ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

روزعشق وتولد عاشق مبارک باد

مثل این که باز هم روز عشق از راه رسیده وبازم باید از عشق بنویسم . البته این نوشتن منم اجباری نیست . با عشق می نویسم . من نمی دونم چرا هر چی میشه می بندیم به این عشق .. با عشق می خوانم .. با عشق می گویم با عشق می نویسم . با عشق ازدواج می کنم با عشق ازدواج نمی کنم . هرچی هم از این عشق بنویسیم بازم کم نوشتیم و هر چی هم بگیم بازم کم گفتیم . حالا می خواد خودمونی  باشه مثل نوشته پارسال من و مثل همین سه چهار خطی که الان نوشتم و معلوم نیست چه جوری ادامه اش بدم . ولی به جون خودم و روز عشق قسم تقلب نمی کنم نوشته پارسالو نگاه نمی کنم . راستش باید بخونم تا یادم بیاد چی نوشتم . حالا من با لحنی خودمونی شروع کردم یهو بخوام بپرم ادبیش کنم بی ادبی میشه . میشه شبیه چند تا داستان سکسی که اون اولا نوشتم . عشق قشنگه گاهی وقتا هم میگیم که نفرت انگیزه . ولی ما از عشق متنفر نیستیم . نفرت چیز دیگه ایه . دلم می خواد سبک صحبتو عوض کنم برم اون بالا بالاها  . برم رو قله های خیال بشینم و بازم از عشق بگم . هیچی در این دنیای بزرگ مثل عشق  تقسیم پذیر نیست . هیچی مث عشق دوست داشتنی نیست . عشق  والدین به فرزند ..عشق فرزند به والدین ..عشق به خدا ..عشق دخترا و پسرا .. حتی دوست داشتن یه سگ وفا داری که همه چیزشو در صاحبش خلاصه شده می بینه زیباست .. پس بیایید در این روز زیبا همه با هم  یک دل و یک صدا دم بگیریم و بگیم عاشقتیم عشق ..عاشقتیم ای کسی که عشقو آفریدی حالا ایرانی جون اگه می خوای یه دور بگردی و تغییر سبک بدی ایرادی نداره .. دوست دارم که باز هم از عشق بنویسم . از روز عشق از ثانیه های عشق .. عشقی که در قلبهای ماست عشقی که در وجود و جانهای ماست . عشقی که با آن زنده ایم و با آن به فر دا و فر دا های خود می نگریم . عشقی که با آن حسرت گذشته ها را می خوریم . عشق زیباست به زیبایی لبخند نوزادی که در خواب می خندد . می گویند که این لبخند زیبای فرشته ای پاک است عشق زیباست به زیبایی پیمان مقدسی که شکسته نمی گردد . آنان که از یافتنش ناامید می گردند می گویند که وجود ندارد . به هر سو که بنگری عشق است . .عشق چشمه ایست که سیراب نمی سازد عشق اسارتیست که  رهایی نمی طلبد . عشق یعنی لحظه های پیوند غم و شادی . لحظه هایی که دو عاشق در کنار هم قدر لحظه های با هم بودن را می دانند . شادیها را قسمت می کنند غمها را قسمت می کنند . اما آن عشق قسمت شده ای که بر دلهایشان حکومت می کند دیگر قسمت پذیر نیست . عشق یعنی شکست دلها در لحظه های هجران .عشق زیباست . حتی اگر با چهره غم آراسته گردد . غمی که در کنار وفا و یکرنگی باشد .. اما عشق با شادیها زیبا تر است . وقتی که در لحظه های وصال بوی خوش زندگی را احساس کنیم عشق را زیبا تر از همیشه می بینیم . وقتی که  غنچه ها ی سبز به شکوفه های بهاری لبخند می زنند تا سرخی لبهای خود را به رخ آسمان آبی بکشند عشق را زیبا تر از همیشه می بینم وقتی که پاییز در حسرت برگهای سبز بهاری جامه از تن می درد ومظلومانه اشک می ریزد عشق را زیبا تر از همیشه می بینم . وقتی که مجنون پای درخون را در آغوش لیلی سبز می بینم عشق را زیباتر از همیشه می بینم . ........خب بازم کانالو عوض کردم امروز روز عشقه .. نمی دونم بگم یا نگم فرقی هم به حال کسی نداره . 14 فوریه روز تولد منم هست . چاخان نمی کنم . تقصیر من چیه عشقی شدم . اینم یه روز خدا بود دیگه . من وسطای شب به دنیا اومدم . به حساب نیمکره شرقی از والنتاین جلو زده بودم . به حساب نیمکره غربی چند ساعتی مونده بود و اون موقع هم که  یه مدت کوتاهی مونده بود به این که بگیم نه شرقی نه غربی ... به حساب خودمون که دیگه عشقی عشقی بود .    اون  پارسال یه چند پهلویی بهش اشاره کردم راستش می ترسیدم اگه معمای تاریخ تولد منو کشف کنند بیان منو ببرن ولی حالا که فکرشو می کنم این آخرین چیزی بود که ممکن بود بفهمن .. یه وقتی فکر نکنین اعتراف کردم که چند تا تبریک هم بهم بگین . از بس  دوستای با محبت دارم فکر می کنم هر روز واسم روز عشقه و هر روز روز تولد منه . . البته  فکرکنم پارسال کبیسه میلادی داشتیم  که از نظر ایرانی یه روز خراب شد ولی عدد 14 که سر جاشه . . آره حالا می تونم قیافه بگیرم و بگم که من بچه روز عشقم ..  ولی خب مهم اینه که راستی راستی عاشق باشم . شایدم واسه والنتاینی بودنمه که این جور احساسی و عاطفی هستم . بگذریم من که تا ده یازده سال پیش نمی دونستم والنتاین چیه . یه روز که تازه 25 بهمن وتولد خاموش شروع شده بود رفتم رو کانال محبوبم ایران تی وی یا همون حمید خان خودمون و دیدم همه دارن روز والنتاین و عشقو بهم تبریک میگن .. تازه فهمیدم که درچه روز مقدسی به دنیا اومدم . یه بادی به  غبغب انداختم که انگاری زمین و زمان درروز والنتاین مال منه . بهتره یه تبریک هم به خودم بگم . ... تولدت مبارک ای همیشه عاشق . تولدت مبارک ای آن که در روز عشق دیده به جهان گشوده ای . آمده ای تا همیشه عاشق باشی . همیشه از عشق بنویسی . آمده ای تا به دلهای عاشق بگویی که  یکدیگر را دوست بدارند . آمده ای تا بگویی که عشق , با وفا جانی دیگر می گیرد . عشق با وفاست که نفس می کشد . عشق با وفاست که پیوند ها را مستحکم می گرداند . آمده ای تا که انسانها را دوست بداری . حتی آنهایی که خود را دوست نمی دارند . آمده ای تا دیگران را دوست بداری حتی آنان که تورادوست نمی دارند . آمده ای تا بگویی که عشق زیباست و گذشت و ایثار زیبا تر از آن . آمده ای تا با لبخند دیگران بخندی وبا اندوه آنان اشک بریزی . آمده ای تا شریک تنهایی انسانهایی باشی که عشق را باورندارند اما می توانند خود را باور بدارند هستی را باور بدارند تا عشق را باور کنند . آمده ای تا بگویی وقتی که تو دوست می داری وقتی که عشق را عاشقانه می بوسی درحالی که معشوقه ات سیلی بر گونه هایش (صورت عشق )می نوازد نه این که عشقی نیست این اوست که نیست توهستی .. تووجود داری این عشق است که تو را آفریده و تو با عشق است که خورشید فردا را خواهی دید حتی اگر چشمانت را تا ابد ببندی . حتی اگر بپنداری که عشق چشمانش را به روی تو بسته است . تولدت مبارک ای همیشه عاشق !ای که انگشت حسرت به دندان گزیده ای که چرا عشق تکه ها را می بینیم اما آن که این تکه ها را آفریده نمی بینیم . حبابها را می بینیم اما آبها را نمی بینیم . بپاخیزید ای عاشقان عشق !عشق زیبا و جاودان برای شماست که نفس می کشد . عشق را بپرستید اگرخود و خدای خود را دوست می دارید . عشق مقدس است از آن زمان که اوبوده ونمی توانیم بگوییم که ازچه وقت عشق بوده است وتا آن زمان که باشد وتا نهایت بی نهایت ها عشق خواهد بود . تولدت مبارک ای همیشه عاشق . ای که دیگران رادوست می داری . ای آشنا ی بیگانه و بیگانه آشنا و آشنا با بیگانه که بیگانگی نمی دانی فرمانروای عشق تازیانه نوازشش را بر پیکره جان و جهان می نوازد تا بدانید که عشق همیشه بیداراست . تولدت مبارک ای همیشه عاشق ای آن که اگر قلم اندیشه و اندیشه قلمت را راها کنی تا ابد از عشق خواهی گفت تا ابد از عشق خواهی نوشت و تا آنجا که فریادی درگلو داری فریاد خواهی زد که تا ابد عاشق عشق خواهی ماند .........خیلی خیلی باید منو ببخشید که همش دارم کانال عوض می کنم . باکلمات بازی می کنم ولی این یه نوع عشقبازیه . هرکدوم از این بازیها یه معنای خاصی دارند این عشقه که منو وادار به بازی می کنه .. ..حالا چی بود و چی شد و چی نشد که امروز شد روز عشق بالاخره یه بهونه ای شد تا بازم ازش بگیم و بنویسیم . ولی در عشق متداولی که ما بین یه دختر و پسر و زن و مرد تصورشو می کنیم پیش از این که از دیگری انتظار داشته باشیم بایداز خودمون توقع داشته باشیم هرچقدر می نویسی بازم می بینی وقت کم میاری . هر قدر هم که از کارای دیگه ات می زنی می بینی که به خود نوشتن هم نمی رسی .. وای امان از دست این عشق ..عشق به نوشتن عشق به محبت و مهربونی عشق به خدا ..عشق به ندا .. عشق به زندگی .. ولی عشق اگه افراطی بشه و وآدم خودشو اسیریه چیزای الکی بکنه چی میشه . الان که دارم این مطالبو می نویسم یه مجلس عروسی دعوت بودم که نرفتم ریشمو هم نتراشیدم که وقت نوشتنم تلف نشه .  نمی دونم فقط می دونم که این عشقه که به من میگه از عشق بنویسم و بگم که چقدر دوستتون دارم این روزا خیلی حرص می خورم که چرا خدا شبانه روزو 48 ساعت نیافریده تا من بتونم بیشتر بنویسم .هرچند داستان من شده داستان ملا نصرالدین . بخوای همه رو دوست داشته باشی خیلی هم سخت نیست ولی اگه همه بخوان دوستت داشته باشن خیلی سخته . یکی میگه این جوری بنویس یکی میگه چرا این جوری کم می نویسی .. یکی میگه چرا اون جوری می نویسی من دیگه تو و نوشته هاتو دوست ندارم . هرکاری کنم یه طرفم با من بد میشه ول کن بابا امروز روز عشقه .. این عشقه که باعث میشه حتی انتقاداتو با جون و دل قبول کنم و واسه بهتر شدن تلاش کنم . .دلم می خواد بیشتر روده درازی کنم ولی سه چهار روز بعد از عشق والنتاینی عشق ایرانی یا سپندار مذگانو داریم . روز عشق و والنتاین رو یک بار دیگه  به همه آدما و غیر آدمای دنیا تبریک میگم . آخه همه عاشقند . هرکی میگه عشقو قبول ندارم الکی میگه شایدم بیچاره راست بگه ولی خودش خبر نداره که الکی میگه . عشق , بنده خدا آدم نیست که بگه گناه من چیه .. با درود به همه عاشقان با وفای دنیا و همه با وفاهای عاشق خدا نگه دار همه شما ... پایان ... نویسنده ...ایرانی 

13 نظرات:

ایرانی گفت...


آره داداش گرامی بوی سون عزیز در داستان آبی عشق پیام داده ...بوی سون گرامی و نازنین به خاطر توجهت به این داستان ممنونم . این داستان هفته ای دوبار در روز های دوشنبه و پنجشنبه منتشر میشه و در خصوص داستانهای عاشقانه خودم در صفحه 7 تاپیک داستان آبی عشق در سایت لوتی و پاسخ به ساسان عزیز مطالبی نوشته ام که توجه شما رو به آن جلب کرده همیشه عاشق و همیشه عاشقی موفق باشید . روز عشق بر شما مبارک باد ....ایرانی

سه‌شنبه ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۴۳:۰۰

ایرانی گفت...

با سلام خدمت همه دوستان و عزیزان و نازنینان .. داستانهای امشب و فرداشب رو با هم گذاشتم و وعده بعدی ما شب جمعه .برای فرداشب انتشاری ندارم ... البته والنتاین امسال شده 26 بهمن که فرداشبه ..حالا من یه روز رفتم پیشواز .که هم دوستان فرصت مطالعه بیشتری داشته باشند و هم این که دوست خوب من آره داداش در سایت لوتی هم بتونه فرصت سر زدن به ما و انتقال این داستانها رو در سایت مذکور پیدا کنه . من خودم متولد 14 فوریه ای هستم که 25 بهمنه .. یعنی هم امشب تولد منه هم فر داشب .. این تقصیر کبیسه میلادیه .. به خاطر همین روز عشق یعنی روز خودم چند قسمت از داستان نقاب عشقو با هم گذاشتم .. البته قبلا گفتم 29 بهمن تمومش می کنم ولی اگه فرصت نشه و یه هفته بیشتر طولش بدم شاید جالب تر در بیاد ولی از بد قولی هم خوشم نمیاد . فعلا فکر کنم شش قسمت بعدشم نوشته باشم .. روز عشق بر همه عاشقان بر همه انسانها و بر همه شما عزیزان مبارک باد . دوستتان دارم دلهایتان شاد لبهایتان پر لبخند باد. یه خورده هم از لاک سکوت دربیایین بد نیست . کامروا باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...


آره داداش گرامی ! خسته نباشی هانی عزیز در داستان آبی عشق برام پیام گذاشته ...هانی عزیز ازاین که این طور در مورد من و نوشته هام قضاوت می کنی یه تشویق و دلگرمی خاصی در من به وجود میاد و منو به یاد احساسات و علاقه هام واندیشه هایی که در این مورد داشتم میندازی که در پاییز 89 به این امید که بیام و همین کاری رو که گفتی رمان نویسی و ادبی نویسی رو انجام بدم و بدون این که روحیه شو داشته باشم شروع کردم به سکسی نویسی چون دیدم این مطالب رو راحت تر منتشر می کنند و یواش یواش از کنارش شروع کردم به نوشتن اون چه که یه عمریه عشقمه یعنی رمان و مطالب ادبی . فکرشو می کنم می بینم من کارم شده شبیه به هنرپیشه ای که هم نقش مثبت بازی می کنه هم منفی ودر هر دومورد میره توی حس تا بتونه کارشو درست تر انجام بده ولی عاشق نقش مثبتشه . اگه خدا بخواد و یه روزی ما دوستان مجازی بتونیم کنار هم بشینیم و در واقعیت هم رودر روی هم قرار بگیریم من یکی از خجالت آب میشم . همیشه هم این بهونه رو میارم که خب از اونجایی که سکس خواسته همه ما انسانهاست اشکالی نداره که دریک مسیر دیگه و با یک حس خاص دیگه هم به این مسائل پرداخته شه . نبودن آزادی قلم درکشور سانسور های زیاد ..آخر و عاقبت راه نویسندگی رو به این صورت در میاره ..بازم خوشحالم از این که دوستان خوب و نازنینی پیدا کرده انسانهایی یا خواسته هایی مشترک . درست است که به هر آزادیی نمی توان گفت آزادی ولی انسان از استبداد و زورگویی متنفر است .درضمن دوست خوبم تو و سایر عزیزان صاحب اختیارید که هر جور دوست دارید باهام حرف بزنید وهر سوالی که دارید بکنید ارزش پاسخگویی به شما واسه من خیلی بیشتر از ارزش داستانهاست شما که جای خود دارید . من با شما هیچ فرقی ندارم . هرکسی که چند تا کتاب بخونه و یه خورده تمرین کنه و از نوشتن نترسه و با تمام وجود و احساسش بنویسه می تونه به آینده نویسندگی خودش امید وار باشه ..متاسفانه امروز خیلی از رمانهای مشهور دنیا رو هم با سانسور و تحریف ترجمه می کنند گاهی وقتا که به خودم و نوشته هام فکر می کنم می بینم حتی چند سطر از اونا رو هم به یاد نمیارم هر چه داریم از خداست ما خودمون هیچی نیستیم خداوندا بر گناهانمان قلم عفو کش مارا به راه راست هدایت کن . آن چنان کن که خلق از دست ما در امان باشند . درود به تو هانی جان و تمام آزاده های جهان ....ایرانی

ناشناس گفت...

ایرانی جان ! شما بیشتر روی سپندارمذگان مانور بدین.به هر حال ایرانی هستی عزیزم.به جای 25 بهمن بیا 29 بهمن رو جشن بگیریم

ایرانی گفت...

حتما دوست خوب آشنا ..اونم واسه ما ارزش داره و ما به ایرانی بودن خودمون افتخار می کنیم . البته روز روز خداست و هرروز روز عشقه . با این که من متولد والنتاین و 14 فوریه هستم ولی دراصل به ایرانی بودن خودم افتخار می کنم و اون بالا که نوشتم تولد عاشق مبارک باد منظور خاصش خودم بودم که به خودم تبریک گفتم ولی کاش این تصادف روز تولد من با 29 بهمن جور می شد . بازم روز عشق بر شما و همه عاشقان مبارک باد ...ایرانی

ناشناس گفت...

دم شما گرم.من همچنان منتظر داستان کون و چادر هستما :D

ایرانی گفت...

با سلام خدمت آشنای عزیزم با توجه به تعداد زیاد داستانها و مصادف شدن با والنتاین دیگه این داستانو کوتاه و معمولی نوشتم و هرچند هنوز اسم واسش نذاشتم ولی داستان آماده هست و من اگه عمری باقی موند اونو فرداشب حدود 28 ساعت دیگه منتشرش می کنم واگه اون جوری که می خواستی نشد دیگه باید ببخشی . خرم و خندان باشی ....ایرانی

m گفت...

ایرانی عزیزم :
امیدوارم روزگارت خوش و دلت گرم و سرت چاق و تنت سالم باشه روز عشق را بهت تبریک میگم امروز به خاطر قولی که بهت دادم وقتم را آزاد کردم تا مطالب به موقع منتشر بشه ، و در انجام وظیفه کوتاهی نکرده باشم ، از همه ی اینا بگذریم تولدت را از صمیم قلب تبریک می گویم و امیدوارم در ایرانی آباد و آزاد بتوانم چهره زیبا و صدای دل نیشنت را ببینم و بشنوم .
با عشق و علاقه ای بیش از پیش : آره داداش

ایرانی گفت...

با تشکر بسیار از تو آره داداش نازنین و خستگی ناپذیر و خوش قول ..دستت درد نکنه . راضی به زحمتت نبودم . بی نهایت سپاسگزارم وامیدوارم در تمام کارهایت موفق و سربلند باشی . این آرزوی هر ایرانی آزاده ایست که در ایرانی آزاد بدون انحصار طلبی مذهبی و قومی زندگی کرده و این ایران نازنینمان باشد که ما را گردهم آورده تا یکدیگر را دوست بداریم ..مسیحی درکنار مسلمان ..مسلمان در کنار یهودی ..حتی بی دینان هم بتوانند با دین و آیین خود خوش باشند . برای توهم آرزوی عمری طولانی و با عزت در کنار خانواده و عزیزان رانموده وامیدوارم که همیشه عاشقی پیروز باشی . درهر حال من هم داستانهای دوروز را با هم گذاشته بودم وانتشار بعدی من فرداغروب یا شب خواهد بود . 29 بهمن هم روز عشق ایرانیه ودرهر حال هرروز روز عشق و روز خداست . آره داداش گل و دوست داشتنی و محبوب من خدا نگه دار تو باد ....ایرانی

ایرانی گفت...

آره داداش خوبم میلان عزیز در داستان هوس اینترنتی نظرشو اعلام کرده ....میلان عزیز متشکرم به خاطر پیام زیبا و دلگرم کننده ای که برام فرستادی . در خدمت دوستان خوبی چون شما بودن برای من افتخار بزرگیه . پاینده باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

آره داداش جان ! سمیرا خانوم هم در داستان من و مامان و زندایی واسم پیام گذاشته ...سمیرا خانوم گل و نازنین ! ممنونم از شما به خاطر حسن نظرتان . امیدوارم با داستانهای بهتری در خدمت تو گل و سایر گلها باشم ....ایرانی

دلفین گفت...

دمت گرم داداش گلم مرسی

ایرانی گفت...

متشکرم دلفین عزیزو گلم ...ایرانی

 

ابزار وبمستر