سکسی می دیدی . طوری از خود بی خود شده بودی که اصلا متوجه من نشده بودی . ببینم تو روان گردان و از این قرصای شاد کننده استفاده می کنی ؟/؟ -چطور مگه -خیلی گیجی پرویز . در هر حال نادیا در خدمت توست اگرهم فکر می کنی گیر یک جن جادوگر روح شیطان افتادی من پاشم برم . یه فیلمی اومده که مثلا می خوام لباسمو بپوشم برم که دستمو کشید و منو انداخت تو بغل خودش -آفرین حالا داری میشی یه پسر خوب همونی که من می خواستم . این جوری بیشتر می پسندم . اگه بدونی وقتی که با قدرت یه زنو به طرف خودت می کشونی چه جذبه ای پیدا می کنی . حسودیم میشه اگه بعد از رفتن خودم به تو فکر کنم که داری یکی دیگه رو غیر من بغلم می زنی .. خوشم میومد از این که با اعتماد به نفس دارم باهاش حال می کنم و اونو به هر طرف که دوست دارم و عشقمه می کشونم . ولی دلم می خواست که خودمم قدرت خودمو به رخش بکشم و نشونش یدم که نادیا کیه . یه دستی به سینه اش زده و اونو انداختمش رو تخت و خودم روش قرار گرفته کوسمو گذاشتم رو سرش . متوجه منظورم شده بود و کارشو وارد بود .  زبونشو از حلقومش در آورد و دنبال کوسم می گشت . وقتی نوک زبونش می خواست به کوسم برسه خودمو کنار می کشیدم تا تا حشری ترش کنم . همین جورم می شد . از چشاش آتیش و هوس و آتیش هوس می بارید . از این جور نگاه کردنای مردا خیلی خوشم میومد . دلم می خواست این نگاهها تمومی نداشته باشه . یه خورده که اذیتش کردم برش منت گذاشته گفتم حالا بهت اجازه میدم کوسمو لیس بزنی . -اوخ جووووون بخور .. بخور .. بخور.. چه با حال لیس می زنی . لبه های کوسمو به دوطرف بازشون کرده تا اثر زبونشو روی کوس بیشتر حس کنم . یه لحظه فکرم به این مشغول شد که دقت کنم و ببینم که آیا کوسم نسبت به دو ماه قبل گشاد تر شده یا نه . دلم  می خواست مردایی که باهاشون سکس می کنم بیشتر حال کنن و لذت ببرن . با این که با بیشتر مردا بیشتر از یه بار سکس نمی کردم . -پرویز جون کوس خوری دیگه خوبه .. حالا آزادی . هر کاری که دوست داری می تونی با نادیا جونت انجام بدی . ببین یه کوس آزاد . راهش بازه . هر چی هم که توش آب خالی کنی صاحبش بار دار نمیشه . اصلا شوهرم واسه همین ازم جدا شد . دیگه بهش نگفتم قرص می خورم . -آره پرویز جون من که شانس نداشتم و ندارم . هر چی دوا دکتر کردیم نشد که نشد . دکترا می گفتند اگه خارج هم بری تاثیر نداره . این قدر از این کوس شرات گفتم که ذهنشو واسه لحظه آخر سکس آماده کنم . آخه بعد از ارضا شدن اگه منی مردو جذب نمی کردم کل عشقبازی مزه اش از بین می رفت . اون وقت می شد مثل یه میوه ای که اونو گازش بزنی تو دهنت مزه مزه اش کنی و وقتی طعم و لذتشو گرفتی اونو  بندازیش دور و تفش کنی . خوب تونسته بودم رگ خوابشو تو دستام بگیرم . سر تا پامو با زبونش لیس می زد . انگشتای پامو به دهنش چسبوندم . یکی یکی اونا رو لیس می زد . یه نگاهی به کیرش مینداخت و یه نگاهی هم به دهنم . دلم واسش سوخت . دوست داشت واسش ساک بزنم ولی طوری سیاست رفته بودم که حس کردم دلش می خواد واسش ساک بزنم ولی روش نمیشه چیزی در این مورد بگه . -پرویز بیا بیار کیرتو بیار یه تستش کنم ببینم می تونه بهم حال بده یا نه . آخه مردا بیشترشون همین که فرو می کنن تو کوس یه زن آبشون میاد . دوست ندارم تو آبتو زود بیاری و کیرت شل شه -نادیا جون تو اینا رو از کجا می دونی .. -چیه می خوای بگی که کلی کیر رفته تو کوسم . نترس ما از این شانسا نداریم . شوخی کردم پسر به دل نگیر . حالا شما مردا زیاد عادت ندارین از داخل رختخوابتون واسه هم بگین . ولی ما زنا این حرفا رو با هم نداریم و خجالت نمی کشیم . از راز هم با خبریم . فعلا که شوهر ندارم . کیرشو به دهنم چسبونده و آروم آروم شروع کردم به ساکیدن . اونم چه ساکیدنی . .پرویز مثل یک شغال ولی خیلی آروم زوزه می کشید ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر