ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لز با دختر خجالتی 31

خوشم میومد وقتی صدای هوس استاد و ناله های اونو می شنیدم . موهای بلند و بلندی که تا باسنش می رسید و اون کون تپل و گنده .. منو هم بی اندازه حشری کرده بود . چقدر دلم می خواست چشای آبی و خوشگلشو می دیدم و باهاش عشق می کردم . همون چشایی که افسونم می کرد . چقدر سوراخ کونش تمیز و خوشبو بود . خیلی به خودش می رسید . عجب حالی کرده بود با زهیدا . حتما یه حال دو طرفه داشتند . انگشت شستمو رو کسش بازی می دادم . خیس و چرب و پر هوس . زبونمو یواش یواش از درز کون قمبل کرده نغمه جون آوردم پایین تر --زیبا زیبا جون .. خیلی واردی . اگه پیشت بمونه و به کسی نگی از زهیدا هم با حال تر حال میدی . اینو خودشم بهم می گفت . نمی دونی چقدر ازت تعریف می کرد . از تو و دوستی خودش با تو . از این که تو خیلی معرکه و دوست داشتنی و اهل حال و تکنیکی هستی .. یه لحظه دست و پام سست شد . زبونم از حرکت ایستاد . -ببخشید اون این حرفا رو زده ؟/؟ اون ازم تعریف کرده ؟/؟ -خب مگه دروغ گفته .. -نمی دونم بسته به نظر شما داره . هنوز زوده که قضاوت شه -عزیزم سالی که نکوست از بهارش پیداست .من هیچوقت اول لز تا این حد سر حال و هیجانی نشده بودم . لذت می بردم ولی هر لحظه حس می کنم که از هوس زیاد می خوام بپرم و بپرونم . -استاد ..-اسممو بگو -نغمه جون نمی دونی چقدر لذت می برم که این جوری باهام حرف می زنی . ولی خیلی خوشگل و خوش پوستی . -تو هم خیلی قشنگ و خوش بدنی زیبا .. درسته خود کس و اون چاکش به تنهایی قشنگی نداره ولی این چهره های مهربون و عشق و هوس ما زنا کوس ما رو هم قشنگ جلوه میده . حتی زیبایی ظاهری هم مهم نیست . ببینم پشیمون شدی ؟/؟ چرا ولم کردی ؟/؟ تعریف می کنن همین میشه دیگه .. من مات شخصیت نغمه جون و از طرفی حرکت زهیدا مونده بودم . اون چه جوری تونست ازم حمایت کنه دفاع کنه تعریف کنه وقتی که اونو کوبیده بودم باهاش درگیر شده بودم . درکش نکرده بودم . یعنی اون این قدر خوب و با محبت بود که من نمی دونستم . من فکر می کردم اون به خاطر خودشه که می خواد با  استاد نوایی دوست شه و ما رو هم مجبوری داره وارد گود می کنه . تصور اینو نمی کردم . حالا بهتر این می بود که به حال دادنم ادامه می دادم تا نغمه جونو بیش از این در خماری و انتظار نذارم . -دختر هر مدل که راحت تری باهام ور برو . منم باهات کار دارم .. -می دونم نغمه جون . ولی حال کردن در لز بیشتر یه حالت اتومات داره . آدم بیشتر تصمیماتو همون لحظه می گیره . خوب که کونشو لیس زدم یه دور اونو بر گردوندم .  دهنمو گذاشتم رو کس خیسش . وقتی چشای خوشگلش باز بود با لذت بیشتری به کارم ادامه می دادم . حشرمو زیاد کرده بود . چشای آبی نغمه جون زیبا تر و پر هوس تر از هر لحظه ای به نظر می رسید . با این که میگن کوس ریخت و قیافه خوشگلی نداره ولی کوس نغمه عین همه جای بدنش زیبا بود . سفید بدون لک . براق  و خواستنی . با لذت اونو می مکیدم . حیف که هنگام کس لیسی نمی تونستم به چشای خوشگلش نگاه کنم . نغمه پاهاشو به شورتم رسوند به یه حالتی که می خواد شورتمو بکشه پایین . سست شده بودم . این کارش باعث شد که  دهنم نتونه بر کسش تسلط داشته باشه ولی انگشتای پاش رو کس خیسم چسبیده بود و با کسم بازی می کرد . شورتمو کشیدم پایین . حالا می تونستم چشای آبی و خمارشو ببینم . پاهاشو صاف کردم . خودمو انداختم رو بدنش . می تونستم اونو راحت ببوسم . بدنش داغ بود . پاهاشو به دو طرف باز کردم . استادم حالا زیر کس من قرار داشت . کوس من و اون تقریبا به یک اندازه بود . دو تا کس نقلی و تپل ولی مال نغمه خوشگل  تر و سفید تر و براق تر نشون می داد . قبلا از این که خودمو روش دراز کنم کسشو به پهلو ها باز کرده تا از روی لذت و هوس هم یه دیدی بهش زده باشم . کس صورتی و تازه اون انگاری که اصلا کیر خورده نیست . چقدر دور و بر و همون داخلش خیس بود . هر چه با زبون و میک زدن اون خیسی هاشو با لذت می خوردم بازم جاش می نشست . خودمو انداختم روش تا کس غلتونی رو شروع کنم . این کارو خیلی خوب انجام می دادم . در همین چند لزی که با دخترا داشتم به خوبی اینو نشون داده بودم . یعنی بقیه این طور می گفتند . خب دیگه زیباست دیگه . می بینی گاهی خجالتیه گاهی که وارد بطن کاری میشه دست هر چی پررو رو از پشت می بنده . ولی راستش هنوز همون حال و هوای خجالتی بودن در سرم بود . نمی تونستم همون اول خودمو با یکی دختر خاله احساس کنم . کس من روی کس نغمه خوشگله ام در حال غلتیدن و دور زدن بود . اینجوری هر دومون لذت می بردیم . چقدر دوست داشتم اون لبای سرخ و نقلی رو ببوسم . نگاه من و اون مثل نگاه دو عاشق به هم تلاقی کرده اون دستاشو دور کمرم قرار دادهبا حرکتی که به کمرم داد  صورتمو به صورتش نزدیک کرد . از خوشحالی و کیف و لذت نمی دونستم چیکار کنم . لبای منو به لباش چسبوند . حالا این من بودم که لباشو میک می زدم . ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر