ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

اتوبوس هوس 22

ولم کن آشغال .. -وقتی که این جوری دست و پا می زنی و حرص می خوری نمی دونی که چقدر خوشگل و دوست داشتنی تر میشی . این جوری بیشتر حال می کنم و صفا داره . می خواستم هر کار بی نتیجه ای که دوست داره انجام بده زورشو رو من خالی کنه . دیگه نایی نداشت -خیلی پستی خیلی بیشرمی . -هنوز کجاشو دیدی . من باهات خیلی کار دارم . ببینم رویا جون اجازه میدی که من این پرده ها رو بکشم ؟/؟ کار از محکم کاری عیبی نمی کنه . یا این که دوست داری من همین جوربه کارم ادامه بدم تا که شاید یکی از این پشت بیاد و یه نگاهی به ما بندازه . شاید یه بچه فضول عشقش کشید خودشو بالا بکشه و از طرف این شیشه یه دیدی به ما بندازه . چقدر بد میشه . گناه داره . بد آموزی داره . اگه این بچه دلش بخواد چی میشه . ما باید چیکار کنیم . -نکن .. نکن .. -چیکار کنم . من که دلم می خواد بکنم باید چیکار کنم . زیپ شلوارشو کشیدم پایین .. -اینا چیه می پوشی . خیلی سفته این شلوار . فکر دست منو بکن دیگه . این دفعه با هم میریم بازار یه شلوار پارچه ای نرم یا یه جین کشی برات می گیرم که هر وقت خواستم اونو پایین بکشم هم خودت راحت باشی هم من . پاهای قشنگت زخمی نشه .. کف دستمو از طرف شورت رسونده بودم به کسش و چهار انگشته مالشش می دادم . -فکر نمی کردم این قدر بد باشی .. لبامو به لبای این زن میانسال نزدیک کرده و گفتم رویا جون گاهی وقتا می بینی زنا از بدی و کارای بد بیشتر خوششون میاد تا جنتلمن بودن و سر به زیر و نجیب بودن . من اگه می خواستم آروم باشم حالا دیگه تو رو نداشتم -فکر می کنی داری ؟/؟ -آره .. دارمت .. لبامو به لبای رویا چسبوندم . اونا رو بسته بود . منم لبامو بستم و یه چند ثانیه ای رو لبای اون ثابت نگه داشتم . می دونستم که دلش می خواد . می دونستم که رام شده . وقتی به کس و سینه های زن دست بزنی و تحریکشون کنی در هر شرایطی تحت تاثیر قرار می گیرن . اونا هم انسانن از آهن که نیستن . نیاز دارن خواسته دارن . حالا نیاز ما درازه و مال اونا سوراخ داره . دیدم لباشو رو لبام حرکت میده . چراغ سبزشو که دیدم خودمم شروع کردم به حرکت و فعالیت . انگشتامو رو کسش حرکت می دادم . اونم به خوبی متوجه شده بود که من احساسشو حس کردم . -رویاااااااااااااا . -کوففففففففففففففت -چقدر با حال صحبت می کنی -پاشو اون پرده های لعنتی رو بکش -ببینم می خوای فرار کنی ؟/؟ - با این وضع ؟/؟ اون وقت یکی وحشی تر از تو بیاد سراغ من ؟/؟ -دلت میاد راجع به من این جوری حرف بزنی ؟/؟ -تو هم دلت میاد این جوری اذیتم کنی ؟/؟ هر کاری که من انجام میدم به خاطر تو هم هست . واسه هردومونه . نمی دونم چرا حس می کنم یه علاقه خاصی بهت دارم .  انگاری یه نیروی جاذبه ای داری که منو به طرف خودت می کشونه -خیلی زبون بازی . مث همه مردا . وقتی کارتون پیش رفت پشت سرتونو هم نگاه نمی کنین . -من قول میدم همیشه جلو رومو نگاه کنم همیشه نگام به تو باشه .. پاشدم پرده ها رو کشیدم . واسه این که اونو بیشتر سر حالش کنم  و به این شرایط عادت بدم بیشتر باهاش ور رفتم زیر گوشش حرفای محبت آمیز خوندم . -عزیزم حالا داری میشی یه دختر خوب . اونو از پا کاملا لخت کردم و شورتشو هم در آوردم . خانوم خوشگل دختر ناز . ووووووییییییی چه کسی داری . اصلا بهت نمیاد بالای چهل داشته باشی . مثل این که از این حرف من و این که از کسش تعریف کرده بودم خیلی خوشش اومده بود . -خب ناز بودن کس ربطی به سن آدم نداره . در حالی که دهنمو میذاشتم روش گفتم ولی خیلی تازه هست و این جور پنهونی در اتوبوس اداره اونو خوردن خیلی حال میده . -نههههه نههههههه .. -آررررررره آرررررره عزیرم .. -خجالت می کشم از خودم از تو از رستم .. -نه دیگه بذار کس لیسی هم به تو حال بده هم به من . چه خجالتی عزیزم . من  که خودم مثل تو دارم حال می کنم پس از هم خجالت کشیدن فایده ای نداره . رستم هم که باید مادرشو درک کنه تازه قرار نیست که بری بهش بگی با من حال کردی از طرفی اون از این که یه مردایی به طمع ثروتت بخوان بیان طرف تو نگران بود و حس می کرد که نکنه بخوان فریبت بدن -راست میگی ؟/؟ -به جون تو رویا که برام از یه دنیا هم عزیز تری حقیقتو میگم . اونم فقط به خاطر تو وجود تو و این که مادرشو خیلی دوست داشت نگران بود . وقتی دهنمو گذاشتم رو کسش و شروع کردم به میک زدن اون کس کوچولو و تپلو که خب تازه و نازبود و یه خورده هم بیشتر از حد و اندازه هاش ازش تعریف کرده بودم  لگد زدنشو از هوس زیادی شروع کرده بود . رویا جذاب و سرکش بود . زیبا و خواستنی و سرانجام دست نیافتنی . زن اگه پس ار مقاومت زیاد تسلیم شه حال بیشتری داره . همون کاری که رویا با من انجام داده بود و خواستنی ترش کرده بود . ولی همین زن وقتی که تسلیم میشه انگار نه انگار که همو بوده که دقایقی رو مقاومت می کرده .  زمین و زمانو یکسره می کرده تا از زیر بار سکس در بره . .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر