ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هوس اینترنتی 53

کیوان انگشتشو می کرد توی  کونم و اونو می کشید بیرون . انگشتو می گرفت جلوی چشام و بعد اونو فرو می برد توی دهنش. -خیلی حال میده طناز . -کارت رو بکن . تو که می دونی باید چه جوری حال بدی . -یه جوری بهت حال میدم که همیشه ازم بخوای بیام سراغت . -پسر یکی به روت خندیدم این جوری روت باز نشه دیگه . دیگه از این حرفا نداشتیم . -از جاش پا شد و استیل خودشو به صورتی در آورد که رومن قرار بگیره . داشتم نگران می شدم از این که مبادا تمام اینا نقشه ای از طرف مهرداد باشه که بخواد منوبه تله بندازه . حواسمو خوب جفت کردم . ولی ترس برم داشته بود هم این که می ترسیدم گیر بیفتم و اون وجهه خودمو از دست بدم . اون وقت علاوه بر این که پیش مهرداد افت شخصیتی پیدا می کردم ولی اون به خیال خودش می خواست به من ارزش بده باید به هر سازش هم می رقصیدم و معلوم نبود چه مردایی رو بخواد برام دست و پا کنه اونا رو واسم جور کنه و یا این که هدفش می تونست این باشه که ما در یک سکس ضربدری یا گروهی شرکت کنیم کاری که ازش خیلی بدم میومد و چندشم می شد و اصلا به فرهنگ من نمی خورد که خودمو آلوده این کار ها بکنم . برای همین واسه این که کیوان رو تشنه اش نگه داشته  و مزه زبونشو بفهمم گفتم کیوان جان زود تر کارت رو بکن فقط اگه شوهرم بفهمه من و تو با هم سکس داریم شاید آدم با گذشتی باشه ولی اینو آگاه باش اگه خودشم راضی باشه و بشه که من و تو با هم سکس کنیم که هیچ شوهری همچین چیزی رو برای زنش نمی خواد و غیرتش قبول نمی کنه من یکی راضی نمیشم که یک بار دیگه با تو رابطه داشته باشم پس اینو توی گوشت فرو کن . یه نگاه تعجب انگیزی به من انداخت و از حالت نگاه و حرکاتش فهمیدم که در کارش غش نیست . این بار کیرشو به سر کسم رسوند و در یه شیب حرکتی از پایین به بالا که کس زن رو کمتر به درد میاره یا اصلا دردی نداره شروع کرد به گاییدنم .. -وووووویییییی کیوان کیوان .. عالیه عالیه . دستامو گذاشته بودم رو سینه هام تا هوسو به همه جای بدنم برسونم و کیوان هم دستای  خودشو گذاشته بود روی دستای من تا با اونا هماهنگ شه . سینه هام دیگه داشتند می سوختند .. کیوان گیج شده بود . احساسات خودشو همراه با پرت و پلاهایی بیان می کرد -خودم عقدت می کنم طناز . اگه تا حالا زیر کیر هزار تا مرد هم رفته باشی و از همسرت جدا شی خودم میشم شوهرت . دیگه تو رو که دارم هیچ زن دیگه ای رو نمی خوام . فقط تو طناز . من به حرفاش کاری نداشتم از این که تونسته بودم دلشو ببرم و اونو به التماس وادار کنم لذت می بردم فقط تنها چیزی که بیش از همه سر حالم می کرد کیری بود که می رسید به ته کسم و با یه فشار و کشش خاصی میومد بیرون که هر چی در منطقه دور و بر کس بود آتیش می داد و همه بدنمو داغ می کرد . این مدل آتیش دادنها انگاری اون چشمه جوان تنمو که آب داغو در آب خودش ذخیره کرده بود حرکتش می داد و هر لحظه فکر می کردم دارم منفجر می شدم . دستامو گذاشته بودم دور کمر کیوان ولی اونو به طرف خودم نمی کشوندم و نمی چسبوندم چون اگه اون کاملا رو من می خوابید دیگه اون فشار کیرش رو من کم می شد و به راحتی نمی تونست اونو بذاره توی کسم و بکشه بیرون و اون جور که باید  منو به ار گاسم نزدیکم نمی کرد . . از حال رفته بودم ولی به چهره پسر هوسباز که نگاه می کردی انگاری اون در حال آب شدن بود . دستاشو گذاشته بود زیر کونم و کمرمو آورده بود بالاتر . آخ که این جوری چقدر لذت می بردم -داره میاد کیوان . منو زمین نذار همین جوری منو بکن . پسر دیگه خیلی طولش دادی .. اومد اومد کیوان داره میاد .. آب کسم اون جوری که دوست داشتم با فشار از کسم نریخت . با یه حالت نرم از جاش حرکت کرد . دلم می خواست بدونم اون لحظه انفجاری حرکاتش از کجا بوده ولی انگاری هر وقت به لحظه انفجار می رسید می تونستم حدس بزنم که الان داره می ریزه .. -داره میاد کیوان ولم نکن . بذار تا آخرش حال کنم و بهم مزه بوده . چشامو نمی تونستم باز کنم ولی یه لحظه که چشام باز شد و نگام به چهره کیوان افتاد صورتشو دیدم که از خوشحالی داره برق می زنه . دلم می خواست آب کیرشو بریزه توی کسم . حس کردم که کیرش داره چند تا پرش توی کسم می زنه . تشنه اش بودم . بهش نیاز داشتم .از این که یک مرد اونم به شکل عجیبی داره واسه کسم و گاییدن من ناله می کنه لذت می بردم . -کیوان اجازه گرفتی داری توی کسم آب می ریزی ؟/؟ -اجازه نیاز نیست . آرزومه که پدر بچه تو باشم . -به همین خیال باش من دارم قرص می خورم . تازه اون بچه رو نگه نمی دارم . من اگه بخوام یه روزی بچه دار شم دوست دارم پدر اون بچه شوهرم مهرداد باشه . -وفاداری تو قابل تحسینه طناز ..می دونستم داره به من متلک میگه ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر