ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 143

فدات شم هیفا خوشگله من . معلومه که خیلی به خودت می رسی . ولی حالا باید قدر این کیرو بدونی . بازم رو کونش استوار بودم و اون بلندی نمی ذاشت اون جوری که دوست داشتم کیرمو تا ته کسش بفرستم . همین یه طرف واسم بس بود . هر کاری کرد که رو کنه من به این سادگیها رضایت بده نبودم . مگه به این زودیها دست از سر کونش ور می داشتم . چقدر این عبارتو تو ذهنم مرور می کردم . دست از سر کون ورداشتن . خنده ام گرفته بود . هیفا هم با خنده های من می خندید . دلم می خواست اون دندونای سفید و خوشگلشو می بوسیدم ولی این کون تپلش بهم امون نمی داد . آخه این عمر کوتاه مهلت نمیده آدم به همه اینا برسه . سیر سیر بخور کوروش که قدر زمان قحطی رو بدونی . جاااااااان عجب دل و جیگری داشت این خانوم خانوما . بالاخره مجبورم کرد که از روبرو باهاش حال کنم . بازم خدا پدرشو بیامرزه که نیفتاد روم . هر چند این جوری کمتر فعالیت می کردم ولی حالا هم باید بهش حال می دادم . چقدر کاردرست بود این خوشگله . با یکی دو خالی که گوشه لباش و صورتش داشت یه جذابیت خاصی پیدا کرده بود . چشای درشت و پر هوسش کیرمو همچنان شق نگه داشته بود ولی قالب کوسش درشت بود . نمی دونم به چی تشبیهش کنم . شاید یک انبه ای که اونو از وسط نصفش کرده باشند . یه پاشو انداخت رو کاناپه و یه پا دیگه شو به طرف زمین خم کرد تا چاک کسش باز تر شه انتظار داشت که من یه خورده خودمو جلوتر بکشم تا پاهاشو بندازه رو شونه ام ولی اون کوه گوشت پدرمو در می آورد اگه این کارو می کردم تو این جای تنگ چه جوری می تونستم رو به جلو حرکت کنم چه جوری .. با دست به کسش اشاره می زد که اونو  ردیفش کنم . من باید دو دهنه باهاش کار می کردم . یعنی یه دهن دیگه هم کنار لب و دهنم می ذاشتم تا سرویس خوبی به این  جنده خانوم بدم ولی با همه اینا با کله افتادم روش .. وای انگاری داشتم میوه بهشتی می خوردم . دو تا لبه کوسشو که باز کردم و زبونمو کشیدم روش یاد انار ملس افتادم . -هی کس خل یه خورده فارسی یاد نگرفتی ؟/؟ فقط می خندید و با زبون بین المللی ایف و اوف ناله می کرد . دیدم همش داره میگه کیر کیر .. سرمو بالا آورده کیرمو گرفتم طرف صورتش و گفتم از اینا می خوای ؟/؟ .. از نگاهش و لا ..لا ..گفتنش متوجه شدم که فعلا دوست داره به همین میک زدن خودم ادامه بدم و این کارو هم کردم . کیرمو که کرده بودم توی کسش کمی تنگ تر به نظر می رسید ولی الان فکر می کردم که نصف چونه و دماغم داره میره توی کس این خانوم خوشگله .. از آب و روغنش چی بگم . کسش همچنان طعم انار ملس رو می داد . هر چند من از انار شیرین بیشتر خوشم میومد ولی به این قسمت کار که می رسیدم عاشق انار ملس می شدم . .. یه لحظه که سرمو بالا آوردم دیدم با اون لب و دهنش و گوشه چشاش چه نازی می کنه و چه کرشمه ای می ریزه . دیگه  نشد که جلو کیرمو بگیرم تازه  هوس اینو کرده بودم که لب و دهن خوشگل و پر هوسشو ببوسم . اون لبا داشتند داد می زدند که بیا منو بکن .. کیرتو فرو کن تو کس صاحبم .. اینو هم از لباش شنیدم که کیرتو بیار .می خوام ساک بزنم . ولی این کیر بازم رفته بود رو کوس هیفا نشسته بود . و اون لباشو رو لبام نگه داشته و با چشاش به چشام زل زده بود . لحظه به لحظه به هم نزدیک تر می شدیم . دیگه نمی تونستم  تو چشا و نگاش خیره شم . چون دیگه مماس شده بودیم . مثل تماس کیر با کس . واسه خودم حرف می زدم . .. داشتم به این هم فکر می کردم که چقدر زندگی کوتاهه . اون سینه های درشت و نوک تیز  و آبدار واقعا رسیدگی می خواست . من یکی دوساعته چه طور می تونستم سر حالش کنم . دیگه اونو تحویل دستام دادم . چقدر می چسبه یکی دیگه واست رانندگی کنه و تو هم در حرکت بر روی خط مستقیم با یکی از زیبا ترین و خوش کون ترین .. نمیگم خوش کس ترین زنای عرب حال کنی . یعنی خوراک پاد شاهی رو بخوری . ولی کون لق پادشاه بحرین و امارات . حالا دیگه هر دو تاشون بی خایه شدن . دنیا دیگه زیر کیر آریا می گرده . مشتمو گره کرده و فریاد می زدم زنده باد ایران پاینده باد نژاد آریا .. خانوم کوسو  خندید و دستشو دور گردنم حلقه زد و دویاره لباشو رو لبام قفل کرد که یعنی این قدر احساساتی نشو . .. می دونستم که پاهای هیفا خیلی خسته شده و لی با این حال عشق به کس دادن اونو سر پا نگه داشته . کیرم خیلی راحت تا ته کوس این خانوم خوشگله رفت . رفت و رفت و بازم جا داشت که بره . این دیگه چی بود . نتیجه سالها تلاش و فعالیت بود که نصیب من شده بود . دیگه از این چیزا واسم فراوونه .. منی که ملکه انگلیسو گاییده بودم و زن نخست وزیرشو .. دیگه آدمایی مثل هیفا واسه  من پیش پا افتاده بودند . ولی رسالت من باید نوعی رسالت جهانی می بود و باید از غرور کاذب فرار می کردم . تا چند سال دیگه بچه هام بزرگ می شدند و می تونستم بنیانگذار یک انقلاب ایرانی آریایی در جهان باشم . ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر