ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان 46

پاهای منیره سست شده بود . گرمای بدن عارف و کیرش اونو داغ کرده بود . دلش می خواست در این فضا یک آهنگ شاد می ذاشتند و اون خیلی راحت خودشو تسلیم این جوون مثلا مذهبی و کارشناس امر کامپیوتری می کرد . عارف کف دستشو رو کوس منیره گذاشته بود و به خوبی اونو ارزیابی می کرد . ورم رو کوس منیره اونو خیلی سر حال آورده بود . از این که تونسته این زن مومنو از راه به در کنه احساس غرور و آرامش می کرد . همین حسو هم منیره داشت ولی هردوشون می دونستند که ایمانشون رفته زیر شاخه هوس و شهوت . منیره دستشو به هر جایی بند می کرد تا جای خودشو روی میز محکم کنه . اون اصلا حس نمی کرد که کمرش روی چیز سفت و سختی قرار داره . اون فقط بدن نرم و کیر گرم عارفو احساس می کرد و هر لحظه بیشتر حس می کرد که داره از حال میره . جفت کف دستای عارف رو سینه های درشت منیره می گشت . منیره لباشو برای پسر جوون گرد کرده بود تا لباشو رو لباش ببینه . حالا سکس  همراه با احساسی قوی به هردوشون شور و حال خاصی بخشیده بود . -خواهر منیره ببینم داری درستو خوب یاد می گیری ؟/؟ -آهههههه برادر عارف .. چه درس خوبیه . عملی عملیه .. ببینم ماوس رو کردی تو کاوس .. عارف و منیره دو تایی شون از این کلام منیره خندیدند . عارف سر و صورت زن رو غرق بوسه کرده بود . -برادر عارف فکر نمی کنی در جای به این مقدسی کار ما حرام باشه ؟/؟ -خواهر از اونجایی که این ستاد تبلیغات و کار ما بر اساس تبلیغ در جهت جلوگیری از اشاعه فساد های اجتماعی در جهت تحقق  اصل خود کفایی و مبارزه با استکبار جهانی با همتی مضاعف  صورت می گیره بسیار پسندیده و مباحه .. -جدی میگی ؟/؟ -شوخیم کجا بود خواهر .  -خوش تیپ ادامه بده . کیرتو محکم توی کوسم آتیش کن . الان من و تو هم داریم جهت جلوگیری از فحشاو فساد با هم اختلاط می کنیم . جامعه باید اینو درک کنه و به خاطر این اقدام پسندیده ما بهمون جایزه هم بده ولی از اونجایی که فرهنگ خیلی ها پایینه و ممکنه برداشتهای بدی بکنن ما هم مجبوریم کوتاه بیاییم . -حالا نمیشه من یه خورده بلند بیام ؟/؟ --تو که صاحب اختیاری تا هر وقت که دلت می خواد بلند بیای . من عاشق بلندتم . عاشق اینم که تا هر وقت که دوست داری زیر کیر تو باشم -ولی خواهر ممکنه بعضی از خواهران و برادران دینی نتونن این اقدام انقلابی و مذهبی ما را که در جهت ترویج سالم سازی اجتماعه پذیرا باشن .. -ولی حقیقت مسئله عوض نمیشه .. حالا بکن منو بکن بذار عشقمو بکنم .. بذار حال کنم با کیرت .. -خواهر منیره بهتر از من می دونی که به هنگام آمیزش مرد و زن می تونن حرفای هوس انگیزی به هم بزنن -آره می دونم حتی مرد می تونه فرج زن یا همون قالب کوس زنو بلیسه -میگی منم واست از این کارا بکنم .. یه میک زدن و لیسیدن کامل رو روی کوست پیاده کنم ؟/؟ -اون دیگه از اشتیاق و کرم و بزرگواری شماست . همون که من زیر سایه شما و زیر عبا و عمامه کیر شما باشم برای هفت پشتم کافیه و تا آخر دنیا شارژشارژمیشم . منیره تنه کیر را به عبا و سر کیر و اون حالت کلاه مانند شو به عمامه تشبیه کرده بود . عارف از این تشبیه منیره خیلی لذت برده بود . و جالب تر این بود که دو تایی رو می گفت آخوند .. -عارف آخوندو محکم بزن به ته کوسم و بکشش ییرون عارف در یکی از این صحنه ها کیرشو تا ته کرده بود توی کوس منیره . یه حالت شیب از زمین به هوا به کیرش داده بود و برای لحظاتی حرکتی نمی کرد -برادر عارف چی شده خسته شدی ؟/؟کوس من دلتو زد ؟/؟ -خواهر ! تو از یه دختر  و دوشیزه هم تازه تر و دوشیزه تری . من چه طور می تونم از این همه عشق و کیف و صفا دست بکشم ؟/؟ من الان یه موشک زمین به هوا رو فرستادم به داخل کوست .. یا فکر کن یه آخوندی رو فرستادم اون داخل که بره بالای منبر کوست و ارشاد کنه -خب برادر بگو ببینم این آخوند بالای منبر کوسم چی میگه .. -میگه آقا عارف  اگه بدونی این خواهر منیره چه ثوابی می کنه که یک جوان را از انحراف و گرایش به منکرات نجات میده .. میگه همین کیری که رفته توی کوس منیره جان انگار همون داخل تطهیر میشه . یعنی کیر عارف می تونه با کوس منیره نازنین غسل کنه . -به نظر شما من این قدر ارزشمندم .. عارف دستشو گذاشت زیر کون زن حشری و در حالی که اونو از کوس می گایید  انگشت وسطی یه دستشو کرد تو کون زن حشری -اووووففففف خواهش می کنم .. بمال بمال کونموسوراخ کونمو ولش نکن . امون نده ! برادر عارف می دونست که اینجایی که داره منیره رو می کنه جای راحتی نیست و ممکنه کمر زن درد بگیره با این حال منیره رو تحسین می کرد که داره تمام این سختیها رو به خاطر هوسش تحمل می کنه . چقدر از این طرز صحبت با منیره خوشش میومد . به خوبی زبون همدیگه رو می فهمیدند ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

5 نظرات:

دلفین گفت...

داداشم موندم چی بگم دمت گرم عالی بود شارژم کردی راستی داداشم از کبری خبری نیست

ایرانی گفت...

سلام دلفین عزیز و گلم .. در مورد کبری باید گفت که اون مربوط به فضای خونه منیره میشه و اینجا محیط کار و ستاد تبلیغاته ..هر جایی اگه کبری رو وارد کنیم غیر عادی میشه ولی پس از تموم شدن جریان در ستاد تبلیغات اسلامی , کبری در فضای خونه در چند قسمت دیگه برای امر خیر دخالت می کنه .. شاد باشی داداش دلفین خوبم ...ایرانی

دلفین گفت...

داداشم میفهمم چی میگی دوست دارم داداشم ازت یه خواهش داشتم توی داستان میتونی کاری کنی که کبری روی منیره تسلط داشته باشه منظورم اینه که هرچی کبری میگه منیره بدونه چونو چرا گوش بده یا مثلا وقتی کبری میگه تو باید با فلان اخوند یا فلان پاسدار سکس کنی منیره با اینکه از اونا بدش میاد باید با اونا سکس کنه منظورم اینکه یجوری حرف شنوی داشته باشه از کبری
یامثلا کبری بخاطر اینکه کار های شوهرش زوتر پیش بره منیره رو مجبور میکنه با یه کسای سکس کنه
راستی داداشم چندتا از سکسای منیره رو توخونه کبری بزار یاسکس کمال و جمال با منیره تواستخر خونه منیره بزار که کبری بهش گفته به بچه شنا یادبده دوست دارم ببخشید که سرتو درد اوردم

دلفین گفت...

راستی داداشم با این قسمت داستان خیلی حال کردم تیکه کلامهای قشنگی به کار بردی دمت گرم 3بار خوندم

ایرانی گفت...

دلفین نازنین و خوبم .. حتما نکاتی رو که بیان کردی رعایت می کنم .. منتها چند قسمتی رو منیره مستقیما عمل می کنه تا بره خونه و اونجا کبری بره سراغش ..بازم از توجه و همراهی دلفین خوبم تشکرکرده و از لطفی که به من داری داداش گلم .. شبت خوش ...ایرانی

 

ابزار وبمستر