ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بیست سال بعد 16

خلاصه هرکدوم یکی دوبار خودمونو ارضا کردیم ولی هنوز یه نموره ای از حس حسادت و غیرت در من وجود داشت ظاهرا باید بیشتر تمرین می کردم . . هوشنگ و هایده یه چشمکی بین خودشون رد و بدل کردند . در هر حال تجربه اونا زیاد بود و می دونستند که باید چیکار کنن . . ما هم شاگردای تنبلی نبودیم . در هر حال زمینه شو داشتیم که بخواهیم آموزشهای لازمو خیلی خوب و سریع و جانانه یاد بگیریم . دروضعیتی قرار داشتیم که کیر من داخل کس هایده بود و هوشنگ هم داشت کس زنمو می گایید . شهناز یه حالت قمبلی شیب دار یه خودش گرفته بود که می شد گفت بهش وضعیت نشسته با یه حالت شیب در کمرش . سرش رو زمین قرار داشت و با چشای پر هوسش به من نگاه می کرد . نمی دونم چرا تا این حد لذت می برد . کیر من که خیلی کلفت تر و با حال تر از کیر هوشنگ بود . فکر کنم همه به خاطر تنوعی بوده که در سکس ایجاد شده بود . آخه آدم هر روز و همیشه بخواد یه جور غذا بخوره و از یه مدل خسته میشه . هر چند خود کیر کیره و آبش همون آبه .. لبای خوشگل شهناز که با یه روژقرمز خوشرنگ براق تر شده هوس انگیز ترش می کرد باز شده و انگار یه چیزی می خواست .هایده : شروین جون دهن شهناز کیر می خواد . برو .. برو بهش حال بده . -پس تو چی -عزیزم ما در این میادین با هم این حرفا رو نداریم . باید کینه و غرور و حسادتها رو از خودمون دور کنیم . اینجا جای اخلاق و  دوستیها و فرهنگه . بر خلاف عده ای که فکر می کنن سکس ضربدری , رواج بی بند و باری و فحشا و سست شدن پایه های زندگی خانوادگیه ..این جور نیست شروین جان . هر کی دوست داره می تونه در این بر نامه ها شرکت کنه و هر کی که نمی خواد می تونه خودشو با فرهنگی که خودش داره وفق بده . همه این افراد واسه خودشون و دیگران احترام دارن وباید که به دیگران و افکار اونا احترام بذارن . مگه کسی شما رو زورتون کرده که در مجلس ما شرکت کنین ؟/؟ .. هایده چقدر حرف می زد . برای همین کیرمو زودتر به دهن شهناز جونم نزدیک کرده تا اون جوری که اون دوست داره بهش مزه بده  و گله نداشته باشه که شوهرش توقع نداشته که اون بیشتر حال کنه . سر کیرمو گذاشتم وسط لبای شهناز . دهنشو آروم باز کرد و اونو گذاشت رو سر کیرم . زبونشودر آورد و با سر کیرم بازی کرد .-اووووووههههه عالیه عالیه شهناز .. عزیزم چیه خوشت میاد ؟/؟ کیر هوشنگ چشاتو بسته یا کیر من ؟/؟ -چی میگی شروین ؟/؟ این سوالا چیه می کنی ؟/؟ وقتی که یه زن داره کیر می خوره حتما داره حال می کنه دیگه . اگه حال نکنه و لذت نبره از اون کیر و صاحب کیر فرار می کنه . هایده هم اومده بود طرف محل تقاطع شروین و شهناز . دستشو گذاشته بود لاپای زنم و کیر شوهرشو که می رفت توی کس شهناز و بر می گشت لمس می کرد .. -وووووویییییی واااااااااااووووووو هایده هایده وری گود گود .. .. تو دلم گفتم کوفتت باشه کس زنمو مث یه حوضچه پر آب کردی و بازم میگی وری گود ؟/؟ آخه طوری نشون می داد که بازم می خواد توی کس زنم آب خالی کنه . خیلی دلم می خواست کیرمو از توی دهن شهناز بیرون می کشیدم میذاشتم توی کس شهناز تا زنم بفهمه که کیر شوهرش کارش بهتره . ولی روم نمی شد که کم ظرفیتی و بی جنبگی  خودمو به رخ اونا بکشم . ولی می دونستم که هایده فکرمو می خونه . چشممو به کس زنم که در حال گاییده شدن توسط هوشنگ بود دوخته و هایده رو هم متوجه اش کردم که باید متوجه من باشه .. اون مثلا شده بود کار گردان ما .. در حالی که زار زار به کس شهناز نگاه می کردم و توی دلم  می گفتم خاک بر سرت شروین که باید  به خاطر گاییدن زنت اجازه بگیری به هایده گفتم هایده جون دستور بعدی مسئول آموزش ما چیه .. یه بال و پری بهش دادم و هر چند اونم زرنگ تر از این حرفا بود .-هوشنگ جون اگه ایرادی نداره کیرتو از کس شهناز جون بکش بیرون . بذار شروین جون کیرو بکنه توی کس شهناز -خانوم رئیس من یا باید بکنم تو دهنش یا توی کونش . ولی توی کونش بیشتر حال میده . صحنه زیبایی شده بود . بیشتر دوست داشتم که هوشنگ بذاره توی دهنش و منم بکنم توی کسش . ولی این جوری بازم باید به اون شریکی حال می دادیم ولی می دونستم که شهناز  هم مثل بقیه زنا از گاییده شدن کسش بیشتر کیف می کنه .. دیگه سکس دو به یک رو روش پیاده کردیم . هوشنگ همون پشت زنم قرار داشت . کیرشو از داخل کسش بیرون کشید و دوسانت بالاتر فرو کردتوی کون  شهناز و منم از زیر کردم توی کس زنم .. دستامو دور گردم شهناز حلقه کرده سرشو به طرف خودم نزدیک کردم . قبل از این که لباشو ببوسم بهم گفت بالاخره خاطرت آسوده شد و تونستی منو به چنگت بگیری ؟/؟ -تو به کی میگی . با چشات داشتی هایده رو می خوردی . دوتایی مون طوری آروم حرف می زدیم که اون دو تا نشنون ولی یه چیزایی رو فهمیده بودن .. هایده : بچه ها باید عادت کنین . دیگه وقتی قبول کردین که سکس ضربدری و گروهی داشته باشین باید پی این چیزا رو به تنتون بمالین .. .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر