ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هر کی 161

آخخخخخخخخ آریا کونمو بترکونش .. پشتمو بمالون . حس کردم که مادر بزرگ خودشو نیاز مند به من می دونه و با این که عارف داره کسشو می کنه ولی اون فقط منو می خواد و ازمن می خواد که اونو سر حالش کنم . در حالی که ما برای روحیه دادن به عارف  این بر نامه رو چیده بودیم . البته می شد این توجیه رو کرد که این به نوعی برای عادت دادن عارف به یک سکس دو به یک بوده و این که نشون بدیم که محارم در محفل نقش اصلی و اساسی رو دارند و از سکس با اونا هم نباید طفره رفت . ..سرمو به شونه های پری جون نزدیک کرده همرا با لیس زدن شونه هاش کیرمو آروم می کردمش توی کون پری جون و اونو می کشیدم بیرون . عارف هم که خستگی نا پذیرانه از زیر کیرشو می کوبوند به کس پری جون .. با همت والای من و عارف مادر بزرگ سر حال سر حال شد . اون طرف عفت به طرز عجیبی مثل جنده های ناب در جه یک رو ز مین دراز کشیده پاهاشو به دو طرف باز کرده داشت کسشو می مالوند . این دیگه چه تیپی بود و چه حالی داشت ووووییییی من یکی که دیگه دهنم از تعجب وا مونده بود . عفت اصلا قصد سیر شدن نداشت . -دوستت دارم دوستت دارم .پری جون .. عفت بی اندازه حشری شده بود . نتونست طاقت بیاره . خودشو رسوند بالای سر پسرش -عارف عزیزم پسرم . دیگه باید عادت کرده باشی . باید بدونی کس لیسی چیه و چقدر به زن حال میده .. این کس در انتظار دهان و زبان توست . ببینم چیکار می کنی . عزیز دلم یه نگات هم به اون پایین و کس پری جون باشه که اونم بی اندازه تشنه شه .. -اوووووففففف ماامان مامان .. اگه بدونی چقدر نیاز دارم . -نیاز به چی عزیزم -نیاز به این که پس از این همه سختی که کشیدم یه مدت زیادی در این حال و هوا باشم -اووووففففف گفتی پسرم . دیگه اون وقت همیشه به روال عادی میری و غسل می کنی دلت واسه جنب شدن و خواب زنای دیگه رو دیدن تنگ نمیشه ؟/؟ -نه نه  مامان وقتی که در بیداری اونا رو می بینم چرا خودمو محتاج خواب کنم .. -ووووووییییییی  عارف تو در بیداری فقط مامانتو می بینی . حالا حساب مجلس جداست . اونجا دیگه همه متعلق به همند . این جوری که پری جون تعریف می کنه دیگه هیشکی با هیشکی لج نیست . همه همدیگه رو دوست دارن . به هم عشق میدن . قشنگ ترینش اینه که وقتی این مجلس تموم میشه نا محرم ها نسبت به هم نا محرم میشن .. -اوووووخخخخخ مامان نگو که آبم اومد داره میاد داره میاد .. عین فواره آبشو سر به هوا خالی کرد توی کس مادر بزرگ.  منم برای این که کا رمون هماهنگی داشته باشه دو طرف کون پری جونو محکم در دستای خودم نگه داشته وکیرمو که در حال رفتن و پیشروی به داخل کون مادر بزرگ بود بر انداز کرده و به کلفتی اون می نازیدم ولی حس می کردم که کون پری جون در عین این که بزرگ تر شده تازه تر هم شده . و  انگاری من دارم کون یک دختر جوونو می کنم .. -پری جون عجب کونی کردی . هر بار که  می گامت انگاری تازه تر از دفعه قبله -واسه تو میرم ورزش و خیلی کارای دیگه می کنم . -حقا که تو با حال ترین مامان بزرگ دنیایی . -ولی آریا یه چیزی ازت می خوام که نه نباید بگی . فعلا نمی تونم بگم . -مامان همین امروز می خوای ؟/؟ -سیلی نقد به از حلوای نسیه هست . دوزاریم افتاده بود . انگاری کمرش سنگین شده بود و عارف هم که خالی کرده بود توی کسش و اونم از من می خواست که یه سرویس اونو سر حالش کنم و بعد برم خونه . دیگه زبون هموبه خوبی می فهمیدیم . ولی حالا حیف یود که کون به اون بر جستگی و با حالی رو ببینم و چند قطره ای هم که شده به عنوان نمونه توی کون توپ مادر بزرگ پری خالی نکنم .-پری جون هر چی تو بگی ولی حالا به کونت بگو که آب کیرمو بکشه . از اون تکنیک هایی که مخصوص خودتو ست رو من پیاده کن . -باشه آریا عزیز دلم . چپوندن از تو چلوندن از من . پاهاشو به دو طرف باز ترش کرده تا کونشو بهتر ببینم . وووووییییی پری جون پری جون .. چی داری ! حیف که آرمان جون نمی تونه بهت خوب برسه . من اگه به این پری جون نمی رسیدم اون باید آواره کوچه و خیابون می شد و اونجا ها به دنبال کیر می گشت . .-جووووون پری جون .. چه حالی دارم می کنم .. . چند قطره ای رو به سلامتی بهترین و کس ترین مادر بزرگ دنیا ریختم توی کونش . ..عفت : پری جون . قبولیم ؟/؟ -مادر و پسر هر دو تون قبو لین . مدرک عالیه خودتون رو با بهترین نمرات اخذ کردین . فقط این برای استخدامی در جایی نیست . این مدرک به درد محفل سکس خانوادگی می خوره .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر