ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان 53

خودم میام خودم میام روکوست منیره جون . خودم می خورمت . فقط می خواستم قبل از این که آلتمو فرو کنم توی فرجت ....-کمیل جان این حرفای عربی رو ول کن . الان اومدی روی کوس بالای منبر که نرفتی . سعی کن یه خورده فارسی تر صحبت کنی . ناسلامتی تو گاییده و زاییده در این آب و خاکی . -اوووووففففففف منیره جون منیره جون تو منو از حال بردی . بی حسم کردی . هر چی توبگی . هر چی تو بگی هر کاری بگی می کنم . این چیه که تو داری . می ترسم می ترسم . بی خود نبود شیطان از بهشت رانده شد . -چی میگی کمیل جون مگه شیطان اسیر کس بود ؟/؟ -ولش کن وارد جزئیات  نمیشم . فعلا من اسیر هوس شدم . نه نهههههه . نمی دونم چرا این جوری شدم . یکی به دادم برسه . حس می کنم اگه الان ...اگه تو بخوای حاضرم دینمو هم عوض می کنم . -کمیل جان خواهش می کنم این کارو انجام ندی که من تو رو با همین شرایط ایمان و اعتقادی و تقوایی که داری قبول دارم . الان همه روی شما روحانیون جان بر کف که با وجود شما کشور گلستان شده و دنیا آرزوشه که به جای ما باشه حساب می کنند . شنیدم که قراره اروپا  و امریکا یه سری آخوند وارد کنند تا جامعه اونا رو از انحطاط و فساد اخلاقی نجات بده . -منیره جون شوخی نکن . -باور کن . اخبار سراسری دیشب خودش می گفت . اونا که همش حقیقتو می گن . -نهههههه من نمی خوام صادر شم من می خوام همین جا باشم . -پس بیا وارد شو وارد شو کمیل جان . آروم آروم . خودم همین جا قفلت می کنم . نمیذارم تو رو از کشور بیرون کنن . تو متعلق به همین امتی . امت کس بر کف . -جان بر کف جان بر کف .. -حالا کمیل جان به موقعش به اون قسمت کس بر کفی اونم می رسیم . منیره حس می کرد که کیر گوشتی کمیل راهشو به طرف کس اون پیدا کرده .. چشای طلبه جوون نشون می داد که زیاده از حد درسهای خارجو خونده و یه خورده باید درس داخل هم مطالعه کنه . . کمیلو بغل زده و اونو به خودش چسبوند . کیر  تازه نفس کمیل گرمای مطبوعی  به کس و دور و بر ناف منیره بخشیده و اونو بیش از اندازه حالی به حالی کرده بود . زن با دستاش صورت آخوندکو نوازش می کرد و با نر مه گوشش ور می رفت .. هوس کمیل لحظه به لحظه بیشتر می شد .  -بیا جلو جلو جلو تر عزیزم . من نمی خورمت . من فقط می خوام ببوسمت و باهات حال کنم . دنیا حالا زیر کیر و کوس من و توست . کمیل بگو کیر .. -کیر -بگو کس -کسسسسسس -حالا بگو کیر کمیل توی کس منیره . -اوخ جووووون جووووون کیر کمیل توی کس منیره هر چی تو بگی . تو بگی . شیطان من . -بگو مهربان همسر من ! افسار کمیل در دستان منیره قرار داشت و هر جوری که می خواست با این تازه جوان مذهبی و حشری بازی می کرد . خود منیره هم دیگه یواش یواش نمی تونست به این بازی ادامه بده . چون بازی هوس اونو سست و بی حال کرده بود . با یه دستور دیگه همه چی رو به عهده کمیل گذاشت -ببین عزیز حالا نوبت توست که نشون بدی یه روحانی همه فن حریفه و الکی نرفته مکتب . نشون بدی که دین تو دین فراگیریه که به همه چی توجه داره به مسائل بالا پایین خارج داخل .. من یه خورده خسته ام . همسر داری رو نشون بده . نشون بده که اگه کوس منیره رو می خوای بازم پر تلاش ظاهر میشی و پر توان . کمیل که بیش از اندازه به هیجان اومده بود انتهای پا و جفت رونهای منیره رو گرفت توی دستاش و لاپاشوباز کرد . کوس منیره با این که گشاد و پهن و چاقالو بود ولی در اون لحظه هوس چشای ملا ی ما رو کور کرده بود و در بند این مسائل نبود اون فقط می خواست کیرشو واردش کنه که کرده بود . یه لذت عجیبی می برد از این که کیرشو به نرمی وارد کوس می کرد و اونو بیرون می کشید . به شکاف کوس و کلفتی کیرش خیره شده بود و این که چطور اون راه رو باز می کنه و کیر رو می فرسته داخل و می کشه بیرون . -کمیل جان  چیکار داری می کنی . می بینم که به صحنه گاییده شدن من خیره شدی . -منیره جون دارم دنیا رو می بینم . می بینم . -فقط یادت باشه اگه یه وقتی داره بارون میاد و از ابر بخشنده ات به زمین گرم من آب می ریزی  چشاتو به زمینم ندوزی میگن که مرد هنگام خالی کردن آبش به کس زن نباید نگاه کنه وگرنه بچه کور میشه . -تو اینا رو از کجا می دونی . -وا !!!فکر کردی .... این منیره جونت از اون مذهبی های دو آتیشه هست . فکر کردی الکی هر کسی رو در ستاد تبلیغات استخدام می کنند ؟/؟ نترس من بار دار نمیشم . البته زیاد سن ندارم ولی  سر لوله امو بستم . چیکار کنم . کمیل آسوده خاطر تر به کارش ادامه داد و مثل هر ملای دیگه ای آرزوش بود که از کون هم بتونه به یه نوایی برسه . به خصوص این که کون گنده منیره اونو بیش از حد تحریک کرده بود .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

داداش دمت کرم فردا مرخصی دارم نشستم همه داستانهارو یکی یکی خوندم خیلی عالی بودن مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییی

ایرانی گفت...

نیمه شبت به خیر دلفین جان . خسته نباشی . دستت درد نکنه و چشات هم درد نکنه . بازم متشکرم که به یاد ما بودی . فردا رو دیگه باید خوب استراحت کنی در واقع میشه امروز . شاد و خندان باشی ....ایرانی

 

ابزار وبمستر