ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مردان مجرد , زنان متاهل 34

گلوریا : اوووووووووفففففففف منصور منصور عزیزم .. دوستت د ارم . دوستت دارم عاشقتم . من تو رو می خوام .  کیرت رو می خوام . هیشکی مث شوهر آدم نمیشه . اگه صد تا مرد رو هم کنار خودت داشته باشی و بهت حال بدن اگه توی بغل هر کی باشی در هیج بغلی به اندازه آغوش شوهرت احساس امنیت نمی کنی . 
منصور می دونست که زنش این جوری مثلا داره ابراز احساسات می کنه و مثلا می خواد به اون بگه که چقدر دوستش داره و بدون اون هیچی نیست .  منصور هم واسه این که بیشتر زنشو هیجان زده کنه و طوری نمک گیرش کنه که بعدا کاری به کارای اون نداشته باشه  بازم از کیر مردای دیگه می گفت . اون بر نامه های خاصی توی سرش بود . یکی دو تن از  همکاراش علاقه زیادی به سکس ضربدری داشتند و این که بدن  گلوریا رو هم حسابی دوست داشتند . گفته بودند که حاضرن یه سکس ضربدری و جا به جایی داشته باشن .  اون زنا هم حسابی چشم منصورو گرفته بود و خیلی دوست داشت که با اونا باشه و یه جورایی با هاشون حال کنه . اگه گلوریا وارد این مجالس می شد می تونست خیلی راحت خودشو در اختیار  پزشک همکارش قرار بده و اون هم زنشو در اختیار بگیره . دیگه لزومی هم نداشت که مثلا بخواد بگه زنش میون دهها کیر غریبه قرار داشته و دوستش هم فکر می کنه که این اولین سکس گلوریا با مردی غیر از همسرشه .  منصور زنشو بغل زده بود و با همه چای بدنش بازی می کرد . انگشتاشو فرو کرده بود توی  کسش ..
منصور : اوووووووفففففف عزیزم عزیزم  اگه تو بری به اون مجلس دلم همش باید باشه پیش این که تو چیکار می کنی . مردای دیگه نکنه سرت بلا بیارن با وحشی گری با هات بر خورد کنن . چون تو اونا رو آتیش می زنی . این کونی که تو داری . این سینه های برجسته و اندام تپل و خوشگلی که داری همه رو از خود بی خود می کنی . اوووووووییییییی نهههههههه نههههههههه ... اگه با فشار تو رو بکنن . اگه طوری بکنن توی کونت که جر بخوری .. من اصلا دلشو ندارم که تو رو  زخمی ببینم و ببینم که درد می کشی .
 گلوریا با این حرفای شوهرش از حال رفته بود . می خواست یه چیزی بگه که جبران حرفای اونو کرده باشه ولی انگار نایی برای حرف زدن نداشت و چیزی نمی تونست بگه . ر 
-آههههههههه نهههههههه نههههههههه گلوریا .. زن خوشگل من .  ولی صبح که سمیر او مد این جا باید ازش  ازش  بخوام که یه حال جانانه بهت بده . تو هم باید طوری به اون حال بدی که اون  حساب همه چی رو داشته باشه . یعنی هوای همه چی رو داشته باشه . از تو حمایت کنه . من ازش می خوام که مراقب تو باشه . اگه کیر هایی رو دید خارق العاده که از استاندارد خارجن و خطر پاره کردن دارن نذاره که بهت آسیب وارد کنن . 
گلوریا : عزیزم منصور دلواپس من نباش . من اگه دردم بگیره خودم می دونم چه جوری از خودم مراقبت کنم . تازه سمیر وقتی برسه اون جا و زنای رنگارنگو ببینه هوش از سرش می پره .  و از طرفی من هم که خونم از خون بقیه زنا رنگین تر نیست . اگه بخوام کاری بکنم که اونا فکر کنن که سوسول هستم خیلی زشته .. باورم نمیشه منصور باورم نمیشه که تو این قدر خوب و مهربون باشی . این جوری منو درک کنی . دوستت دارم دوستت دارم . یه روزی جبران می کنم . من حالا کیر می خوام . بده به من . بده به من .. منو باید ارضام کنی . باید به من حال بدی . می خوام بهت نشون بدم که هیچ کیری مثل کیر شوهر آدم نمیشه . 
منصور بازم خنده اش گرفته بود . می خواست به زنش بگه تو می خوای به کی نشون بدی که هیچ کیری مثل کیر شوهر آدم نمیشه . آخه من شوهرت که فقط سکس خودم با تو رو می بینم . دیگه شاهد این نیستم که ببینم کیر های دیگه چه بلایی بر سر کس وکونت میارن که بخوام مقایسه کنم .منصور هم حس می کرد با فانتزی و تصور این که یکی دیگه داره زنشو می کنه به هیجان اومده و دوست داره زود تر کیرشو فرو کنه توی کس گلوریا . کلفت ترین کیری رو که در حد معمول حس می کرد و  بلند ترینشو برای کس زنش در نظر گرفته بود . مثلا یه کیر بیست و پنج سانتی . یه نگاهی  به صورت گلوریا و چشای بسته اون انداخت . و تصور اون کیر رو کرد که وارد کس اون شده همزمان با این خیال کیرشو هم فرو کرد توی کس زنش . از روبرو و به آرومی ..
 -آخخخخخخخخخ منصور .. منصور رفت رفت ... 
-فدات شم عزیزم . خاطرم جمع باشه که حتما می خوای ؟ من می خوام صبح به سمیر خوب برسی که اون هم در اون مجلس یه چشمش به تو باشه و یک چشمش به زنای  دیگه .. 
گلوریا : چقدر شر منده ام می کنی . آره به خاطر تو حاضرم هرکاری رو انجام بدم . حتی اگه به وقت بودن با سمیر حال و حوصله اونو نداشته باشم بازم فیلم بازی می کنم و خودمو تشنه نشون میدم که اون فکر کنه من خیلی لذت می برم . من یک زن هستم . یک شیطون و به خوبی بلدم که چیکار کنم .
 منصور با خودش گفت کن که می دونم تو چقدر از این پسره لذت می بزی و اگه بیست و چهار ساعته زیر کیر اون باشی بازم سیر نمیشی . پیش قاضی و معلق بازی ؟ ! 
گلوریا : عزیزم .  شوهر مهربون من . وقتی که با من سکس می کنی  حس می کنم که یه دنیا آرامش اومده به سراغم .. 
گلوریا نزدیک بود از زبونش بپره  که حتی اگه تو دوست نداشته باشی حاضرم نرم که دید زیاده از حد تعارف میشه و اون وقت ممکنه یه چیزی هم از دهن شوهرش بپره و همه کارا خراب شه ..... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی

2 نظرات:

دلفین گفت...

داداش عالی بود دمت گرمم

ایرانی گفت...

درود بر داداش دلفین گلم ... دستت درد نکنه .. ایرانی

 

ابزار وبمستر