ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

دیوارهوس

خیلی عصبی بودم . دوست داشتم تنها باشم . تازه با دوست دخترم بهم زده بودم و اومده بودم یه هتل تقریبا شیکی تو خیابون ناصر خسروی تهران تا یه آب و هوایی عوض کنم . اتاقش یه تخته و کوچولو بود . ولی خیلی شیک بود . با این که چند تا فامیل هم تو تهرون داشتم ولی تر جیح دادم برم هتل .. درست  فردای روزی که باهام بهم زد به عقدر یکی دیگه در اومد . خیلی نامردی کرد . داشتم خودمو فحش می دادم که این همه شهر واسه گشتن بود و چطور شد که گذارم افتاد به تهرون . آخه تهرون هم شد شهر واسه گشتن ؟/؟ از هر چی زن تو دنیا بود دیگه بدم میومد . جز مامان خودم . آبجی هم که نداشتم . یه دوشی گرفتم و رفتم که بخوابم . کاش با همین کیر کلفتم که خوابیده اون سیزده سانت می شد تر تیب دوست دخترمو می دادم واون مجبور می شد که باهام از دواج کنه . نامرد پست فطرت .. چه جوری دورم زد . بیشتر واسه این ناراحت بودم که حالمو گرفته و منو به ا مون خدا ول کرده . زمستون هم بود و تهرون هم که مثل تهرون قدیم نبود که لطف و صفایی داشته باشه . اون قد یما که بابام تعریف می کرد لاله زار و توپخونه واسه خودش عشق و حالی بود . حتی معتاداش هم یه حال و هوای دیگه ای داشتند . می گفت یه سینما سعدی بود اگه اشتباه نکرده باشم نبش لاله زار جنوبی به طرف سعدی که همیشه  سر درش زده بود دو فیلم با یک بلیط .. با همین افکار  می خواستم بخوابم که یهو فکرم رفت پیش این قضیه که دوست دخترم مزدوج من حالا داره زیر کیر شوهرش عشق و حال می کنه و من کوس خل بعد از چهار سال دوستی بهش دست نزدم . تازه خیلی هم خوش تیپ تر از اون بودم و خیلی هم طرفدار داشتم ولی اون پول دوست بود . اصلا خیلی هم اهل پز دادن بود . کاش زودتر بهم زده بودیم . منتظر بودم که اصلاح شه .. نیمه های شب بود  به نظرم اومد دارم خواب می شنوم . یه چیزی در مایه های خواب دیدن ولی دیدنشو حس می کردم . -عزیزم این دفعه رو دیگه نصفه کاره ولم نکن . تا آبم نیومد ولم نکن . نمی خوام دوباره سنگینم کنی -دست خودم نیست آبم زود میا د.  -دیوونه حالا که آبت زود میاد حداقل یه چیزی کوفت کن که اون کیرت شل نشه تا من بتونم باهاش حال کنم و چند تا تلمبه بیشتر بزنی و منو ارضام کنی .. .. یه خورده که بیشتر دقت کردم متوجه شدم که بیدارم و دیوار دو تا اتاق چون نازکه  صدا رو می فرسته این طرف . فکر کنم صدا رو فقط من  تو اتاق خودم می تونستم بشنوم .. چقدر از ناله هاشون خوشم میومد . البته از ناله های زنه وگرنه مرده کوفتش بشه .. بازم مرده آبش زود اومد و زنه رو به حال خودش رها کرد .. -خود خواه همش به فکر خودتی . مردایی مثل تو با این کاراشون زنا رو وادار می کنن برن زیر کیر یکی دیگه بخوابن .. در اینجا صدای سیلی مرد بر صورت زنو شنیدم -زنه هم جوابشو داد و گفت عوضی منو می زنی . کاری نکن که با همین چاقو شکمتو پاره کنم . فقط کافیه یه فن بهت بزنم . در همین حال من شروع کردم به جق زدن که دارم اون زنه رو می کنم . بیا که خودم در خد متتم . ولی این واسم شده بود یک آرزو .خیلی دلم می خواست اون زنو می دیدم . تا صبح هزار بار از خواب بیدار شدم . منتظر بودم که یک بار دیگه صدای سکس اونا رو بشنوم ولی نشد .. ظاهرا  شوهره یک کار اداری داشت و رفت . چون صدای خدا حافظی اونا رو می شنیدم و از کار اداری هم حرف می زدند . نمی دونستم با چه بهونه ای خودمو بکشونم اونجا . وقتی که مطمئن شدم شوهره رفته رفتم و در زدم . با این که خیلی پررو نبودم و تجربه سکس آن چنانی هم نداشتم که اونم بر می گشت به قبل از آشنایی با اون بیوفا .. درزدم -بفرمایید -ببخشید خانوم شما امشب هم اینجا تشریف دارید ؟/؟ -اگه بخوایم باشیم میاییم دفتر بهتون میگیم . اول صبحی چه وقت در زدنه -ببخشید من همسایه بغلی شما هستم . دیشب سر و صدای شما و آقاتون نذاشت که من بخوابم . می خواستم ببینم اگه امشب هم از این بر نامه هاست اتاقمو عوض کنم . -ببخشید شما  جز فضولی به کار مردم کار دیگه ای ندارین ؟/؟ -نه اصلا این طور نیست . من از اتاق خودم و از دیواره نازک حدفاصل شنیدم . حتی کتک کاری هم می کردین .. اگه مشکلی هست من در خدمتم . -خفه شین آقا اگه یک بار دیگه مزاحمم شین زنگ می زنم به پلیس .. جفت کرده بودم . -ببخشید خانوم من منظور خاصی نداشتم . هدفم کمک بود .. فوری بر گشتم به اتاقم . ترسیده بودم . تصمیم داشتم که بزنم به چاک ولی دیدم صدای در زدن خانوم خانوما اومد با ترس و لرز درو باز کردم . صورتش مثل صداش قشنگ و ظریف بود . با یه بلوز دامن کوتاه   و یه شال قرمز که صورت سفیدشو خیلی خوشگل نشون می داد یه نگاهی بهم انداخت که دلم رفت -خب حضرت آقا چه منظوری داشتند ؟/؟ -متوجه منظورتون نمیشم . -دیشب چی شنیدی .. -همه چیزا رو که خودتون می دونین . اومد داخل و با لگد درو بست و با کلیدی که تن در بود درو قفل کرد . -خب بگو ببینم ازتو چه کاری بر میاد . حس کردم که سنبه پر زوره .. ولی اشتباه فکر می کردم . البته پرزور بود ولی طور دیگه ای . یه چاقو از جیبش در آورد .. اون موقع حکم اعدام نداشت ولی تا رفتم یه لگد به دستش بزنم با یه فن همچین منو رو تخت خوابوند که نفهمیدم چه جوری .. یهو بی حس شده بود . داشت خودشو رو من می مالوند . -خانم .. خانم خواهش می کنم این قدر سخت نگیر من خودم بدون چاقو و این برنامه ها هم تسلیمم . هر کاری داشتید در خدمت شمام . این قدر عصبی نباشین براتون خوب نیست . با دمم گردو می شکستم . حتما اومد دید که خیلی خوش قیافه و جوونم کارشو شروع کرد و از طرفی هم بهش گفته بودم که کمکت می کنم . من راضی اون راضی کیرم و کوس اونم راضی . شروع کردیم به عشقبازی . -فقط خوشگله لباسامو پاره نکن که من نمی تونم از این در برم بیرون . خیلی راخت لختم کرد و هرچی رو هم که تنش بود یکی یکی به این طرف و اون طرف پرت می کرد . با دندوناش هوس آلودانه سینه ها و شکممو آروم گاز می گرفت تا این که رسید به کیرم . ته کیرمو گرفت توی دستش و با حرص بهش نگاه می کرد -یا تو باید شوهرم می بودی یا این که این کیر جای کیر شوهرم می بود .. -من جسارت نمی کنم که جاپای شوهرت بذارم .. لیاقتشو ندارم . اگرم کیر ها قابل پیوند بود قابل شما رو نداشت حالا هم هر وقت بخواهید با کمال افتخار در خدمت شماست و دهنشو گذاشته بود رو کیرم و ساک زدنو شروع کرد . سینه هاشو هم می مالید به پاهام .. -نههههه نهههههه نهههههه امونم بریده شد .. آبم داره میاد با این مدل ساک زدنت .. همین جورم شد .. بی انصاف شیره منو کشید و طوری بهم لذت داد که تو عمرم نچشیده بودم . کیرمو که تمیز تمیز کرد از دهنش بیرون کشید و با لبخند بهش زل زد . -این همونه که من می خوام و لازمش دارم . چقدر خوب . با این که چلوندمش و هوسشو خالی کردم بازم خیلی کلفت و دراز تر از کیر شوهرمه . اومد و رو کیر نشست چند تا این  ور و اون ور کرد و کلره رو فرو کرد توی کوسش . -جوووووون .. تو خیلی راحت می تونی آبمو بیاری می تونی سیر و سیرابم کنی .. دستامو دور کمرش حلقه کردم . لحظه به لحظه کیرم شق تر می شد و جیغ اون بیشتر -یواش ! یواش تر صدات تا ته سالن میره . بده اون لباتو تا قفلش کنم . دستامو گذاشتم دو طرف کونش  چاکشو باز کرده تا راه ورود کیرمو باز ترش کنم .. اون می خواست به خودش آرامش بده و واسه بار ها و بار ها منو در اختیار داشته باشه . همون وقت کوس دادن ازم در آورد که بیکارم و گفت که همه کاره شوهرش در یک شرکت ساختمانیه واسم تو همون شرکت کار جور می کنه  که همیشه همراش باشم .. هرچی گفتم کارم چیه خندید و گفت واسه همه همه کاره و آچار فرانسه ولی واسه من رئیس و پیچ گوشتی . -از شهر من تا اصفهان راهش خیلی دوره -بابا ترقی باید بکنی .. من تو رو می برم اون بالا بالا ها . من قبلا شنیده بودم که آدم از کون دادن به مقامات بالا می رسه . نمی دونستم که کوس کردن هم این جوری باعث پیشرفت میشه . -حالا میشه حال حالا رو بکنیم تا بعد -قبوله ؟/؟-باشه قبوله . این حرفو که زدم انگاری تو کوسش فلفل ریخته باشند . قدرتش چند برابر شده بود . یعنی  راستی راستی این کوس همیشه مال من میشه ؟/؟  قربون اون کیر کلفتم بشم که نه تنها به خودش روزی رسونده بلکه واسه صاحبش هم روزی رسون شده .. بهتره از کوس خانوم تشکر کنم . کوس لیسی و چرب زبونی رو شروع کرده و بعد این بار خودم افتادم روش . یه سرویس درست و حسابی گاییدمش . نشسته ایستاده .. زمین به هوا ..هوا به زمین و سگی و گاوی و اسبی .. مدلی نمونده بود که اونو نگاییده بامش .  دوتایی مون رفتم تو حموم .. طوری لیفم می زد که من نمی تونستم اونو این جور سر حالش کنم . ورم بالای کوسش از هوس بالاش می گفت و کوس تنگش هم از  کار کرد پایینش -ببینم کوست که کیلومتر شمار نداره .. دستشو که رو کوسش می کشیدم سر می خورد -می بینی جاده صافو ؟/؟ -آره حالا با سرعت بالای 120 ماشینمو می فرستم بره پارکینگ . همونجا ایستاده بغلش زده کوسشو از زمین به هوا می گاییدم . خلاصه دو بار ار گاسمش کردم و دوبار هم تو کوسش خیس کردم . شوهر بیچاره اش هر چی صداش می زد جیکش در نمیومد . در اتاقشون قفل بود و کلید هم دست زنه  چون سه چهار ساعتی رو در حال گاییدن حضرت خانوم بودم . به جای این که اون بترسه من می ترسیدم . هر لحظه فکر می کردم که الان در باز میشه و میاد دستگیرم می کنه .. -آخخخخخخ پسسسسر عجب کیری داری . کم و زیادش سه بار خالی کردی بازم تو کوسم جا می گیره -حالا هوس کونتو داره . واسه کونتم شده کار مندت میشم . -سرور منی آقا پسر .. خیلی کیف می کرد که با همون کیر زوار در رفته و سه بار خالی کرده  کونشو گاییدم . .. موقعی که کارمون تموم شد اول من رفتم تو سالن یا همون کریدور .. وقتی دیدم همه جا خلوته اونو فرستادم که بره .. حالا من شدم کارمند شرکت ساختمونی این زن و شوهر میلیاردر در اصفهان .. قراره که کارشونو درست کنند بیان تهرون .. کار من اینه که هر وقت که خانوم میلشون کشید برم سراغش و بهش حال بدم وگرنه زیاد خودمو خسته نمی کنم . تازه واسه کردنش هم حقوق می گیرم و زبونم روش درازه .گاهی وقتا اضافه کاری هم می گیرم .  هر سه تامون شاد شادیم . اون به خاطر این که کیر شفا بخش من در مانش کرده .. شوهرشم دیگه از دست نق زدنهای زنش راحت شده . منم دیگه یادم رفته که که یه دوست دختر بی وفایی داشتم و یه روزی هم باید زن بگیرم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر